سایت گزینه های باینری در افغانستان

انواع اندیکاتور های میانگین متحرک

فرمول میانگین‌های متحرک نمایی

اندیکاتور (MA(moving average | اندیکاتور میانگین متحرک

میانگین متحرک (Moving Average) یا به طور خلاصه MA به میانگین قیمتهای بسته شده ی کندل ها در یک تایم فریم و در یک بازه زمانی مشخص گفته می شود و کاربرد آن نشان دادن میانگین قیمتها در یک بازه زمانی به صورت خطی روی چارت قیمت می باشد.

به طور کلی ۲ نوع میانگین متحرک انواع اندیکاتور های میانگین متحرک وجود دارد که به آنها میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) یا به طور خلاصه SMA و میانگین متحرک نمائی یا وزن دار (Exponential Moving Average) یا به طور خلاصه EMA میگویند.

میانگین متحرک ساده SMA

برای مثال میانگین متحرک ساده ۱۰ ساعته درتایم فریم یک ساعتی برابر است با حاصل مجموع قیمت بسته شدن آخرین کندل و ۹ کندل قبلی آن در تایم فریم یک ساعتی تقسیم بر ۱۰، در مثال زیر اعداد داخل باکس قرمز رنگ قیمت بسته شدن ۱۰ کندل آخر در یک تایم فریم یک ساعتی است که SMA در آن برابر عدد ۱۱ شده است.

نکته: دلیل اینکه به این نوع میانگین ها متحرک می گویند و چرائی خطی شدن آن روی چارت قیمت، بسته شدن مرتب کندل ها در زمان معین و اضافه شدن تعداد اعداد است که مرتبا” باعث تغییر عدد بسته شدن آخرین کندل شده و متعاقبا” باعث تغییر عدد MA می گردد و با اتصال این اعداد به هم، یک خط تولید می شود. به ادامه مثال فوق توجه کنید.

نکته: میاگین های متحرک ساده با دوره های زمانی کمتر همواره به نمودار قیمت نزدیک تر هستند و عکس العمل شان نسبت به تغییرات قیمت سریع تر است. شکل زیر یک نمونه از خطوط میانگین متحرک ساده ۵، ۳۰ و ۶۲ ساعته در تایم فریم یک ساعتی هستند.

میانگین متحرک نمائی (وزن دار) EMA

یکی از مشکلات و محدودیت های SMA این است که همه اعداد مربوط به قیمت بسته شدن کندل ها، دارای وزن برابر هستند در حالیه در واقع اعداد نزدیک تر به آخرین قیمت ها دارای ارزش ویژه تری نسبت به قیمت های قدیمی تر بوده و می بایست تاثیر بیشتری روی نتیجه نهائی بگذارند و لذا برای پاسخ به این کمبود اندیشمندان بازار با دادن ارزش و وزن بیشتر به قیمت های انتهائی چارت، میانگین متحرک نمائی را ایجاد نمودند.

نکته: برای رسم انواع میانگین های متحرک بر روی چارت در تایم فرم های متفاوت و برای هر تعداد کندل نیازی به محاسبات دستی نبوده و فقط کافیست از ابزار موجود در نرم افزارهای معاملاتی استفاده نموده و با تغییر متغیر های آنها به خط میانگین متحرک دلخواه خود از نوع ساده یا نمائی و حتی وزنی دست پیدا کنیم.

تفاوت میانگین متحرک ساده و نمائی

میانگین متحرک نمائی به دلیل دادن وزن بیشتر به آخرین قیمت ها نسبت به قیمت های قدیمی تر چارت، با سرعت بیشتری نسبت به میانگین متحرک ساده به تغییرات قیمت و صعود و نزول آن عکس العمل نشان می دهد. در شکل زیر دو میانگین متحرک ساده و نمائی (وزنی) ۱۵ روزه در تایم فریم روزانه را نشان داده ایم که کاملا” مشخص است که خط EMA که با رنگ قرمز مشخص شده است هم در بالا رفتن قیمت و هم نزول آن عکس العمل سریع تری نسبت به SMA که با رنگ آبی مشخص شده نشان داده است.

نکته: هرچه بازه زمانی میانگین های متحرک کوچک تر باشد نسبت به تغییرات قیمت حساس تر بوده و هر چه این بازه بزرگتر باشد حساسیت میانگین متحرک به تغییرات قیمت کمتر می شود. کاربردی ترین میانگین های متحرک، برای بازه های زمانی ۱۵،۲۰،۳۰،۵۰،۱۰۰،۲۰۰ می باشند، ولی نمی توان گفت یکی از آنها بهترین است، بلکه تنها احساس و تجربه معامله گران بهترین آنها یا بهترین ترکیبشان را مشخص می کند. یه طور کلی میانگین های بلند مدتی مثل ۲۰۰ برای تشخیص روند حرک قیمت مناسب بوده و میانگین های کوچکتر برای تشخیص نوسانات قیمت در تایم فریم های کوچک تر مناسب هستند.

مبانی تحلیل میانگین متحرک

  • جهت منحنی میانگین حرکتی، بازتاب دهندۀ غلبۀ روند بر یک دورۀ زمانی است.
  • میانگین مربوط به دورۀ های زمانی کم، سیگنال های اشتباه بیشتری می دهند در حالیکه میانگین های دورۀ زمانی بالا پخته تر عمل می کنند.
  • برای افزایش (یا کاهش) میزان حساسیت منحنی، باید دورۀ میانگین را کاهش (یا افزایش) داد.
  • منحنی های میانگین در روند ها بیشتر مفید هستند.

مقایسۀ منحنی میانگین حرکتی های دوره های مختلف زمانی

  • اگر یک منحنی میانگین متحرک صعودی مربوط به دورۀ زمانی کمتر، از پایین یک منحنی میانگین متحرک صعودی مربوط به دورۀ زمانی بالاتر را قطع کند، یک سیگنال قوی خرید محسوب می شود، و اگر یک منحنی میانگین متحرک نزولی مربوط به دورۀ زمانی کمتر از بالا یک منحنی میانگین متحرک نزولی مربوط به دورۀ زمانی بالاتر را قطع کند، یک سیگنال قوی فروش محسوب می شود.
  • اگر یک منحنی میانگین متحرک صعودی مربوط به دورۀ زمانی کمتر از پایین یک منحنی میانگین متحرک نزولی مربوط به دورۀ زمانی بالاتر را قطع کند، یک سیگنال ضعیف خرید محسوب می شود، و اگر یک منحنی میانگین متحرک نزولی مربوط به دورۀ زمانی کمتر از بالا یک منحنی میانگین متحرک صعودی مربوط به دورۀ زمانی بالاتر را قطع کند، یک سیگنال ضعیف فروش محسوب می شود.

