استتا رهبری فارکس

S&P 500 به نظر آماده جهش به سمت بالا است
S&P 500 شانس خوبی برای صعود به سمت قله اخیر خود در قیمت 4545 و حرکت به سمت بالا دارد.
معامله گران نگرانی ها را نادیده می گیرند و به خرید سهام ها ادامه می دهند
S&P 500 هفته گذشته را در نزدیکی سطح بالای همه دوران های خود به پایان رساند زیرا معامله گران با وجود نگرانی در مورد کاهش احتمالی برنامه خرید دارایی های فدرال رزرو، خوش بین بودند.
در حال حاضر بازار سهام ایالات متحده به واسطه نقدینگی موجود، ترس از دست دادن و اینکه گزینه دیگری هم وجود ندارد، هدایت و رهبری می شود. در همین حین، نرخ سود اوراق قرضه 10 ساله هم روی 1.30% ثابت مانده که برای سهام ها، مثبت و صعودی می باشد.
شاخص دلار آمریكا هم از قله اخیر خود عقب نشینی کرده كه برای بورس اوراق بهادار نیز صعودی است، اما باید توجه داشت كه نوسانات ارز آمریكا، تأثیر اندكی در بازار سهام ایالات متحده در سال 2021 داشته است.
برخی از تحلیلگران باور دارند كه S&P 500 پس از پایان فصل درآمدهای خود، تحت فشار زیادی قرار خواهد گرفت زیرا سهامها برای صعود بیشتر، فاقد كاتالیزور هستند. علاوه بر این ماه سپتامبر به طور متوسط در 30 سال گذشته، بدترین ماه برای S&P 500 بوده است.
با این حال بازار بورس اوراق بهادار این ماه را با آزمایش قله های جدیدی آغاز کرده که نشان می دهد معامله گران علیرغم مشکلاتی مانند شیوع نوع دلتا کرونا، یا کاهش احتمالی برنامه خرید دارایی های فدرال رزرو، صعودی باقی مانده اند.
همانطور که اغلب در بورس اوراق بهادار اتفاق می افتد، وقتی افراد زیادی منتظر چنین بازگشتهایی هستند، هیچ پولبکی، اتفاق نمی افتد. آخرین فرصت برای "خرید سهام با تخفیف" در اواسط ماه اوت بود که این پولبک، به سرعت با خرید معامله گران مواجه شد.
دو بازگشت قیمتی دیگر که در تابستان اتفاق افتاد هم، خیلی سریع با خرید سرمایه گذاران مواجه شد. این نشان می دهد که بسیاری از معامله گران در حاشیه بازار ایستاده اند که از هرگونه پولبک برای خرید سهام، استفاده کنند. وقتی بسیاری از معامله گران قصد خرید سهام دارند و معامله گران معدودی هم فروشنده می باشند، اصلاحی نمی تواند رخ دهد.
بدیهی است که تعداد زیادی از سهام ها به طور سخاوتمندانه ای، ارزشمندند. تسلا با P/E فوروارد بالای 105 در حال معامله شدن است و همچنان پایین تر از قله سالانه خود است! Netflix هم با P/E فوروارد بالای 45 بعد از رالی های اخیرش، ارزشمند است.
اخیراً خطرات مربوط به سهامهای با رشد بالا، توسط سهام زوم برجسته شده است که گزارشات ناامید کننده ای را برای سه ماهه سوم صادر کرده و حدود 17٪ از سرمایه بازار را، تنها در یک جلسه معاملاتی از دست داده است.
با این حال حتی سهام زوم هم در جلسات معاملاتی اخیر، حمایت خاص خودش را با توجه به اینکه معامله گران بعد از پولبکهای اخیر، هجوم برای خریدنش آوردند، پیدا کرد. این سهم، علی رغم این حقیقت که P/E فورواردش بالای 60 ارزشمند است و پیشبینی تحلیلگران هم در موردش نزولی بوده، اتفاق افتاد.
در این بازار نقدینگی محور، فدرال رزرو یکی از بازیگران اصلی است. تا بدین لحظه، فدرال رزرو در مدیریت انتظارات بازار موفق عمل کرده است. جرومی پاول، رئیس فدرال رزرو موضع کبوتریش را حفظ کرده و در موارد نادری، ترسهای کوچک بازار را کاهش داده است.
پاول کار بسیار چالش برانگیزتری را در مقابل خود دارد زیرا فدرال رزرو مجبور است برنامه خرید دارایی های خود را، در ماه های آینده کاهش دهد.
حتی اگر فدرال رزرو تصمیم بگیرد که اجرای Tapering در تاریخ 22 سپتامبر خیلی زود است، باز هم باید در ابتدای سال آینده حمایت از بازارها را کاهش دهد تا از فشارهای تورمی بالاتر از حد معقول، جلوگیری کند.
لازم به ذکر است که معامله گران ممکن است در مورد اظهار نظرهای کبوتری پاول شرط بندی کنند و تا زمانی که او در نهایت بگوید زمان آن رسیده است که برنامه خرید دارایی ها را کاهش دهیم، صعودی بمانند.
در این شرایط، ممکن است در صورتی که فدرال رزرو حمایتهای فعلی خود را از بازار حفظ کند، چندین ماه شاهد معاملاتی آرام و صعودی باشیم.
روند صعودی فعلی قوی است و معامله گران "آموزش دیده اند" تا بتوانند در پولبکها خرید کنند. تغییر روند فعلی، نیاز به کاتالیزورهای قوی دارد و در این مرحله چنین کاتالیزورهایی وجود ندارد.
ممکن است وضعیت در صورت عدم کنترل تورم تغییر کند، فدرال رزرو در این صورت مجبور است در حالی که شیوع نوع دلتا باعث قرنطینه های جدیدی شود، برنامه خرید دارایی های خود را با سرعتی بسیار سریع، کاهش دهد که این سناریوی منفی، در حال حاضر نگرانی اصلی بازار نمی باشد.
تحلیل تکنیکال S&P 500
بیایید با هم نگاهی به چارت هفتگی این شاخص بیاندازیم. S&P در یک کانال باریک در حال صعود به سمت بالا می باشد. هرگونه حرکتی به سمت پایین این کانال، با خرید مجدد مواجه می شود.