مثال: در چارت تصویر بالا در فاصله ی ماه می و ژوئن، منحنی میانگین متحرک ساده صعودی ۵۰ روزه (خط قرمز) از زیر منحنی میانگین متحرک ساده صعودی ۱۰۰ روزه (خط آبی) را قطع کرده که یک سیگنال قوی خرید می باشد.

توجه!

این استراتژی و سایر استراتژی ها و سیگنالهای گفته شده در سایت، تنها یک پیشنهاد از طرف FXKAR.COM بوده و این سایت هیچ گونه مسولیتی در قبال عواید و یا زیانهای ناشی از استفاده از آن را بر عهده ندارد. توصیه ما این است که برای آزمایش استراتژی ها از حساب واقعی استفاده نگردد

میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟

میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال چیست؟

یک میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) یک نوع از میانگین‌های متحرک (Moving averages – انواع اندیکاتور های میانگین متحرک MA’s) می‌باشد که به اطلاعات اخیر بازار نسبت به اطلاعات قدیمی‌تر وزن و اهمیت بیشتری می‌دهد.

میانگین متحرک نمایی همچنین به یک میانگین متحرک وزن‌دار نیز ‌اطلاق می‌گردد. یک میانگین متحرک وزن‌دار واکنش بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمت نسبت به میانگین‌های متحرک ساده (Simple Moving Averages – SMA) نشان می‌دهد.

میانگین‌های متحرک ساده، نسبت به تمامی ‌اطلاعات قیمت – چه اطلاعات اخیر و چه اطلاعات سابق قیمت – واکنش یکسانی نشان می‌دهد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک می‌توانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

نکات کلیدی:

  • میانگین متحرک نمایی یک میانگین متحرک می‌باشد که وزن و اهمیت بیشتری نسبت به اطلاعات اخیر قیمتی نشان می‌دهد.
  • مانند تمامی میانگین‌های متحرک، این اندیکاتور تکنیکال به‌منظور تولید سیگنال‌های خرید یا فروش (Buy or sell signals) بر اساس تقاطع‌های پیش آمده، و همچنین واگرایی‌هایی در رابطه با میانگین‌های تاریخی قیمت را به ما می‌دهد.
  • معامله‌گران معمولاً از انواع متفاوتی از میانگین‌های متحرک نمایی استفاده می‌کنند، مانند میانگین‌های متحرک نمایی ده‌روزه، پنجاه‌روزه، و یا حتی میانگین‌های متحرک نمایی دویست‌روزه.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد واگرایی می‌توانید از مطلب آموزشی «واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

فرمول میانگین‌های متحرک نمایی

فرمول میانگین‌های متحرک نمایی

فرمول میانگین‌های متحرک نمایی

در حالی که انتخابات زیادی برای ضریب هموارسازی وجود دارد، اما معمولاً از ضریب هموارسازی 2 (Smoothing = 2) استفاده می‌شود.

این ضریب هموارسازی به آخرین اطلاعات قیمتی وزن بیشتری می‌دهد. اگر ضریب هموارسازی افزایش یابد، باز هم وزن داده شده به اطلاعات اخیر قیمتی افزایش یافته و تأثیر آنها بر میانگین‌های متحرک نمایی بیشتر خواهد شد.

محاسبه میانگین‌های متحرک نمایی

محاسبه میانگین‌های متحرک نمایی (مرجع) نیاز به ملاحظات بیشتری نسبت محاسبه کردن میانگین‌های متحرک ساده دارد.

در نظر بگیرید که شما می‌خواهید از اطلاعات قیمتی بیست‌روز برای محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده کنید.

بنابراین، شما باید تا روز بیستم صبر کنید تا میانگین متحرک ساده‌تان را بدست آورید. در روز بیست‌ویکم، شما می‌توانید از میانگین متحرک ساده برای روز قبل به‌عنوان اولین میانگین متحرک نمایی روز قبل استفاده نمایید.

محاسبهٔ میانگین متحرک ساده آسان است. این محاسبات بدین شرح انجام می‌شوند: جمع قیمت‌های بسته شدن سهام در طی روزهای منتخب، تقسیم بر تعداد رصد‌های (observations) انجام شده در آن روز.

برای مثال، یک میانگین متحرک ساده بیست‌روزه تنها برابر با جمع قیمت‌های پایانی بیست روز اخیر است که تقسیم بر بیست شده‌اند.

سپس، شما باید ضریب وزن‌دهندهٔ میانگینِ متحرک نمایی (Multiplier for smoothing – Weighting – the EMA) را محاسبه کنید، که معمولاً به‌شکلِ این فرمول محاسبه می‌گردد:

برای محاسبه یک میانگین متحرک نمایی بیست‌روزه، ضریب هموارسازی ما باید برابر با 0.0952 = [(20+1)/2] باشد. در نهایت، فرمولی که در ادامه آمده است برای محاسبهٔ میانگینِ متحرک نمایی به کار می‌رود:

(EMA = Closing price x multiplier + EMA (previous day) x (1-multiplier

میانگین متحرک نمایی = (قیمت بسته شدن × ضریب) + (میزان میانگین متحرک نمایی روز قبل × (1- ضریب))

میانگین متحرک نمایی به قیمت‌های اخیر وزن بیشتری می‌دهد، در حالی که میانگین متحرک ساده مقدار وزنی یکسان را برای همهٔ اطلاعات قیمتی در نظر می‌گیرد.

این وزن‌دهی به قیمت‌های اخیر تأثیرات بیشتری را در میانگین‌های متحرک نمایی کوتاه مدت (Shorter – period EMA’s)، نسبت به میانگین‌های متحرک نمایی بلندمدت اعمال می‌کند.

برای مثال، یک ضریب هموارسازی 18/18 درصدی به قیمت‌های اخیر یک میانگین متحرک نمایی ده‌روزه اعمال شده است، در حالی که این وزن تنها برابر 9/52 درصد یک میانگین متحرک نمایی بیست‌روزه می‌باشد.

به‌طور کلی، انواع متفاوت میانگین‌های متحرک که از قیمت‌های باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و یا قیمت میانی روز به‌جای قیمت پایانی روز استفاده می‌کنند، وجود دارد.

میانگین متحرک نمایی، منبع: Investopedia

میانگین‌های متحرک نمایی چه چیزهایی را به ما می‌گویند؟

میانگین‌های متحرک نمایی دوازده‌روزه و بیست‌وشش‌روزه در تحلیل کوتاه‌مدت از پُرکاربردترین میانگین‌های متحرک می‌باشند.

میانگین‌های متحرک دوازده و شانزده‌روزه برای استفاده در ساخت اندیکاتورهایی مانند «اندیکاتورهای همگرایی و واگرایی میانگین‌های متحرک -Moving average convergence divergence – MACD» و «اندیکاتور نوسان‌سنج درصد قیمتی – Percentage Price oscillator – PPO» استفاده ‌می‌شود.

به‌طور کلی، اندیکاتورهای میانگین متحرک نمایی پنجاه‌روزه و دویست‌روزه به‌عنوان نشانگرهایی جهت شناسایی روندهای طولانی مدت استفاده می‌شوند.

زمانی که قیمت میانگین متحرکی نمایی دویست‌روزه را رد می‌کند، یک سیگنال در مورد بازگشت روند (Trend Reversal) صادر می‌شود.

معامله‌گرانی که از تحلیل تکنیکال برای یافتن موقعیت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند، استفاده از میانگین‌های متحرک را بسیار کاربردی می‌بینند؛ البته در صورتی که از آنها درست استفاده شود.

با این وجود، آنها همچنین متوجه این موضوع می‌شوند که سیگنال‌های تولیدشده توسط این میانگین‌های متحرک ممکن است به‌صورت نادرستی تفسیر گردند. تمامی ‌میانگین‌های متحرک‌های استفاده شده در تحلیل تکنیکال، به‌مانند بسیاری از انواع اندیکاتورها؛ دچار تأخیر (Lagging) می‌باشند.

درنتیجه، استنتاج‌های انجام‌شده از اعمال کردن یک میانگین متحرک در یک نمودار خاص بازاری باید قادر باشد تا یک حرکت در قیمت را تأیید کرده و یا میزان قدرت آن را نشان دهد.

زمان مناسب برای ورود به بازار معمولاً زودتر از موقعی رخ می‌دهد که میانگین‌های متحرک به‌شما تغییرات در بازار را نشان می‌دهند.

یک میانگین متحرک نمایی به‌منظور کم کردن اثرات این تأخیر در برخی از شرایط مورد استفاده قرار می‌گیرد. از آنجایی که میانگین‌های متحرک نمایی در محاسبات خود به آخرین دیتاهای ورودی، وزن بیشتری می‌بخشد؛

باعث شدیدتر نشان داده شدن حرکات اخیر قیمت می‌شود و به‌همین دلیل میانگین‌های متحرک نمایی نسبت به اطلاعات آخر قیمت حساسیت بیشتری دارند. این موضوع مطلوبی به‌خصوص در هنگام استفاده از میانگین‌های متحرک نمایی برای پیدا کردن سیگنال ورودی به یک معامله می‌باشد.

به مانند دیگر اندیکاتورهای میانگین متحرک، میانگین‌های متحرک نمایی در بازارهای روند‌دار (Trending Markets) بسیار بهتر کار می‌کند.

زمانی که بازار در یک روند صعودی و مداوم رو به بالا می‌باشد، میانگین متحرک نمایی نیز خطی رو به بالا است و یا در حالت عکس، میانگین متحرک نمایی در بازارهای نزولی خطی رو به پایین خواهد بود.

یک معامله‌گر هوشیار به ارتباط بین جهت خط میانگین متحرک نمایی و نرخ تغییرات هر یک از کندل‌ها با کندل بعدی توجه می‌کند.

برای مثال، در نظر بگیرید که حرکات قیمتی در یک روند صعودی شروع به تضعیف شدن می‌کند و بازگشت قیمتی رخ می‌دهد.

از دیدگاه هزینه فرصت (Opportunity cost) ممکن است این زمان زمانِ مناسبی برای انجام سرمایه‌گذاری‌های بیشتر (More bullish investments) ‌باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی می‌توانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

مثال‌هایی از نحوه استفاده میانگین‌های متحرک نمایی

میانگین‌های متحرک نمایی معمولاً به‌همراه دیگر اندیکاتورهای تکنیکال برای تأیید کردن حرکات مهم قیمتی در بازار و همچنین سنجیدن اعتبار آنها استفاده می‌شود.

برای معامله‌گرانی که به صورت کوتاه‌مدت و روزانه کار کرده و در بازارهایی با حرکات سریع معامله می‌کنند، میانگین‌های متحرک نمایی کاربردهای بیشتری دارند.

معمولاً معامله‌گران از میانگین‌های متحرک نمایی برای تأیید معامله خود استفاده می‌کنند. اگر یک میانگین متحرک نمایی در یک نمودار روزانه نشان از یک روند صعودی قدرتمند دهد، ممکن است استراتژی یک معامله روزانه، تنها معامله کردن در جهت خرید باشد.

تفاوت بین میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده

تفاوت اصلی بین میانگین‌های متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده در حساسیتی است که هر یک از آنها نسبت به اطلاعات به‌کار رفته در آنها نشان می‌دهند.

به‌طور دقیق‌تر، میانگین‌های متحرک نمایی وزن بیشتری به اطلاعات اخیر قیمتی می‌دهند، در حالی که میانگین‌های متحرک ساده وزن یکسانی را نسبت به تمامی اطلاعات ورودی می‌دهند.

این دو میانگین شبیه به‌یکدیگر هستند زیرا که هر دوی آنها به شیوه یکسان تفسیر می‌شوند و هر دویشان نیز توسط معامله‌گران تکنیکال برای هموار کردن نوسانات قیمتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

از آنجایی که میانگین‌های متحرک نمایی وزن بیشتری را بر اطلاعات اخیر قیمتی نسبت به اطلاعات قدیمی ‌آن قرار می‌دهند، نسبت به آخرین تغییرات قیمتی واکنش بیشتری را نشان می‌دهند.

در حالی که چنین واکنش‌های سنگینی را از میانگین‌های متحرک ساده شاهد نخواهیم بود. این باعث به‌روزتر بودن میانگین‌های متحرک نمایی نسبت به میانگین‌های متحرک ساده می‌شود و به ما این توضیح را می‌دهد که چرا استفاده از این نوع میانگین‌های متحرک در بین بسیاری از معامله‌گران رایج‌تر است.

محدودیت‌های میانگین‌های متحرک نمایی

به‌طور واضح مشخص نیست که در چه زمانی باید تأکید بیشتری بر روی اطلاعات قیمتی روزهای اخیر در بازهٔ زمانی داده شده داشته باشیم.

بسیاری از معامله‌گران باور دارند که اطلاعات جدید، وضعیت کنونی روند و یا سهم را بهتر از اطلاعات قدیمی‌ آن نشان می‌دهند.