RSI در محدوده اشباع خرید است وخطرات پولبک دور از انتظار نمی باشد. ولی RSI هفته هاست که در منطقه اشباع خرید است و هیچ خطر جدی آن را دنبال نمی کند و هرگونه پولبکی هم به کف کانال، سریعا با خرید مواجه می شود.
در چارت روزانه هم RSI در ناحیه معتدلی است که برای ادامه روند صعودی، مناسب به نظر می رسد. پولبکها، بیشتر در چارت روزانه مشهود هستند اما، به اندازه ای که روند صعودی ما پر قدرت خودش را حفظ کرده، اهمیت ندارند.
این از آن بازارهایی است که اگر نزولی شود، تلاش برای فروش در قله ها، منجر به نتایج ضعیفی می شود. تنها در یک صورت حق با خرس ها است، که برای پیدا کردن سقف واقعی، باید پولهای زیادی را از دست بدهند.
به عبارتی ساده، این روند صعودی خواهد ماند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. فدرال رزرو می تواند با کاهش حمایتهای بسیار سریعش، این روند را معکوس کند. ولی FED در ماههای قبل، بسیار حمایت کننده عمل کرده و به احتمال زیاد، زمانیکه بخواهد خرید دارایی هایش را کاهش بدهد، بسیار محتاط عمل خواهد کرد.
نودانشجویان دانشگاه تهران، رهبری یک بخش از جامعه را به عهده دارند
سرپرست دانشگاه تهران گفت: حرف، عمل و رفتار نودانشجویان برای افرادی که از آنها الگوبرداری میکنند، تاثیرگذار است تا حدی که رهبری یک بخش از جامعه را به عهده دارند.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، سیدمحمد مقیمی، سرپرست دانشگاه تهران در همایش آئین ورودی نودانشجویان که صبح امروز شنبه ۱۰ مهرماه در این دانشگاه برگزار شد، با اشاره به فرمایش حضرت علی(ع) که « فرصتها مانند ابر از افق زندگی میگذرند مواقعی که فرصتهای خیر پیش میآیند غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید»، گفت: این فرصتها همیشه در زندگی پیش نمیآید و گذرا هستند، بایستی آنها را شکار کرده و نهایت استفاده را برد.
مقیمی با اشاره به اهمیت انعطاف پذیری نودانشجویان بیان کرد: یکی از بحثهایی که در مورد دانشجویان جدیدالورود وجود دارد این است که در ابتدای ترم و تا پایان آن، با یک سری تصورات ذهنی به دانشگاه وارد شده که ممکن است با واقعیت انطباق نداشته باشند، باید با انعطاف پذیری برای هدف والای خود به تلاش ادامه دهند.
وی با اشاره به اینکه دانشجویان از سراسر کشور برای ادامه تحصیل به دانشگاه تهران میآیند، گفت: ارزشها، نگرشها و بینشها متفاوت است، برای انجام کار تیمی و گروهی باید هوش اجتماعی ارتقا داده شود، این دانشگاه تهران با تنوع قومیتی و ملیتی که دارد، توانسته به پیشرفت قابل توجهی برسد، بنابراین احترام به آداب و رسومهای مختلف بسیار مهم است.
سرپرست دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: دانشجویان جدیدالورود از امروز خواه یا ناخواه رهبری یک بخش از جامعه را به عهده دارند. حرف، عمل و رفتار این دانشجویان برای افرادی که از آنها الگوبرداری میکنند، تاثیرگذار است و دانشجوی این دانشگاه باید با تلاش و کوشش خود این مرکز آموزشی را روزبهروز سربلندتر و پرآوازهتر کند.
ماجرای تذکر رهبر انقلاب به گزارش مجلس چه بود؟
فارس نوشت: نگاهی به تذکر حضرت آیتالله خامنهای به یک گزارش نظارتی مجلس و مروری بر سابقه ماجرا، بیش از پیش اهمیت تقید به قانون و حفظ آبروی افراد را مشخص میکند.
سخنان امروز رئیس مجلس در نطق پیش از دستور، درباره تذکر رهبر انقلاب به مجلسیها در خصوص گزارش یکی از کمیسیونها، در فضای رسانهای و محافل نخبگانی کشور خبرساز شده و مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است.
محمدباقر قالیباف در نطق امروز خود در صحن مجلس گفت: رهبر معظم انقلاب درباره رسانهای شدن اسم افراد در پی گزارش یکی از کمیسیونهای مجلس، تذکری را دادهاند و خواستار جبران موضوع شدهاند که به نظر میرسد اطلاعات عموم از آن هم رهگشای برخی سؤالات است و هم بهترین روش برای برآورده ساختن جبران مدنظر ایشان توسط مجلس است؛ ایشان در حاشیه نامهای که در آن به رسانهای شدن گزارش یکی از کمیسیونهای مجلس پیش از بررسی و صدور حکم در دادگاه صالحه اعتراض شده است، مرقوم فرمودهاند «شکایت به جا است، نباید پیش از اثبات جرم موضوع را رسانهای میکردند دنبال کنید و به نحوی جبران شود».
رئیس مجلس بعد از اعلام این نکته، تاکید کرد: به نظر میرسد این تذکر که حاکی از توجه به حقالناس است، نه فقط برای همکاران اینجانب در مجلس بلکه برای همه صاحبان رسانهها و تریبونها مخصوصا تریبونهای رسمی و همچنین همه فعالان عرصههای اجتماعی و رسانهای میتواند فصلالخطاب قرار گیرد و نشان میدهد تا زمانی که جرمی به اثبات نرسیده است ذکر اسامی افراد مجاز نیست. (اینجا را بخوانید).
اما ماجرای این گزارش و نامه گلایهآمیز بعد از آن و تذکر رهبر انقلاب به مجلس در پی نوشت این نامه چه بود؟
گزارش بهارستان از «اجحاف دولتیها نسبت به دانشجویان بورسیه»
حدود دو هفته پیش (20 مهرماه) گزارش نظارتی کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی درباره «اقدامات غیرقانونی دولت یازدهم و دوازدهم در خصوص دانشجویان بورسیه شده طی سالهای ۸۵ تا ۹۲» در صحن مجلس قرائت شد و برای تشکیل پرونده قضایی و اتخاذ تصمیم در خصوص متخلفان، به قوه قضائیه ارسال شد.