در همین حین، دیگر افراد این احساس را دارند که وزن‌دهی بیش از حد به اطلاعات اخیر، ممکن است نوعی تعصب را به‌وجود بیاورد که این خود منجر به ایجاد اخطارهای غلط می‌گردد.

به‌طور مشابه، میانگین متحرک نمایی به‌طور کامل بر روی اطلاعات تاریخی اتکا دارد. بسیاری از اقتصاددانان باور دارند که بازارها به‌صورت بهینه (Efficient market hypothesis) رفتار می‌کنند، این بدین معنی است که قیمت‌های کنونی بازار تمامی اطلاعات در دسترس و مورد نیاز را از قبل در خود بازتاب کرده‌اند.

اگر بازارها نیز در واقع بهینه باشند، استفاده از اطلاعات تاریخی نمی‌تواند به ما چیزی را در مورد جهت حرکت آینده قیمت بگوید.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

صفر تا صد تحلیل انواع اندیکاتور های میانگین متحرک تکنیکال با مووینگ اوریج

moving average

در مفهوم تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، اندیکاتورها همواره از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده‌اند و در این میان اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک را می‌توان پایه‌ای‌ترین اندیکاتورها به‌حساب آورد. اساساً اندیکاتورها در ۳ دسته‌بندی اندیکاتورهای Trend (روند نماها یا تعقیب کننده قیمت)، Oscillator (نوسان‌نماها) و اندیکاتورهای Volumes (حجمی) قرار می‌گیرند و دراین‌بین مووینگ اوریج در حقیقت میانگینی از قیمت‌ها یا داده‌ها در یک بازه زمانی بخصوص است که به‌عنوان یک اندیکاتور در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی استفاده‌شده و از آن در تشخیص روندهای قیمتی به‌کار گرفته می‌شوند.

از طرفی مووینگ اوریج به عنوان مادر اندیکاتورها شناخته می‌شود و به‌نوعی بسیاری از اندیکاتورها، نشئت گرفته از این اندیکاتور هستند و درنتیجه می‌توان بیان داشت که این اندیکاتور از اهمیت فوق‌العاده زیادی در تحلیل تکنیکال برخوردار است. ازاین‌رو در این مطلب قصد داریم تا مفصلاً به مفهوم کلی انواع اندیکاتور های میانگین متحرک انواع اندیکاتور های میانگین متحرک این اندیکاتور، انواع آن و کاربردهایی که در تحلیل تکنیکال دارد بپردازیم.

فهرست عناوین مقاله

مووینگ اوریج (Moving Average) چیست؟

مووینگ اوریج یا میانگین متحرک به اندیکاتورهایی گفته می‌شود که نوسانات قیمتی را فیلتر کرده و به‌صورت هموار در جهت روند بازار حرکت می‌کند. این اندیکاتور جهت آینده قیمت را پیش‌بینی نکرده و جهت فعلی آن را تعیین می‌کنند. ازاین‌رو به علت اتکای این اندیکاتور به گذشته قیمت، به‌نوعی کند و تأخیری به‌حساب می‌آید. از طرفی مووینگ اوریج در فیلتر کردن نوسانات شدید قیمتی و هموار کردن روندها، کاربرد زیادی دارد. علاوه بر این، این اندیکاتور اساس ساخت بسیاری از اندیکاتورهای دیگر مثل باندهای بولینگر، اندیکاتور مکدی (MACD) و اسیلاتور مک کلان (McClellan) به‌حساب می‌آید.

مووینگ اوریج که با نماد اختصاری MA نمایش داده می‌شود، در دسته اندیکاتورهای تعقیب‌کننده قرار دارد و نوسانات بازار را به خطی صاف و ملایم بدل می‌کند و به‌نوعی یک اندیکاتور پیرو روندها به‌حساب می‌آید. دقت کنید که این اندیکاتور تأخیر دارد و این بدین معنی است که در توصیف وضعیت فعلی بازار نیز باکمی تأخیر عمل می‌کند و در حقیقت علت این تأخیر نیز به‌دست آمدن آن از محاسبه قیمت‌های پیشین است.

اساساً از مووینگ اوریج‌ها در راستای شناسایی جهت روند یا تعیین سطوح حمایتی و مقاومتی استفاده می‌شود. در تصویر زیر می‌توانید نمودار قیمتی با ۲ اندیکاتور SMA و EMA را مشاهده کنید.

حال احتمالاً برای شما سؤال پیش‌آمده که SMA و EMA به چه معنا هستند. جهت دریافت پاسخ خود، در ادامه با ما همراه باشید تا به بررسی انواع اندیکاتور مووینگ اوریج بپردازیم.

انواع اندیکاتور مووینگ اوریج

به‌طور کلی مووینگ اوریج دارای انواع مختلفی است که ۲ نوع از آن به نسبت دیگر انواع آن دارای کاربرد بیش‌تری در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است و این دو عبارت‌اند از میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) که در ادامه به معرفی و بررسی هرکدام از آنها خواهیم پرداخت.

مووینگ اوریج ساده (SMA)

این اندیکاتور که اختصاراً با نماد SMA نمایش داده می‌شود، ساده‌ترین حالت محاسبه میانگین است و در آن قیمت‌ها در بازه‌های زمانی مشخصی باهم جمع شده و حاصل آنها، بر تعداد این بازه‌های زمانی تقسیم می‌شود. در این اندیکاتور، شما قادر هستید تا نوع قیمت را انتخاب کرده و بر اساس راهبُرد معاملاتی خود، از انواع قیمت‌ها مثل قیمت‌های باز (Open)، قیمت‌های بسته (Close) قیمت‌های پایانی، بالاترین و پایین‌ترین قیمت و … نیز استفاده کنید.

از طرفی اندیکاتور SMA، پرکاربردترین و درعین‌حال موردانتقادترین روش محاسبه میانگین به‌حساب می‌آید. مثلاً ازجمله معایبی که به مووینگ اوریج ساده وارد است می‌توان به این اشاره کرد که این اندیکاتور میان قیمت‌های گذشته و اخیر تمایز قائل نشده و خروجی سیگنال کندی نیز دارد. به‌طور مثال اگر میانگین ساده پنجاه روز اخیر را برای یک سهم یا دارایی حساب کنیم، میان قیمت روز نخست و پنجاهم، هیچ تفاوتی وجود نخواهد داشت. برای درک بهتر فرض کنید که قیمت در روز اول دو هزار دلار است و در روز پنجاهم چهار هزار دلار و در طی این مدت، دو هزار دلار افزایش قیمت داشته‌ایم. حال تصور کنید که قیمت در روز نخست چهار هزار دلار و در روز پنجاهم دو هزار دلار است و در طی این مدت دو هزار دلار کاهش داشته‌ایم. بااینکه این ۲ شرایط کاملاً عکس یکدیگر هستند، ولی نتیجه حاصله از SMA در هر ۲ حالت یکسان است.

در ادامه می‌توانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:

SMA=P1+P2+..+Pn/n

درواقع این ایراد باعث شده تا تحلیلگران از نوع دیگری از مووینگ اوریج بنام مووینگ اوریج نمایی جهت محاسبه میانگین قیمت استفاده کنند که در ادامه به توضیح آن خواهیم پرداخت.

نمونه SMA مووینگ اوریج

مووینگ اوریج نمایی (EMA)

این اندیکاتور که اختصاراً با EMA نمایش داده می‌شود جهت برطرف کردن مشکل SMA طراحی‌شده و در حقیقت بیشتر تمرکز آن بر روی قیمت‌های اخیر است و نسبت به تغییرات قیمتی اخیر واکنش سریع‌تری از خود نشان می‌دهد. به بیانی دیگر، این اندیکاتور، به دلیل افزایش تأثیر قیمت‌های اخیر در محاسبات آن، از محبوبیت بسیار بالاتری در میان تحلیلگران برخوردار است و علت این محبوبیت نیز خروجی سیگنال سریع‌تری است که دارد.

در ادامه می‌توانید فرمول محاسبه این اندیکاتور را مشاهده کنید:

EMA(t)=(Price(t)*k)+[EMA(y)*(1-k)]

MOVING AVERAGE (EMA)

فرمول محاسبه ضریب وزنی

K=2/(n+1)

پیشنهاد می‌کنیم مقاله نکات مهم درباره خط روند در بورس را مطالعه کنید.

کاربرد مووینگ اوریج

میانگین متحرک یا ma به طور گسترده‌ای در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و در واقع یک ابزار تحلیل در بازار بورس است. از مووینگ اوریج برای سرمایه گذاری و سود بردن از الگوهای تغییر قیمت اوراق بهادار استفاده می‌شود‌. به طور کلی، تحلیلگران بازار بورس از میانگین متحرک برای تشخیص اینکه آیا در حرکت یک اوراق بهادار تغییر رخ می‌دهد یا خیر، مانند تشخیص یک حرکت نزولی ناگهانی در قیمت اوراق بهادار استفاده می‌کنند.

در مواقع دیگر، تحلیلگران از میانگین متحرک برای تأیید سوء ظن خود مبنی بر اینکه ممکن است تغییری در حال رخ دادن باشد، استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، اگر قیمت سهام یک شرکت بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه خود باشد، ممکن است به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته شود.

انواع مووینگ اوریج

Moving average را می‌توان به روش‌های مختلفی محاسبه کرد. میانگین متحرک ساده پنج روزه یا SMA پنج قیمت اخیر بسته شدن روزانه را با هم جمع می‌کند و این رقم را بر پنج تقسیم می‌نماید تا میانگین جدیدی روزانه به دست بیاید. هر میانگین به بعدی متصل می‌شود و خط جریان منفرد را ایجاد می‌نماید.

یکی دیگر از انواع محبوب میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی یا EMA است. محاسبه آن پیچیده‌تر است، زیرا وزن بیشتری را برای قیمت‌های اخیر اعمال می‌کند. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA ۵۰ روزه را روی یک نمودار ترسیم کنید، متوجه خواهید شد که EMA سریع‌تر از SMA به تغییرات قیمت واکنش نشان می‌دهد و علت آن وزن اضافی در داده‌های قیمت اخیر است.

نرم افزار رسم نمودار و پلتفرم‌های معاملاتی محاسبات را انجام می‌دهند و برای استفاده از مووینگ اوریج نیازی به محاسبه دستی نیست. MA ها نسبت به یکدیگر برتری ندارند و هر کدام در جایگاه خود کاربرد دارند.

یک EMA ممکن است برای مدتی در یک بازار سهام یا مالی به کار برود، و در زمان‌های دیگر یک SMA ممکن است بهتر عمل کند. بازه زمانی انتخاب شده برای میانگین متحرک نیز نقش مهمی در میزان موثر بودن آن (صرف نظر از نوع اندیکاتور) دارد. Moving average به سه دسته ساده، نمایی و وزن دار تقسیم می‌شود.

نحوه محاسبه انواع مووینگ اوریج

برای محاسبه میانگین متحرک ۵ روزه ساده، در واقع میانگین قیمت سهام در ۵ روز گذشته محاسبه می‌گردد. فرمول میانگین متحرک بسیار ساده است و در هر نقطه از زمان می‌توان آن را محاسبه کرد. در فرمول، می‌توان با محاسبه میانگین تعداد معینی از دوره‌های مربوط به آن زمان را به دست آورد. فرمول میانگین متحرک ساده، یک فرمول میانگین معمولی در دوره زمانی مشخصی است.انواع اندیکاتور های میانگین متحرک

برای محاسبه میانگین متحرک وزنی، از فرمول میانگین وزنی استفاده می‌کنیم. یعنی قیمت در روز‌های گدشته ضرب در وزن آن می‌شود و این اعداد با هم جمع می‌شوند و میانگین گرفته می‌شود. داده‌های اخیر در این محاسبه، وزن بیشتری دارند. قیمت‌های دور‌ه‌های مختلف در وزن خود ضرب شده و با هم جمع می‌شوند.

وزن در نقاطی که مربوط به قیمت‌های گذشته هستند کمتر است و در نتیجه این قیمت‌ها تأثیر کمتری در مقدار نهایی میانگین وزن‌دار دارند. قیمت‌های اخیر در محاسبه میانگین وزن دار اثر بیشتری دارند. محاسبه مووینگ اوریج بستگی به این دارد که چه نوعی از این اندیکاتور را می‌خواهید محاسبه کنید.

در میانگین متحرک نمایی یک عامل ضرب داریم که وزن بیشتری را به قیمت‌های اخیر اختصاص می‌دهد. این عامل ضرب حاصل تفریق مقدار نقطه داده فعلی و میانگین متحرک نمایی در دوره قبل است. به یاد داشته باشید که نیازی به محاسبه دستی این مقادیر نیست و همه آن‌ها توسط برنامه‌ها محاسبه می‌شوند.

بهترین اعداد (اعداد طلایی مووینگ اوریج)

معروف‌ترین و کاربردی‌ترین اعداد به کار رفته در میانگین متحرک، اعداد ۲۰۰، ۱۰۰، ۵۰، ۲۰ و ۱۰ هستند. این اعداد را می‌توان به شکل ترکیبی یا تکی استفاده کرد. به این مجموعه اعداد، اعداد طلایی Moving average می‌گویند. علاوه بر اعداد ذکر شده، می‌توان از اعداد فیبوناچی نیز استفاده کرد زیرا در MA کاربرد زیادی دارند.