در این گزارش مفصل و مبسوط، به سابقه ماجرای دانشجویان بورسیه دوره دکتری (دانشجویانی که بعد از اتمام دوره دکتری، وزارت علوم متعهد به استخدام آنها به عنوان عضو هیات علمی بوده است) اشاره شده و با یادآوری ورود مسئولان دولت یازدهم به پرونده این دانشجویان و ادعای تخلف در قبولی آنها، فرایند رسیدگی به این پرونده در مراجع نظارتی طی 8 سال گذشته تشریح شده است.
در این گزارش کمیسیون اصل 90، همچنین به استنکاف مسئولان وزارت علوم دولتهای یازدهم و دوازدهم از اجرای حکم مراجع قانونی و کارشکنی در جذب فارغالتحصیلان دورههای دکتری (بورسیه) پرداخته شده و در نهایت، اسامی 8 نفر از مسئولان دولت سابق به عنوان متخلفان این ماجرا ذکر شده و بر اساس تبصره 5 قانون نحوه اجرای اصل نودم قانون اساسی، این مسئولان که با اقداماتی همچون مصاحبه، اعمال نظرات و دستورات مکتوب، عدم انجام تعهدات، عدم اجرای مصوبات صورتجلسات و . در انجام وظایف خود قصور داشته اند، به دستگاه قضایی معرفی شدهاند. (اینجا را بخوانید).
یکی از این اسامی، مربوط میشود به «حجتالاسلام محمدرضا رضوانطلب» رئیس مرکز جذب اعضای هیات علمی در وزارت علوم دولتهای یازدهم و دوازدهم؛ یعنی مرکزی که وظیفه جایابی و جذب این دانشجویان را بعد از فارغالتحصیلی داشته است تا بعنوان عضو هیات علمی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی مشغول بکار شوند.
حالا بررسیهای خبرنگاران فارس مشخص کرده است که «حجتالاسلام رضوانطلب» در نامهای که به رهبر انقلاب یا دفتر ایشان نوشته، از رسانهای شدن نامش در این گزارش پیش از بررسی موضوع در دادگاه و اثبات جرم، گلایه کرده است و رهبر انقلاب نیز در پی نوشت این نامه، تذکر را بجا دانستهاند و تاکید کردهاند که «نباید پیش از اثبات جرم موضوع را رسانهای میکردند».
ماجرای بورسیهها چه بود؟
ماجرای دنبالهدار دانشجویان بورسیه دکتری، از آنجا شروع شد که مجتبی صدیقی معاون وزیر علوم و رئیس سابق سازمان امور دانشجویان، خردادماه 1393 ـ یعنی کمتر از یک سال بعد از آغاز بکار دولت روحانی ـ نشست خبری برگزار کرد و اعلام کرد که 3772 بورسیه غیرقانونی دوره دکتری در فاصله سالهای 1385 تا 1392 به افراد اعطا شده است؛ از فردای آن روز هم، موجسواری رسانههای اصلاحطلب برای تخریب دولت گذشته و دانشجویان بورسیه دکتری آغاز شد و در نقطه اوج ماجرا و در حالی که موضوع با حضور نهادهای نظارتی و کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس وقت در دست بررسی بود، ناگهان اسامی 750 نفر از این دانشجویان به عنوان «بورسیههای غیرقانونی» در صفحه فیسبوک یک روزنامهنگار اصلاحطلب با نام (ع.غ) منتشر شد!
مدتی بعد از این اقدام، فرد مذکور با انتشار پست مجددی، مسئولان وزارت علوم را مخاطب قرار داده و اعلام کرد که معاون وزیر علوم در طبقه 13 ساختمان وزارت علوم در شهرک غرب، این اسامی را در اختیارش قرار داده و خواستار انتشار آن شده است.
با بالا گرفتن انتقادها از این اقدام غیرقانونی و غیراخلاقی و بازی با آبروی دانشجویانی که قرار است مدتی دیگر به عنوان استاد سر کلاسها حاضر شوند، وزارت علوم دولت یازدهم، دو روز قبل از استیضاح فرجی دانا وزیر وقت، در اطلاعیهای اعلام کرد که از اقدام این فرد شکایت خواهد کرد، اما هیچوقت پاسخ ندادند که آیا شکایت کردهاند یا خیر؟ و اینکه نتیجه شکایشان چه شده است؟
مدتی بعد و در آبانماه 93، کمیته بررسی بورسیهها در وزارت علوم در اطلاعیهای نتیجه بررسیهای خود را اعلام کرد و گفت: «از تعداد 3772 نفر بورسیه شده بین سال های 88 تا 92، بورسیه 508 نفر لغو شده اما با پرداخت هزینه مجاز به ادامه تحصیل در دوره دکتری هستند و فقط از تحصیل 36 نفر (بدلیل تخلف در جذب) جلوگیری میشود».
تذکر رهبر انقلاب نسبت به «ظلم به دانشجویان بورسیه»
13 تیرماه 1394 رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از اساتید و دانشجویان نسبت به این موضوع تذکر دادند و گفتند: «یکی از غلطترین کارهایی که در این یکی دو سال اخیر اتفاق افتاد، این مسئلهی بورسیهها بود. اگر راست هم بود این حرف - که البتّه بعد تحقیق کردند، معلوم شد به آن شکل، راست هم نیست؛ آنطوری که روزنامهها با آن بازی کردند هم نبود - راهش این نبود که ما مسئله را روزنامهای کنیم. علاوه بر اینکه ظلم شد - به خیلیها ظلم شد - هم خلاف قانون بود این کار، هم خلاف تدبیر بود این کار، هم خلاف اخلاق بود؛ آنوقت مدام دم از اخلاق هم میزنند. توبهفرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند. » (اینجا را بخوانید)
تذکر جدید رهبر انقلاب
حالا امروز مشخص شد، رهبر انقلاب علاوه بر آنکه چند سال قبل نسبت به ظلم روا داشته شده در حق دانشجویان تذکر شدیداللحن دادهاند ـ که شرح داده شد ـ این بار هم بدلیل رسانهای کردن نام مسئولان متهم در این ماجرا، پیش از بررسی در دادگاه و احراز مجرمیت و قطعی شدن حکم، به مجلسیها تذکر دادهاند.