روش ترسیم میانگین متحرک

از MA در بازار‌های روند دار استفاده می‌شود زیرا این اندیکاتور در بازار‌های رنج خطای زیادی را نشان می‌دهد. در شکل زیر، خط قرمز در واقع MA است که برای یک روند نزولی رسم شده‌است. در این روند نزولی، اندیکاتور بالای روند قرار گرفته‌است و دقیقا مثل یک خط روند متحرک عمل نموده ‌است.

روش ترسیم میانگین متحرک

وقتی ما یک خط روند داریم و میانگین متحرک زیر قیمت است، زمان‌هایی که قیمت شروع به فاصله گرفتن از مووینگ اوریج می‌کند، یعنی شاهد یک حرکت جنبشی هستیم. این یک نشانه خوب است و به ما نشان می‌دهد که روند خوبی در حال سپری شدن است. برعکس، هنگامی که نمودار قیمت و میانگین متحرک به هم نزدیک می‌شوند، نشان می‌دهد که باید حرکات بعدی خود را حساب شده انجام دهیم زیرا روند در حال تغییر است.

میانگین متحرک در کنار نمودار قیمت

بهترین تنظیمات اندیکاتور مووینگ اوریج

بعد از انتخاب مووینگ اوریج مورد نظرتان، باید تعیین کنید که در معاملات روزانه شرکت می ‌کنید یا معاملات معمولی و به دنبال آن نیز باید هدف و دلیل استفاده از مووینگ اوریج را مشخص نمایید. به دلیل اینکه بسیاری از معامله‌گران از مووینگ اوریج استفاده می‌‌کنند، بنابراین قابل مشاهده است که قیمت گذاری‌ها نیز براساس آنها صورت می پذیرد.

این موضوع یک نکته بسیار مهم را هنگام معامله با اندیکاتورها مطرح می‌کند و آن این است که برای رسیدن به بهترین نتایج باید متداول ترین مووینگ اوریج ها را در نظر داشته باشید.

بهترین دوره‌های مووینگ اوریج مناسب برای معاملات روزانه آن دسته هستند که علاوه بر سریع بودن، با تغییرات قیمت نیز واکنش‌ نشان ندهد. به همین دلیل معمولا برای معامله‌گران روزانه بهتر است در وهله اول از EMA انواع اندیکاتور های میانگین متحرک استفاده کنند.

در بهترین دوره‌‌ها برای معاملات نوسانی هر یک از معامله‌گران سوئینگ رویکرد بسیار متفاوتی دارند. به همین دلیل در بازه های زمانی بالاتر که ۴ ساعت در روز است، معامله می‌کنند و با اینکار معاملات را برای مدت زمان طولانی‌تری نگه می‌دارند.

بنابراین، معامله‌گران نوسان ابتدا باید یک SMA را انتخاب کرده و از مووینگ اوریج‌های دوره بالاتر برای جلوگیری از نویز و سیگنال‌ های سریع استفاده کنند.

به گفته مارتی شوارتز مووینگ اوریج ۱۰ روزه (EMA) شاخصی عالی برای تعیین روند اصلی است. وجود این شاخص در معاملات ضروری است و معامله‌گران اگر در سمت صحیح میانگین متحرک باقی بمانند، بهترین احتمال موفقیت را به دست می‌آورند.

زمانی که معامله‌گران بالای ۱۰ روز معامله می‌کنند بازار در حالت مثبت است و باید به فکر خرید باشند. برعکس آن، معاملات زیر میانگین قرار دارند که بازار را در حالت منفی قرار می‌دهند و معامله‌گران در این زمان‌ها باید به فروش فکر کنند.

همچنین به عنوان معامله‌گران نوسانی می‌توانید از مووینگ اوریج ها به عنوان فیلترهای جهت‌دار استفاده کنید. صلیب طلایی و صلیب مرگ سیگنالی است که زمانی اتفاق می‌افتد که مووینگ اوریج دوره های ۲۰۰ و ۵۰ روزه به طور عمده در نمودارهای روزانه استفاده ‌شود. با این روش شما می‌توانید ببینید که مووینگ اوریج های متقاطع می‌توانند در تحلیل و انتخاب یک بازار مناسب به شما کمک کنند.

سومین چیزی که مووینگ اوریج‌ها می‌توانند در آن به شما کمک کنند، معاملات حمایتی و مقاومتی و همچنین توقف جایگاه سازی است. به دلیل پیشگویی خودشکوفایی اغلب مووینگ اوریج محبوب به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در بازارهای مالی کار می‌کنند. در کنار آن‌ها روند کار در مقابل دامنه‌ها قرار می‌گیرد که نشان می‌دهند مووینگ اوریج در بازارهای متغیر کار نمی‌کند.

وقتی قیمت بین حمایت و مقاومت در نوسان است، معمولاً مووینگ اوریج جایی در وسط آن محدوده می شود و قیمت توجه چندانی به آن ندارد. این بدان معناست که در طول محدوده، میانگین‌های متحرک کاملا اعتبار خود را از دست می‌دهند، اما به محض اینکه قیمت شروع به رشد و نوسان کرد، مجددا با عنوان حمایت و مقاومت، دوباره عمل می کنند.

باندهای بولینگر راهی دیگر برای تنظیم و استفاده از مووینگ اوریج ها هستند که یک شاخص فنی بر اساس آنها به شمار می روند. مووینگ اوریج ۲۰ دوره و باندهای بیرونی نوسان قیمت در وسط باندهای بولینگر اندازه گیری می شوند. معمولا در طول بازه ‌ها، قیمت در اطراف مووینگ اوریج نوسان می‌ کند، اما باندهای بیرونی همچنان بسیار مهم هستند زیرا شرایط پیش بینی را با مشاهده قیمت باند های بیرونی را در طول یک محدوده نشان می‌دهد.

بنابراین، حتی اگر مووینگ اوریج‌ها اعتبار خود را در طول بازه‌ها از دست بدهید، باندهای بولینگر ابزاری فوق العاده هستند که همچنان به شما این امکان را می ‌دهند تا بتوانید قیمت را به طور موثر تجزیه و تحلیل کنید. باندهای بولینگر به شما کمک می‌کنند تا در معاملات باقی بمانید. در طول یک دوره قوی، قیمت معمولاً از مووینگ اوریج خود فاصله می‌گیرد اما همچنان نزدیک به باند بیرونی حرکت می‌کند.

زمانی که قیمت مووینگ اوریج را از دوره خارج کند این کار می‌تواند نشان دهنده تغییر جهت روند آن باشد. به علاوه هر زمان که در طول یک روند نقض باند بیرونی مشاهده شود اغلب پیش‌بینی‌کننده مورد نظر از نوع بازگشتی است با این حال، تا زمانی که مووینگ اوریج شکسته نشود، معنای بازگشتی ندارد.

افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نرم‌افزار متاتریدر

جهت افزودن اندیکاتور مووینگ اوریج به نمودارهای متاتریدر خود می‌توانید از مسیر تعیین‌شده در زیر اقدام کنید:

انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس

شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازه‌واردان پس از نصب برنامه‌های تحلیلی و معاملاتی به دنبالش می‌روند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمی‌توان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بوده‌اند و تلاش کرده‌اند از آن‌ها در جهت بهبود سیستم‌ها و استراتژی‌های معاملاتی خود بهره ببرند.

بزرگ‌ترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آن‌هاست و هر یک می‌توانند بسته به ترجیحات تحلیل‌گر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگ‌ترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید می‌کنند و ما را مجبور می‌کنند که آن‌ها را از صافی‌های زیادی بگذرانیم.

اندیکاتور های تکنیکال بر اساس فرمول‌های ریاضی کار می‌کنند. این فرمول‌ها می‌توان ساده (مانند گرفتن میانگین از n شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار می‌دهد.

بهتر است بخوانید:

  • تحلیل تکنیکال چیست و ابزار های آن کدام اند؟

دسته‌بندی اندیکاتورهای تکنیکال

  • پیش‌رو (leading)
    این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر می‌کنند.
  • پس‌رو یا تاخیری (lagging)
    این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل می‌کنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را می‌توان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.

تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیش‌رو تلاش می‌کنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر می‌کنند که بازار هنوز یک روند جدید را انواع اندیکاتور های میانگین متحرک شکل نداده است.

اما اندیکاتورهای پس‌رو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور می‌شود که شکل گرفته باشد) به کار می‌روند.

اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس

  • اندیکاتورهای روند
  • اندیکاتورهای شتاب
  • اندیکاتورهای نوسان
  • اندیکاتورهای حجم

اندیکاتورهای روند

این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار می‌روند و اقدام به ارزیابی و اندازه‌گیری جهت و قدرت روند می‌کنند. به عنوان مثال پایین‌تر بودن میانگین‌های متحرک از قیمت بازار نشان‌گر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.

مثال‌ها : MA, MACD, Parabolic SAR

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای شتاب

این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمت‌های بسته‌شدن شمع‌های قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، می‌توان انتظار تغییر روند را داشت.

مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای نوسان

این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمع‌ها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت می‌کنند. چنین اندیکاتورهایی می‌توانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معامله‌گران به کمک این اندیکاتورها می‌توانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.

مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای حجم

همان‌طور که از نام‌شان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید می‌کنند. روندهای قدرت‌مند معمولا زمانی شکل می‌گیرند که حجم معاملات رو به فزونی می‌گذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت می‌شود.

مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator

اندیکاتورهای تکنیکال

مهم‌ترین نکات در استفاده از اندیکاتورها

  • اندیکاتور کم‌تر، استراتژی بهتر
    برخی افراد این‌گونه فکر می‌کنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر می‌توانیم رفتار آینده بازار را درک کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیش‌بهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش می‌برد. این اتفاق، می‌تواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان می‌دهند، نقاط ضعف و قوت‌شان چیست و چگونه می‌توانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند.
  • استفاده از اندیکاتورهای مکمل
    استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه می‌کنند، کمکی به ما نمی‌کند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یک‌دیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یک‌دیگر را تکمیل کنند.
  • فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
    اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلی‌تان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنال‌های نادرست را فیلتر کند.
  • در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
    اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرم‌افزار متاتریدر استفاده می‌کنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.

سفارش اندیکاتور اختصاصی

یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد

میانگین متحرک (MA)

اندیکاتور میانگین متحرک (MA)

فهرست

1 اندیکاتور میانگین متحرک (MA)

1.1 ساختار و انواع اندیکاتور میانگین متحرک

1.1.1 انواع اندیکاتور میانگین متحرک:

1.2 سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک:

1.3 حمایت و مقاومت میانگین متحرک:

1.4 نکات اندیکاتور میانگین متحرک:

اندیکاتور میانگین متحرک (MA)

اندیکاتور میانگین متحرک MA (یا موینگ اوریج moving average) یکی از ساده ترین ، پر کاربردترین و متداول ترین اندیکاتور های طراحی شده است که از گروه اندیکاتور های روند (trend) می باشد.

مهم ترین کاربرد این اندیکاتور تشخیص روند است که در تحلیل شروع روند ، پایان روند و بازگشت ها کمک بسیاری دارد اما از سیگنال های خرید و فروش آن نیز می توان استفاده کرد همچنین در فرمول دیگر اندیکاتور ها مانند باند های بولینگر نقش اساسی و کلیدی ایفا می کند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.

ساختار و انواع اندیکاتور میانگین متحرک

میانگین متحرک از تقسیم مجموع آخرین قیمت ها بر تعداد آنها بدست می آید. برای مثال میانگین متحرک ۵ ، قیمت (پایانی٬آغازین و یا آخرین) ۵ دوره اخر را جمع می کند سپس عدد بدست آمده را تقسیم بر ۵ می کند و در نمودار ثبت می کند همینطور در دوره بعدی هم قدیمی ترین دوره حذف می شود و دوره جدید محاسبه می شود.(دوره می تواند هفته ، روز ، ساعت و … باشد).

اعداد بدست آمده توسط یک خط به هم متصل می شوند و نمودار انواع اندیکاتور های میانگین متحرک اندیکاتور به نمایش در می آید. در تصویر زیر میانگین متحرک ۳۰ دوره ای نماد همراه را مشاهده می کنید که با خط قرمز به نمایش در آمده.

هر چقدر عدد دوره اندیکاتور کوچکتر باشد نمودار اندیکاتور حساسیت بیشتری دارد و نوسانات بیشتری می کند و در کل به قیمت ها نزدیک تر است و هر چقدر عدد دوره بزرگتر باشد اندیکاتور حساسیت کمتری داشته و حرکت های کند تر و کمتری به نسبت قیمت داشته و فاصله آن با قیمت ها زیاد می شود.