نکتهای که میتواند برای همه جریانهای سیاسی و سلایق گوناگون در دولتهای مختلف، به عنوان شاخص رفتار سیاسی، رسانهای و مدیریتی مطرح باشد.
اشکال گزارش مجلس در کجا بود؟
سوال اینجاست که آیا گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس از اساس اشکال داشته و هیچ اسمی نباید در آن ذکر شود؟
منصور شکراللهی نماینده مردم کهنوج و عضو کمیسیون اصل 90 مجلس در گفت و گو با خبرنگار فارس، به این سوال اینطور پاسخ میدهد: بر اساس قوانین کیفری، تنها بعد از صدور حکم در دادگاه صالحه و قطعی شدن آن، میتوان اسامی افراد را بهعنوان مجرم اعلام کرد. در این خصوص رهبر انقلاب به مجلس تذکر دادند که بیخود با آبروی کسی بازی نشود.
وی اضافه میکند: البته آوردن اسم افراد در گزارش مصوب کمیسیون اصل 90 اشکالی ندارد، چرا که باید برای تشکیل پرونده و بررسی به قوه قضائیه ارسال شود، اما با توجه به قطعی نبودن تخلف، این اسامی نباید رسانهای شود یا در صحن علنی مجلس قرائت شود و باید مستقیما به قوه قضائیه ارسال شود.
ارزش بازار رهبر یک سازمان به چه معنی است؟
در سالهای اخیر، سرمایهگذاران متوجه شدهاند که ارزش بازار یک شرکت، نمیتواند تنها براساس امور مالی آن تعریف شود. استانداردهای حسابداری و گزارشگری مالی (GAAP) و نظام حسابداری (FASB)، نیازمند گزارش مالی درآمد، جریان وجوه نقدی و سودآوری هستند؛ یعنی همهی معیارهایی که سرمایهگذاران بهطور سنتی بررسی کردهاند. اما اخیرا مشخص شده است که این نتایج مالی فقط ۵۰ درصد از ارزش بازار یک شرکت را پیشبینی میکنند. یک چالش دیگر این است که این اطلاعات مالی به شکل گستردهای شناسایی و به اشتراک گذاشته شدهاند؛ یعنی چشماندازی که برای سرمایهگذار فراهم میکنند، بهندرت منحصربهفرد است.
سرمایهگذاران برای کسب بینش دقیقتری از یک شرکت خاص، علاقهی زیادی به موارد ناملموسی مثل استراتژی، برند، نوآوری، یکپارچگی سیستمها، همکاری و غیره نشان دادهاند و تلاش میکنند این موارد ناملموس را دنبال کنند و آنها را بسنجند. دیو اولریش (Dave Ulrich) باور دارد گام بعدی برای سرمایهگذاران، تحلیل پیشبینیها و محرکهای این عوامل ناملموس است که به معنای تمرکز بر رهبری خواهد بود.
سرمایهگذاران باهوش و باتجربه میدانند که «رهبری» بر عملکرد شرکت تأثیرگذار است. اما در اغلب موارد، ارزیابیهایی که از رهبری انجام میشود، آشفته و محدود است. برای مثال، در تحقیقی، اولریش دریافت کیفیت رهبری بهاندازهی ۳۰ درصد در تصمیم گیری سرمایهگذاران نقش دارد و در عین حال، سرمایهگذاران مطمئن نیستند که بتوانند رهبری را بهطور دقیق ارزیابی کنند. سرمایهگذاران شاید بگویند: «این یک رهبر کاریزماتیک است، یک چشمانداز دارد یا خوشرفتار است» اما چنین دیدگاههایی شهودی هستند و بهطور دقیق تحلیل نشدهاند. ارزیابیهای سرمایهگذار از رهبری باید دقیقتر و فراتر از مشاهدات مجزا باشد. مطالعات بیشماری مشخص کردهاند که یک رهبری خوب به چه معناست؛ ترکیب نتایج این تحقیقات و تحلیلهای مفید، به سرمایهگذاران کمک میکند ارزیابیهای شهودی رهبری را کنار بگذارند.
آنچه ما نیاز داریم، شاخص سرمایهی رهبری است که مشابه شاخص اطمینان مالی عمل میکند، مانند شاخص مودیز (Moody’s) یا استاندارد اند پورز (Standard & Poor’s). این کار فراتر از مشاهدات اتفاقی و پراکنده از رهبران است و ارزیابی جامعتری از رهبری ارائه میدهد.
این نکته مهم است که «شاخص رهبری» با «استاندارد رهبری» تفاوت دارد. استاندارد، آنچه را که مورد انتظار است، تعریف میکند اما شاخص تعیین میکند که یک اقدام، چقدر خوب اجرا شده است. برای مثال، شاخص بیگ مک (Big Mac) مجلهی اکونومیست را در نظر بگیرید که قیمت یک همبرگر بیگ مک را در کشورهای مختلف با قیمت میانگین بیگ مک در آمریکا میسنجد. این شاخص نمیخواهد به شما بگوید که قیمت یک بیگ مک باید چقدر باشد، بلکه در مقابل، یک ارزیابی خام ولی مفید از هزینهی زندگی در سراسر جهان ارائه میدهد.
شاخص، سرمایهگذاران را راهنمایی میکند تا انتخابهای آگاهانهتری داشته باشند. زمانی که یک آژانس رتبهسنجی مثل «مودیز» یا «استاندارد اند پورز» به یک شرکت رتبهی پایینی میدهند، بدین معنا نیست که آن شرکت ملزومات گزارش مالی را رعایت کرده یا نکرده است، بلکه دیدگاهی درمورد توانایی شرکت در بازپرداخت وامهایش در آینده ارائه میدهد. به همین شکل شاخص سرمایهی رهبری، سرمایهگذاران را از میزان آمادگی رهبری شرکت برای مواجهه با چالشهای کسبوکار، مطلع میکند.
اولریش با بررسی و مصاحبه با سرمایهگذاران و نیز ترکیب دهها مطالعه دربارهی تأثیرات رهبری، یک شاخص سرمایهی رهبری ساخته است. بهطورکلی، این مطالعات چشماندازهای عمیقی دربارهی یک قطعه از پازل رهبری ارائه میدهند. بعضی از آنها بر سبک رهبری فردی یک مدیرعامل و برخی دیگر بر روشهای پاداشدهی یا آموزش تمرکز کردهاند، برخی به نحوهی اداره و طراحی سازمان توجه داشتهاند و تعداد اندکی نیز تلاش کردهاند رویکرد جامعی از رهبری ارائه بدهند.
شاخص رتبهبندی رهبری که اولریش ساخته است، دو بُعد دارد:
بخش فردی به بررسی ویژگیهای شخصی مانند صلاحیتها، خصوصیتها و ویژگیهای رهبر اصلی و تیم رهبری میپردازد. بخش سازمانی به سیستمی که رهبران در سازمان ایجاد میکنند اشاره دارد و به استفاده از سیستمهای سازمانی در شرایط خاص کسبوکار، توجه میکند. با استفاده از این دو حوزه، شیوهی رهبری در گذشته و کار نیروی انسانی شاید با هم ترکیب و به یک شاخص سرمایهی رهبری تبدیل شوند که سرمایهگذاران میتوانند برای تصمیمگیریهای آگاهانهی خود از آن استفاده کنند. هرکدام از این بُعدهای رتبهبندی، شامل ۵ عامل است:
بعد فردی
- مهارت شخصی: رهبران برای اینکه تأثیرگذار باشند، تا چه حد ویژگیهای شخصیشان (مثلا رفتارهای عقلی، احساسی، اجتماعی، فیزیکی و اخلاقی) را بروز میدهند؟
- استراتژی: رهبران تا چه حد نقطهنظراتشان را دربارهی آینده بیان و موقعیت استراتژیک شرکت را مشخص میکنند؟
- عمل به وعدهها: رهبران تا چه حد به قولهای خود عمل میکنند؟
- مدیریت افراد: رهبران تا چه حد صلاحیت، تعهد و همکاری را در بین افرادشان پرورش میدهند؟
- تمایز رهبری: رهبران تا چه حد متناسب با انتظارات مشتری رفتار میکنند؟
بعد سازمانی
- فرهنگ: رهبران تا چه حد فرهنگ مشتری مداری را در سراسر سازمان ایجاد میکنند؟ : رهبران تا چه حد جریان نبوغ در درون و بیرون سازمان را مدیریت میکنند؟
- پاسخگویی عملکرد: رهبران تا چه حد از روشهای مدیریت عملکرد برای تقویت رفتارهای صحیح استفاده میکنند؟
- اطلاعات: رهبران تا چد حد جریان اطلاعات را در سراسر سازمان مدیریت میکنند (مثلا از بالا به پایین، از پایین به بالا، یا افقی)؟
- روشهای کار: سازمانی که رهبران ایجاد میکنند، تا چه حد با سرعت فزایندهی تغییر در محیط کسبوکار امروزی هماهنگ است؟
شاید آسان نباشد که هرکدام از این ده عامل به شکل دقیق دنبال شوند، اما:
- وقتی سرمایهگذاران آنها را در مصاحبهها، مشاهدات، پیمایشها و گزارشها در نظر بگیرند، بهطور چشمگیری تواناییشان در فهم کامل ارزش شرکت افزایش پیدا میکند؛
- سرمایهگذاران سهامی (سرمایهگذاران خطرپذیر، سرمایهگذاران خصوصی، مدیران پورتفولیو، مدیران بودجهی دو جانبه/تأمینی) از این شاخص استفاده خواهند کرد تا تحلیل مالی و ناملموس موجود را تکمیل کنند و فهم کاملتر و دقیقتری از ارزش بازار کامل شرکت بهدست بیاورند؛
- وامدهندگان از توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیهایش، اطمینان بیشتری خواهند داشت؛
- آژانسهای رتبهسنجی (آی. اس. اس (ISS)، گروههای دولتی، مودیز) میتوانند با گنجاندن رهبری در فرایند رتبهسنجی خود، ارزیابیهایی دقیقتری از ارزش کامل شرکت ارائه بدهند؛
- هیئت مدیرهها میتوانند فرایند جامعتری برای ارزیابی کیفیت رهبری در درون سازمان خود داشته باشند؛
- مدیران ارشدی که مسئولیت اصلی ارزش شرکت را برعهده دارند، میتوانند رهبری را بهعنوان بخشی از این بحث بهحساب بیاورند؛
- متخصصان توسعهی رهبری که پرورشدهندهی رهبران هستند، میتوانند تمرکز کمتری بر ویژگیهای شخصی رهبران داشته باشند و به اینکه سرمایهگذاران رهبران را چگونه میبینند، بیشتر توجه کنند.
فهم ارزش بازار رهبری همچنین میتواند اثر قابل توجهی بر بسیاری از فرایندهای سازمان از جمله مدیریت ریسک، اداره، مسئولیت اجتماعی، اعتبار و توسعهی رهبری داشته باشد. هریک از این فرایندها میتوانند با یک رویکرد منظم و جامع نسبت به ارزیابی رهبری، پیشرفت کنند.
تغییر ارزیابی رهبری از شهود به شاخص، میتواند شروع تغییری در فرایند توسعه و ارزیابی رهبری باشد. شاخص سرمایهی رهبری به سرمایهگذاران و سایرین کمک میکند تا رویکرد خود نسبت به ارزیابی یک شرکت را بهبود ببخشند. وقتی سرمایهی رهبری بر قضاوت سرمایهگذار تأثیر بگذارد، بهطور طبیعی اهمیت بیشتری در شرکت بهدست میآورد و این به نفع افراد زیادی خواهد بود. اکنون زمان آن فرارسیده است تا سرمایهگذاران و دیگران از شاخص سرمایهی رهبری استفاده کنند.
آشنایی کامل با تاثیر کشورهای بریتانیا در بازار فارکس
بریتانیا سرزمینی با لهجههای بسیار است چرا که در حقیقت شامل چهار کشور انگلستان، ایرلند شمالی، اسکاتلند و ولز میباشد.
حکومت بریتانیا که رهبری آن به عهده ملکه است، به عنوان یک سلطنت مشروطه در نظر گرفته میشود اما از طریق نظام پارلمانی اداره میشود که در لندن، پایتخت انگلستان، مستقر است.
بریتانیا همچنین بخشی از اتحادیه اروپا است. با اینحال پیوستن به منطقه یورو را نپذیرفته است و اصرار به استفاده از پوند به عنوان واحد پولی خود را دارد. متاسفانه، این بدان معناست که داشتن روادید شنگن به شما اجازه نخواهد داد که به بریتانیا سفر کنید و برای ورود به آن نیاز به گرفتن روادیدی مجزا دارید!
بریتانیا: آمار، ارقام و ویژگیها
- همسایگان: ایرلند، آلمان، فرانسه
- مساحت:94.060 مایل مربع
- جمعیت: 64.100.000 (بیست و دومین کشور)
- تراکم: 661.9 نفر در هر مایل مربع
- پایتخت: لندن (با جمعیت 8.308.000 نفر)
- رئیس حکومت: ملکه الیزابت دوم
- رئیس دولت/نخست وزیر: دیوید کامرون (David Cameron)
- واحد پول: پوند بریتانیا (GBP) یا استرلینگ
- واردات اصلی: کالاهای ساخته شده، ماشین آلات، سوخت، مواد غذایی
- صادرات اصلی: کالاهای ساخته شده، سوخت، مواد شیمیایی، تنباکو
- چهرههای سرشناس: دیوید بکهام (David Beckham)، سایمون کول (Simon Cowell)
- شرکای واردات: آلمان (12.6%)، چین (8%)، هلند (7.5%)، فرانسه (5.4%)، ایالات متحده (6.5%)، نروژ (4%)، بلژیک (4.4%)
- شرکای صادرات: آلمان (11.3%)، ایالات متحده (10.5%)، هلند (8.8%)، فرانسه (7.4%)، ایرلند (6.2%)، بلژیک (5.1%)
- منطقه زمانی: GMT
- وب سایت: http://number10.gov.uk
نمای کلی اقتصادی
بریتانیا هفتمین اقتصاد بزرگ دنیا و سومین اقتصاد بزرگ در اروپا پس از آلمان و فرانسه است. تا آنجا که تاریخ به ما نشان میدهد، آنها نیرویی هستند که میشود روی آنها حساب کرد. به علاوه، این بریتانیا بود که انقلاب صنعتی را آغاز نمود.
بریتانیا در گذشته دور بزرگترین امپراتوری دنیا را در اختیار داشت. برای 300 سال گذشته، بریتانیا یک قدرت جهانی بوده است. این چیزی است که امروزه به آن ثبات گفته میشود!
از لحاظ تجارت، انگلستان یک واردکننده مطلق کالاها با یک کسری تجاری ثابت میباشد. بزرگترین شریک تجاری آن منطقه یورو و به طور خاص کشور آلمان است که این امر نباید موجب شگفتی شود زیرا آلمان در فاصله کوتاهی از کانال انگلیس (کانال مانش) قرار دارد.
فعالیت تجاری با منطقه یورو بیش از نیمی از فعالیت تجاری بریتانیا را شامل میشود. ایالات متحده به تنهایی همچنان بزرگترین شریک تجاری بریتانیا باقی میماند.
نه تنها مردم بریتانیا دارای لهجه زیبایی هستند بلکه این کشور مسلما قدیمیترین مرکز مالی بزرگ دنیا را در خود جای داده است. خانمها و آقایان! در مورد لندن صحبت میکنیم! داشتن یک مرکز مالی مانند لندن، جایگاه انگلستان را در تجارت جهانی تقویت مینماید.
سیاستهای پولی و بودجهای
حال کمی جزئیات کماهمیت را بیان میکنیم: قدیمیترین بانک مرکزی دنیا بانک انگلستان استتا رهبری فارکس یا BOE ( Bank of England ) است.
در زمانهای قدیم، هنگامی که انگلستان در آستانه توسعه اقتصادی قرار داشت، رهبران دولت دریافتند که نیاز به موجودیتی دارند که به تسهیل تجارت بینالمللی کمک کند. در سال 1694 بانک انگلستان برای کمک به تسهیل تجارت و رشد انگلستان تاسیس شد.
امروزه، هدف اصلی سیاست پولی بانک انگلستان این است که ثبات قیمتها استتا رهبری فارکس را حفظ کند و همزمان با آن رشد و اشتغال را پرورش دهد.
در شرایط موجود، بانک انگلستان در تلاش برای رسیدن به نرخ تورم هدفگذاری شده به میزان 2.0% میباشد که بوسیله شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) اندازهگیری میشود. به منظور رسیدن به این هدف، به بانک انگلستان قدرت جادویی اعطا شده است تا نرخهای بهره را به سطوحی تغییر دهد که معتقد است به آنها اجازه میدهد به این هدف دست یابند.
گروهی که درون بانک انگلستان مسئول تعیین نرخهای بهره است، کمیته سیاست پولی (MPC) میباشد.
این کمیته نشستهایی را به صورت ماهیانه برگزار میکند که در رابطه با اطلاعیههای تغییرات در سیاست پولی شامل تغییرات نرخ بهره، به دقت دنبال میشوند. مانند همهی چیزهای بریتانیایی، نرخهای بهره نام متفاوتی در انگلستان دارد. در انگلستان نرخ بهره را نرخ بازخرید بانکی (repo rate) مینامند.
ابزارهای اصلی سیاستگذاری مورد استفاده کمیته سیاست پولی بانک انگلستان عبارتند از نرخ بازخرید بانکی و عملیات بازار باز.
نرخ بازخرید بانکی نرخی است که بوسیله بانک انگلستان برای عملیات خودش در بازار تنظیم میگردد تا به رسیدن به تورم هدف کمیته سیاست پولی کمک نماید. هر گاه که MPC این نرخ را تغییر میدهد، نرخهایی که بانکهای تجاری برای پساندازکنندگان و وامگیرندگان خود تنظیم میکنند را تحت تاثیر قرار میدهد. این نیز به نوبه خود پرداخت و خروجی را در اقتصاد و در نهایت هزینهها و قیمتها را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
مانند سایر بانکهای مرکزی، اگر بانک انگلستان نرخ بازخرید بانکی را افزایش دهد، هدفشان مهار کردن تورم است. از سوی دیگر، اگر نرخ را کاهش دهند، قصد دارند رشد اقتصادی را تحریک نمایند.
هنگامی که بانک انگلستان درگیر عملیات بازار باز میشود، دارییهای مالی خزانهداری و اوراق بهاداری که بر پایه پوند هستند را میخرد و میفروشد تا به این طریق عرضه پول را کنترل استتا رهبری فارکس استتا رهبری فارکس نماید. این روشی جایگزین برای افزایش نقدینگی در بازارهای مالی است.
در صورتیکه بانک انگلستان احساس کند که نیازی به تحریک اقتصاد وجود دارد، آنها "پول بیشتری چاپ کرده" و آن را از طریق خریدهای اوراق بهادار دولتی و شرکتی به درون منابع مالی تزریق میکنند.
از سوی دیگر، اگر بانک انگلستان احساس کند که شرایط اقتصادی به اندازه کافی خوب است، اوراق بهادار بیشتری را خواهند فروخت تا به این ترتیب به طور موثر پول را از اقتصاد "پس بگیرند".
آشنایی با پوند بریتانیا (GBP)
ارز GBP باید بسیار محبوب باشد چرا که دارای تعداد زیادی نام مستعار جالب است. به غیر از اسامی استرلینگ و پوند، جفتارزهای GBP نیز نامهای مستعار جالبی دارند از جمله جفتارز GBP/USD که Cable نامیده میشود و جفتارز GBP/JPY که به آن Guppy میگویند. جالب است، نه؟
من شکستن حرکت را دوست دارم .
جفتارز GBP/USD یکی از نقدشوندهترین جفتارزها در بازار فارکس است. چطور؟ به خاطر بیاورید که لندن برای مدت زمانی طولانی یک مرکز مهم مالی در جهان بوده است. با داد و ستدهای تجاری که هر روزه در آن روی میدهد، پول بسیار زیادی وارد لندن شده و از آن خارج میشود.
با اینحال جفتارز GBP/USD فقط 14% از معاملات روزانه جهانی را شامل میشود و به این ترتیب این جفتارز از لحاظ فعالیت معاملاتی در مقام سوم قرار میگیرد. شاید به همین دلیل باشد که اسپردها در جفتارز GBP/USD تمایل دارند که به اندازه یک یا دو پیپ استتا رهبری فارکس نسبت به اسپردهای EUR/USD و USD/JPY بیشتر باشند.
. و معاملهگران مرا دوست دارند چون منحنیهای زیبایی دارم.
از آنجایی که برای مدتی طولانی شرکتهای بزرگ در لندن مستقر بودهاند، سرمایهگذاریهای بسیار جذاب زیادی وجود دارند که میتوان آنها را در بازار بریتانیا پیدا کرد.
اگر این را با داشتن برخی نرخهای بهره بالاتر (معمولا) در میان جفتارزهای اصلی استتا رهبری فارکس ترکیب کنیم، این امکان بوجود میآید که اوراق بهادار بریتانیا برای سرمایهگذاران جذابتر باشند. به منظور دستیابی به این داراییها، سرمایهگذاران ابتدا نیاز به خرید مقادیری پوند دارند.
من در طی ساعات معاملاتی لندن چابک هستم.
حجم معاملاتی جفتارز GBP/USD در طی ساعات معاملاتی اروپا در بیشترین میزان میباشد و امکان حرکات قوی در طی ساعات معاملات نیویورک وقتی که دادههای کلیدی بریتانیا و ایالات متحده منتشر میشوند، وجود دارد.
ساعات معاملاتی آسیا معمولا حرکت زیادی را ایجاد نمیکند زیرا معاملهگران اروپایی در این ساعات همچنان در رختخواب هستند در حالیکه معاملهگران آمریکایی به تازگی روز خود را به پایان رساندهاند.
. اما مراقب باشید زیرا من میتوانم چموش باشم!
جفتارزهای GBP تمایل زیادی به نوسانات شدید دارند. دلیل این امر سطح پایینتر نقدینگی در مقایسه با جفتارزهای EUR است.
با کم شدن نقدینگی در زمانهای خاصی در بازار، پوند میتواند در یک جهت گرفتار شود به خصوص در صورتیکه دستورهای خرید یا فروش بزرگی در آن جهت وجود داشته باشند. در مقایسه با سایر جفتارزها، جفتارزهای GBP تمایل به واکنش قویتر نسبت به انتشار دادههای اقتصادی غافلگیرکننده دارند.
شاخصهای مهم اقتصادی برای پوند بریتانیا
شاخص قیمت مصرفکننده (CPI): بانک انگلستان به این گزارش به عنوان مقیاسی برای تورم نگاه میکند. این شاخص تغییر در قیمتهای کالاهای مصرفی را اندازهگیری میکند.
نرخ بیکاری: این شاخص تعداد افراد بیکار در اقتصاد بریتانیا را اندازهگیری میکند. تحلیلگران به دقت این گزارش را تحت نظر دارند زیرا میتواند شاخصی پیشرو از هزینههای آینده باشد. چطور؟ خوب، اگر فرد شغلی نداشته باشد، پول هم ندارد. بدون داشتن پول، هیچ کس نمیتواند هزینه کند!
تولید ناخالص داخلی (GDP): این رقم وضعیت اقتصاد بریتانیا را بازتاب میدهد. این شاخص نشان میدهد که آیا اقتصاد در حال رشد و پررونق است یا اینکه در کانال انگلیس گیر افتاده و در حال غرق شدن است!
شاخص مدیران خرید (PMI): این شاخص از مدیران کسب و کارها نظرسنجی کرده و از آنها دیدگاهشان را در مورد چشمانداز اقتصاد جاری سوال میکند. نمرات بالای 50 نشاندهنده بهبود شرایط است که ممکن است منجر به انبساط شود در حالیکه نمرههای زیر 50 به احتمال انقباض اشاره دارد.
گزارش اطمینان مصرفکننده Gfk: این گزارش اطمینان مصرفکنندگان را در مورد شرایط اقتصادی فعلی و آتی اندازهگیری مینماید. هر چه مصرفکنندگان اطمینان بیشتری به وضعیت اقتصاد بریتانیا داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که تمایل به خرج کردن پول داشته باشند.
چه چیزی پوند را حرکت میدهد؟
تغییرات در سیاست پولی
بسیاری از سرمایهگذاران به پوند برای داراییهای با بازده بالاتر و برای معامله انتقالی نگاه میکنند. تغییرات در نرخ بهره کمیته سیاست پولی، تمایل به پوند را تغییر میدهد چرا که بازده اوراق بهادار بریتانیا را تحت تاثیر قرار میدهد.
به علاوه، تغییرات در نرخ بازخرید بانکی، چشمانداز بانک انگلستان در مورد اقتصاد را نیز آشکار میسازد.
اگر مقامات بانک انگلستان احساس کنند که اقتصاد در حال صدمه دیدن است، یا اقدامات کاهش کمٌی را گسترش میدهند یا اینکه نرخهای بهره را کاهش میدهند که این امر به مردم اشاره خواهد کرد که اقتصاد ناپایدار است.
اگر بانک انگلستان احساس کند که پیشرفت اقتصاد ممکن است منجر به فشارهای تورمی گردد، آنها ممکن است اقدامات کاهش کمٌی را تقلیل داده یا نرخهای بهره را افزایش دهند.
تحولات در منطقه یورو و ایالات متحده
مانند سایر جفتارزها، جفتارز GBP/USD نیز به شدت تحت تاثیر تحولات در منطقه یورو است و دادههای اقتصادی ایالات متحده مستقیما بر تمایلات سرمایهگذاران و معاملهگران در بازار تاثیر میگذارد. خوب یا بد، دادههای اقتصادی ایالات متحده میتواند شرکتکنندگان بازار را در مواقع افزایش ریسکپذیری به سمت پوند سوق دهد یا در زمانهای ریسکگریزی آنها را در جستجوی دارایی امن به سمت دلار آمریکا بفرستد.
منطقه یورو اکثریت روابط تجاری بریتانیا را در بر میگیرد. به خاطر همین، شما باید همیشه دوربین دوچشمی خود را آماده داشته باشد تا هر تحولی را در سرزمین اصلی (به خاطر داشته باشید که بریتانیا یک جزیره است!) ببینید. هر خبر بد یا عملکرد ضعیف اقتصادی میتواند به صورت بالقوه منجر به تمایل فروش پوند گردد.
کنترل شده بوسیله ریسکپذیری
هرچند کوچک، پوند از این حقیقت بهره میبرد که دارای نرخ بهره بالاتری در میان سایر ارزهای اصلی است. هنگامی که معاملهگران در جستجوی بازدههای بیشتر هستند، به دلیل احتمال به دست آوردن بازگشت بالاتر در سرمایهگذاریهای خود، به بریتانیا نگاه خواهند کرد. وقتی معاملهگران میخواهند سرمایهگذاریهای پربازده خود را باز کنند و به دنبال دلار آمریکا هستند، شروع به فروش پوند خواهند نمود.
معامله جفتارز GBP/USD
جفتارز GBP/USD در مقادیری بر حسب پوند معامله میشود. مقادیر لات استاندارد برابر با 100.000 پوند و مقادیر مینی لات برابر با 10.000 پوند میباشند.
ارزش پیپ که بر حسب دلار آمریکا است، با تقسیم کردن 1 پیپ از جفتارز GBP/USD (که مقدار آن برای این جفتارز 0.0001 است) بر نرخ جفتارز GBP/USD محاسبه میگردد.
سود و زیان بر حسب دلار آمریکا هستند. برای اندازه پوزیشنی به میزان یک لات استاندارد، هر یک پیپ حرکت، ده دلار آمریکا ارزش دارد. برای اندازه پوزیشنی به میزان یک مینی لات، هر یک پیپ حرکت، یک دلار آمریکا ارزش دارد.
محاسبات سپرده احتیاطی بر اساس دلار آمریکا است. برای مثال، اگر نرخ فعلی جفتارز GBP/USD برابر با 1.5000 و اهرم افزایش سرمایه 100:1 باشد، 1,500.00 دلار آمریکا سپرده احتیاطی در دسترس مورد نیاز است تا بتوان پوزیشنی به میزان یک لات استاندارد از 100.000 پوند معامله کرد. توجه داشته باشید با افزایش نرخ GBP/USD، سپرده احتیاطی در دسترس بیشتری بر حسب دلار آمریکا مورد نیاز میباشد. در مقابل، هر چه نرخ GBP/USD کمتر باشد، سپرده احتیاطی در دسترس کمتری بر حسب دلار آمریکا مورد نیاز است.
تاکتیکهای معامله جفتارز GBP/USD
یک راه برای معامله جفتارزهای GBP این است که توجه داشته باشیم گزارشهای کلیدی چه زمانی منتشر میشوند. جفتارزهای GBP تمایل دارند واکنش قویتری نسبت به گزارشهای اقتصادی نشان دهند.
برای مثال اگر آمار و ارقام تولید ناخالص داخلی بریتانیا بهتر از حد انتظار ظاهر شوند، این امر میتواند منجر به حرکت صعودی بزرگی در پوند گردد. حتی اگر دیر وارد شده باشید، باز هم میتوانید مقادر زیادی پیپ به دست آورید زیرا جفتارزهای GBP واقعا زیاد حرکت میکنند.
با اینحال باید مواظب باشید. جفتارزهای GBP/USD و GBP/JPY در میان جفتارزهای اصلی بسیار پرنوسان هستند. در حقیقت جفتارز GBP/USD به صورت میانگین حدود 160 پیپ در روز حرکت میکند. به دلیل اینکه پوند بسیار پرنوسان است، احتمالا باید دستورهای حد ضرر بازتری قرار دهید تا بتوانید در مقابل همه حرکتهای قوی در بازار تاب بیاورید.
شما تنها چهار قدم تا ورود به فارکس فاصله دارید ( برای ورود روی لینک های زیر کلیک کنید):