انواع اندیکاتور میانگین متحرک:

  1. ساده (sma)
  2. خطی وزنی (lma)
  3. نمایی(ema)
  4. ملایم یا صاف شده (smma)

تفاوت بین انواع میانگین متحرک ها در مقدار ارزش و اهمیت قیمت ها در محاسبات است٬ بطوریکه در خطی وزنی و نمایی به قیمت ها در دوره های اخیر وزن و ارزش بیشتری به نسبت دوره های قدیمی تر داده می شود که این باعث می شود اندیکاتور بیشتر به قیمت نزدیک شود اما در ma ساده قیمت تمامی دوره ها به یک اندازه در محاسبات ارزش دارد.

سیگنال خرید و فروش اندیکاتور میانگین متحرک:

بطور ساده هر گاه قیمت کمتر از میانگین متحرک می شود سیگنال فروش و هر گاه قیمت به بالای ma می رود سیگنال خرید صادر می شود به تصویر زیر نگاه کنید:

همانطور که می بینید در روند های صعودی همواره قیمت بالاتر از ma قرار دارد و در روند های نزولی به زیر خط ma آمده برای همین وقتی قیمت زیر اندیکاتور است به معنی روند نزولی و کاهش قیمت و سیگنال فروش می باشد و هر گاه قیمت بالاتر از خط ma برود به معنی روند صعودی و افزایش قیمت به همراه سیگنال خرید می باشد.

هر چه عدد دوره اندیکاتور کمتر باشد نوسانات و برخورد های نمودار قیمت و اندیکاتور بیشتر می شود و درصد خطای آن بالا می رود همچنین اگر عدد میانگین متحرک را بزرگ در نظر بگیریم با کند شدن اندیکاتور و نوسان کمتر آن سیگنال های کمی صادر می شود و احتمالا موقعیت های خرید و فروش زیادی را از دست می دهیم پس عدد انتخابی برای دوره باید مناسب باشد.

همچنین برای رفع این مشکل و همچنین کاهش ریسک و تایید روند و استفاده از موقعیت های مناسب می توان از ۲ یا ۳ میانگین متحرک بصورت هم زمان استفاده می کرد.

استفاده از ۲ میانگین متحرک:

در این روش هر گاه اندیکاتور سریعتر با دوره کمتر اندیکاتور کند تر را قطع کند و به سمت بالا حرکت کند سیگنال خرید و هر گاه ma سریعتر ma بزرگتر و کند تر را قطع کند و به سمت پایین آن حرکت کند سیکنال فروش صادر می شود.

در این روش معمولا از ma با دوره های ۱۰ و ۵۰ یا ۵ و ۲۰ استفاده می شود.

خط آبی ma کند تر و با دوره ۵۰ است و خط قرمز ma سریعتر و با دوره ۱۰ است در مناطقی که نشانه گذاری شده سیگنال های خرید و فروش را مشاهده می کنید. هرگاه خط قرمز خط آبی را قطع کند و به بالای آن برود سیگنال خرید و هر گاه خط قرمز خط آبی را قطع کند و به پایین آن برود سیگنال فروش می باشد.

استفاده از ۳ میانگین متحرک:

در این روش ۳ ma کوتاه مدت میان٬ مدت و بلند مدت بطور نسبی استفاده می شود و زمانی سیگنال خرید صادر می شود که ma کوتاه مدت که سریعتر انواع اندیکاتور های میانگین متحرک است در بالاترین سطح و بعد از آن ma میان مدت و پس از آن نیز در پایین ترین سطح ma کندتر و بلند مدت فرار بگیرد.

زمانی سیگنال فروش صادر می شود که maسریعتر در پایین ترین سطح و در بالای آن ma میان مدت و در بالاترین سطح ma کند تر قرار بگیرد.سیگنال های خرید و فروش در روش ۳ ma نیز در محل تقاطع صادر می شود.

در روش ۳ میانگین متحرک معمولا از دوره های ۴ و ۹ و ۱۸ استفاده می شود. در واقع ma میان مدت تایید کننده ای برای سیگنال ها است.روش ۳ ma نوع پیشرفته روش ۲ ma است که اشتباهات آن کاهش یافته.

خط قرمز میانگین متحرک ۴ دوره ای خط زرد میان مدت و ۹ دوره ای و خط آبی کند و ۱۸ دوره ای است. مشاهده می کنید هر گاه خط قرمز بالاتر از همه سپس خط زرد و در پایین تر از این دو٬ خط آبی قرار گرفته روند صعودی همراه با افزایش قیمت حاصل شده و وقتی خط قرمز ۲ خط دیگر را قطع کرده و در پایین ترین سطح بوده و پس از آن خط زرد و در بالای آنها خط آبی با روند نزولی مواجه شدیم.

حمایت و مقاومت میانگین متحرک:

میانگین متحرک می تواند به عنوان سطوح حمایت و مقاومت نیز در نظر گرفته شود بطوریکه در روند های صعودی نقش سطح حمایت و در روند های نزولی نقش سطح مقاومت را ایفا می کند.

در مورد خاصیت حمایتی و مقاومتی میانگین متحرک ها می توان گفت که همانند سطوح حمایت و مقاومتی می شکنند و تبدیل به یکدیگر می شوند یعنی وقتی روند نزولی شکسته شود و قیمت به بالای ma رود٬ ma که در روند نزولی خط مقاومت محسوب می شد در روند جدید خط مقاومت محسوب می شود و برعکس.

در حمایت و مقاومت اندیکاتور میانگین متحرک ممکن است سطحی قوی و سطحی ضعیف باشد. هرچه دوره ma بزرگتر باشد اعتبار حمایت و مقاومت آن بیشتر است.

نکات اندیکاتور میانگین متحرک:

اندیکاتور میانگین متحرک یک تعقیب کننده روند است و برای پیش بینی حرکت نمودار مناسب نیست و تاخیر زیادی دارد که هیچ گاه اختلاف زمانی آن با نمودار قیمت به ۰ نمی رسد چون همواره نیاز به اطلاعات قیمتی دارد که پس از انجام معاملات بدست می آید.

ma در بازار های پر نوسان به مشکل می خورد و در بازار های رنج کاربردی ندارد بلکه تنها در مواقعی که بازار دارای روند می باشد می توان از آن استفاده کرد.

دوره های اندیکاتور میانگین متحرک را بر اساس استراتژی معاملاتی و تایم فریم تان می توانید از یک دقیقه و ساعت و روز و هفته تا حتی ۲۰۰ روز و… تعیین کنید.

اندیکاتور میانگین متحرک را همانند دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال نمی توان به تنهایی به کار برد و باید در کنار دیگر ابزار ها و تحلیل های بنیادی استفاده کرد تا در کنار کاهش ریسک و افزایش سطح اطمینان سود بیشتری به شما برساند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا