گزینه های دودویی و فارکس

تجزیه و تحلیل فنی

نقشه‌ راه روابط عربستان سعودی و ایران برای آینده

موضوع یمن در صدر اختلاف‌های ایران و عربستان قرار دارد

  • آدرس کپی شد

دکتر محمد السلمی

رئیس «مؤسسه بین المللی مطالعات ایران» در ریاض

  • آدرس کپی شد

عربستان سعودی و ایران به عنوان بازیگران کلیدی در معادلات جنگ و صلح در خاورمیانه ظهور کرده‌اند. پنج دور مذاکرات امنیتی در بغداد، پایتخت عراق، و جاهای دیگر بین ریاض و تهران برگزار شد اما نتایج آن‌ها انتظارها را برآورده نکرد.

به‌رغم تلاش‌های مصطفی‌الکاظمی و دولت او، در مذاکرات عربستان سعودی و ایران وقفه ایجاد شده است. این بن‌بست ناشی از تفاوت‌ها بر سر موضوع‌های متعدد، دیدگاه‌های متفاوت و همچنین اتخاذ استراتژی مذاکراتی پیچیده و کند از سوی ایران بوده است.

موانعی وجود دارد که در جهت هموار کردن راه صلح باید از سر راه برداشته شوند. این موانع که باید در هر دو سو برداشته شوند کدام‌اند؟ و چگونه می‌توان شرایط را برای ارتقای سطح گفت‌وگوهای امنیتی به سطح گفتمان دیپلماتیک با هدف رسیدن به سطح سیاسی در نهایت امر، مهیا کرد؟ مناسب‌ترین و سودمندترین مسیر مذاکرات که باید دنبال شود، چیست؟

این پرسش‌ها ما را به نکته اصلی این مقاله می‌رساند؛ اگر رهبران ایران برای رسیدن به سطح قابل قبولی از صلح اراده سیاسی لازم را داشته باشند، بسیاری از تجزیه و تحلیل فنی موانع موجود را می‌توان از سر راه برداشت. افزون بر این، زمانی که چنین اراده‌ای از سوی ایران دیده شود، آنگاه باید برای مذاکره رویکردی مشخص، علمی و راهبردی اتخاذ کرد. این رویکرد را باید با هدف غایی رسیدن به منافع و سود بردن از فرصت‌ها به چند مرحله تقسیم کرد.

نخست اینکه ضروری است که تجربیات مذاکرات پیشین، چه موفق و چه ناموفق مطالعه و تجزیه و تحلیل شود تا ضمن آموختن درس‌های لازم، برای دورهای بعدی گفت‌وگوها توصیه‌هایی تدوین شود. سپس بر اساس اولویت‌های هر یک از طرفین و همچنین اهمیت موضوع‌ها در شکستن یخ روابط، درباره آن چند موضوع مذاکره شود.

بی‌شک موضوع یمن در صدر این فهرست قرار دارد. اگر بر سر این موضوع توافقی صورت بگیرد،‌ در سایر مسائل منطقه‌ای نیز گشایش به وجود خواهد آمد. این امر نه‌تنها برای بازسازی اعتماد در مناسبات دوجانبه تضمین لازم را فراهم خواهد آورد، بلکه برای پیشرفت به سوی همزیستی مسالمت‌آمیز یا حداقل ابتدایی‌ترین شرایط لازم برای حسن همجواری، مبنای محکمی خواهد بود.

اگرچه آتش‌بس کنونی در یمن برای بازنگشتن به ورطه جنگ و فجایع آن یک فرصتی طلایی است، نباید هنگام پشت سر گذاشتن این مراحل، از هیچ‌یک از این مراحل اساسی صرف‌نظر کرد بلکه لازم است تا بدون عجله، به نتیجه‌گیری‌های دائمی و کافی دست یافت و به این ترتیب، دلایل ریشه‌ای این مشکلات دیرینه را درمان کرد.

دوم اینکه باید محرز شود طرف ایرانی به مذاکره تمایل دارد و می‌خواهد به یک صلح واقعی و پایدار دست یابد، نه اینکه صرفا به دنبال اجرای نمایشی بی‌معنی برای اطمینان دادن به غرب باشد تا چنین به نظر رسد که گویی ایران ابتکار لازم را انجام داده و به مذاکره جدی با سعودی‌ها وارد شده است، بی‌آنکه چنین کرده باشد.

تجربه نشان داده ایران صرفا با این هدف که نشان دهد در حال مذاکره است، به مذاکرات وارد می‌شود، زمان می‌خرد و طرف‌های مقابل را درگیر چانه‌زنی‌هایی می‌کند که شرط و شروط آن هرگز پایانی ندارد. از طرفی، این فقط رهبر انقلاب و فرماندهان سپاه پاسداران‌اند که در خصوص پذیرش نتایج این گفت‌وگوها تصمیم‌گیرنده واقعی‌اند.

سوم اینکه اکنون پس از تدوین شرایط اساسی برای مذاکرات و ساختن مبنایی استوار برای برگزاری آن، مایل‌ام طرحی کلی ارائه دهم که می‌تواند نقشه‌‌راهی در جهت آینده‌ای پرثمر در گفت‌وگوی عربستان سعودی و ایران باشد.

گام نخست: ایجاد ارتباط از طریق دیپلماسی غیررسمی (Track II diplomacy): این گام عبارت است از ملاقات بین روشنفکران و اندیشکده‌های طرفین. این مرحله در سطحی برگزار می‌شود که در آن، مسائل ضروری حل‌نشده می‌توانند تجزیه و تحلیل شوند و راه‌حل‌های عملی مناسب تعیین و ارائه شود تا به این ترتیب طرفین فرصت داشته باشند تضمین‌های عملی بدهند.

بسیار مهم است که این تیم‌ها متخصصانی در زمینه‌های مختلف داشته باشند تا بتوانند استراتژی‌های لازم در زمینه امور امنیتی، سیاسی، ایدئولوژیکی، فکری، رسانه‌ای و سایر موضوع‌ها را تدوین کنند. این تیم‌ها باید برای همه موضوع‌های راهبردی در ارتباط با هر یک از مسائل و همچنین مجموعه‌ای از گزینه‌ها و راهکارهای راهبردی راه‌حل‌ها و توصیه‌هایی ارائه کنند.

گام دوم: پس از آنکه این تیم‌ها به صورت گروهی مشکل‌گشایی کردند و مجموعه‌ای از راه‌حل‌ها، توصیه‌ها و گزینه‌ها را ارائه دادند، مقام‌های رسمی دو طرف می‌توانند بر اساس تلاش‌های تیم‌های دیپلماسی رسمی و غیررسمی (Track 1.5 diplomacy) گفت‌وگوها را ادامه دهند.

به لحاظ روش‌شناسی و ابزاری، مذاکرات رسمی ریاض درباره بحران یمن می‌تواند به عنوان یک الگوی تقریب هنجاری استفاده شود. انتظار می‌رود که این گام باعث شود وزارت خارجه دو کشور بتوانند به سیاست‌گذاران درگیر در مذاکرات یک چارچوب راهبردی ارائه کنند.

در این دو مرحله، یک طرف سوم، خواه نمایندگانی از طرف یکی از کشورهای ضامن یا یک سازمان غیردولتی منطقه‌ای یا بین‌المللی، می‌تواند شرکت کند که وظیفه‌ آن تسهیل و اداره گفت‌وگوها و همچنین نزدیک‌تر کردن دیدگاه‌ها طرفین به یکدیگر باشد.

گام سوم: در این مرحله، مقام‌های مسئول در وزارتخانه‌های هر دو کشور و سایر نهادهای درگیر چارچوب راهبردی پیشنهادی تیم‌های دیپلماسی رسمی و غیررسمی و همچنین نتایج حاصل از تلاش‌های دیپلماسی غیررسمی را بررسی و ارزیابی خواهند کرد.

تنها در این مرحله است که اگر کار به آنجا کشد، ما می‌توانیم واقعا امیدوار باشیم بین نمایندگان دو کشور ملاقات‌های دیپلماتیک معنادار صورت خواهد گرفت تا مذاکرات از سطح امنیتی فنی به سطح دیپلماتیک ارتقا یابد.

در این مسیر دیپلماتیک، دو طرف بر سر یک طرح راهبردی مشترک برای روند مذاکرات به توافق خواهند رسید. این مرحله می‌تواند به پیشرفت‌های سریع با هدف اعتمادسازی بین دو طرف منجر شود.

اگر بتوانیم بر این موانع عمده غلبه کنیم و اگر تمایل واقعی وجود داشته باشد، این گفت‌وگوها می‌تواند به یک گفت‌وگوی راهبردی تبدیل شود و انتظارها را بالا ببرد.

در سطح دوم (سطح دیپلماتیک)، لازم است که در خاتمه، وزیران خارجه دو کشور با هم ملاقات کنند تا رهبری سیاسی هر دو کشور ضمن تصویب نتایج گفت‌وگوها، راهبرد مذاکرات مشترک پس از تحقق یافتن آن را تایید کنند.

پس از این مرحله، راه‌حل‌های راهبردی در هر یک از موضوع‌های تحت مذاکره اجرا خواهد شد که با برنامه سیاسی توافق‌شده طرفین همخوانی خواهد داشت. این امر به بیانیه‌های سیاسی و کارزارهای رسانه‌ای منتهی خواهد شد تا عموم مردم و شرکا در خصوص نتایج و توافق‌ها اطمینان خاطر یابند.

این مذاکرات و ملاقات‌ها ممکن است در سطح دوم خاتمه یابد. موفقیت در اعتمادسازی و همچنین ابعاد دستاوردها ممکن است به دیدار مقام‌ها از کشورها و ملاقات در سطح رهبران سیاسی دو کشور منجر شود. اگرچه چنین امری در آینده نزدیک محتمل نیست، امکان آن در میان‌مدت وجود دارد.

نقشه‌‌راه گفت‌وگوی بین عربستان سعودی و ایران را می‌توان مبنا قرار داد و آن را هم‌زمان با جلو تجزیه و تحلیل فنی رفتن گفت‌وگوها تعدیل کرد تا این نقشه‌ راه در جهت تامین منافع طرفین و با شرایط و مقتضیات هر مرحله متناسب باشد.

هدف این نقشه‌راه دستیابی به صلح منطقه‌ای مبتنی بر احترام متقابل، مداخله نکردن در امور داخلی کشورها، احترام به معاهدات و منشورهای بین‌المللی و همچنین رعایت اصل حسن همجواری است تا به این ترتیب، در جهت منافع مردم دو کشور، آرمان‌های آنان و همچنین بقیه ملت‌های منطقه ثمراتی به بار آورد.

در خاتمه باید گفت که بحران‌ها، مناقشات تشدیدشده، گزینه‌های پرهزینه و آهسته شدن تلاش‌های توسعه‌طلبانه در خاورمیانه به سطحی بی‌سابقه‌ رسیده است؛ این موضوع ما را وادار می‌کند تا با قدرت و نه از سر رضا و رغبت، دست‌به‌کار شویم و از تلاش‌هایی که می‌کوشند منطقه را از مناقشات پرهزینه‌ای که امکانات آن را هدر می‌دهد و آن‌ها را به سوی صلح و مشارکت‌های سودمند برای همه طرف‌ها رهنمون می‌شوند، حمایت کنیم.

چگونه یک نقشه راه مطمئن برای مسیر شغلی خود ترسیم کنیم؟

به اعتقاد «راجان ستورامان»، مدیرعامل شرکت «لیتنت ویو آنالاتیک» ثبات شغلی و بررسی چالش‌های پرتکرار یک حوزه کاری در چند سال پیاپی، به شما این امکان را می‌دهد تا بتوانید از دیدگاه‌های مختلفی به ریزه‌کاری‌های کار‌ خود نگاه کنید. او بر این باور است که رفت و آمدهای زیاد در حوزه‌های مختلف کاری، توازن قدرت را برای کارفرمایان و کارمندان در هر صنعتی تغییر داده است.

کاملا قابل درک است کارمندان جوان در دنیای کسب‌وکار از هر فرصتی برای یافتن شغلی با درآمد مالی بالاتر استفاده کنند. با این حال، همین متخصصان هم باید مساله جستجوی شغل را در زیرمتن یک نقشه‌راه کاری بزرگتر بررسی کنند. هنگامی که تجزیه و تحلیل فنی آن‌ها وارد یک شرکت جدید می‌شوند، چطور می‌توانند مسیر شغلی خود را به شکلی بسازند که از آن در بلندمدت احساس رضایت کنند؟ در کوتاه‌مدت، رفتن از یک شرکت به شرکتی دیگر ممکن است بیشترین امکانات را برای شما فراهم کند ولی این رویکرد ممکن است در بلندمدت، پتانسیل رشدتان را به شکل محسوسی محدود کند.

ستورامان می‌گوید: «در طول زندگی حرفه‌ای‌ام، سه مرحلۀ کلیدی را شناسایی کرده‌ام که برای ترسیم یک نقشه‌راه موفقیت‌آمیز در مسیر شغلی، چه در زمینۀ تجربیات خودم و چه آن‌ها که من در مقام مصاحبه‌کننده برای استخدام افراد بوده‌ام، ضروری به نظر می‌رسند. در حالی که شغل حرفه‌ای‌ام روی افراد، فرایندها و فناوری‌های موجود در زمینه حل مسائل مشاوره‌ای، مهندسی داده و تجزیه و تحلیل متمرکز شده، پیروی از این مراحل برای یک وکیل و یا حتی پیانیست کنسرت هم می‌تواند مفید و قابل استفاده باشد.»

اما این سه مرحله کلیدی کدامند؟

ترسیم نقشه راه برای مسیر شغلی

در ادامه این مراحل کلیدی را با یکدیگر مرور می‌کنیم.

الفبای بنیادین حوزه کاری خود را بشناسید

هر صنعتی دارای یک زبان مشترک است که شامل چندین جز اساسی می‌شود. مثلاً در تجزیه و تحلیل داده‌ها، این موارد شامل فناوری، ریاضیات و تخصص کسب و کارهای تجاری است. به طور دقیق‌تر، شامل مجموعه‌ خاصی از ابزارها و استراتژی‌ها از جمله زبان‌های برنامه‌نویسی مانند SQL و پلتفرم‌های متن‌باز مثل Tensor Flow است.

برای یک وکیل، این زبان مشترک کاری شامل تسلط به مجموعه‌ای از قوانین قضایی و آگاهی از پیشینه فرایند‌هاست. یا در حوز کار یک پیانیستِ کنسرت، این مولفه‌ها، تئوری موسیقی، اجرا و تسلط بر مجموعه‌ای از رپرتوارها مثل آثار مهم آهنگسازان بزرگی چون بتهوون، چایکوفسکی و شوپن را شامل می‌شود.

دستیابی به درک جامعی از زبان حرفه کاری، پیش‌نیاز موفقیت طولانی‌مدت شما در آن حوزۀ شغلی است. کارشناسان و مدیران بخش جذب و استخدام در آن حوزه کاری، می‌توانند به سرعت شما را بر اساس میزان تسلطی که بر زبان صنعت خود دارید، ارزیابی کنند. برای تسلط بر یک حوزه کاری، نیازی نیست تا سال‌ها در آنجا باقی بمانید. اما مهم است که مطمئن شوید تغییر پیاپی حوزه کاری‌، سطح دانش در حال رشد‌تان را کند یا متوقف نکرده باشد.

به سمت نگرش T بروید

با وجود اینکه داشتن یک درک همه‌جانبه از اجزای اصلی حوزه کاری که در آن مشغول هستید، مهم است، زمانی که در یک زمینه متخصص می‌شوید و به خاطر همین تسلط و توانایی، بیشتر شناخته می‌شوید، ناخودآگاه باید خود را برای موفقیت‌های بیشتر آماده کنید. در بحث تجزیه و تحلیل داده‌ها، تنها کارمندان خاصی هستند که به دلیل توانایی استفاده از یک ابزار خاص در حل گروهی از مشکلات، مشهور می‌شوند. این رویکرد برای هر چالشی مفید نخواهد بود ولی استفاده موثر از آن می‌تواند بسیاری از مشکلات رایجی را که با آن روبرو می‌شویم، برطرف کند.

این تخصص است که یک کارمند ماهر را از یک فرد تازه‌کار جدا می‌کند و از آن به «مجموعه مهارت‌های T» یاد می‌شود. مجموعه مهارت‌های T یک استعاره برای توصیف توانایی‌های افراد در هنگام استخدام در یک محیط کاری تازه است. محور عمودی حرف T، تخصصی است که شما در آن عمیق شده‌اید در حالی که بخش افقی، به توانایی شما برای تعامل با متخصصان حوزه‌هایی غیر از زمینه تخصص خودتان اشاره دارد.

این ایده بر این فرض استوار است که یک فرد نمی‌تواند به همه حوزه‌ها اشراف داشته باشد؛ شما می‌توانید در یک حوزه متبحر شوید و همزمان به زمینه‌های دیگر آشنایی نسبی پیدا کنید. از یک کارمند انتظار می‌رود درک عمومی از طیف وسیعی از موضوعات داشته باشد. با این حال توانایی او برای افزودن ارزش، به عمق دانش او در این زمینه مشخص کاری بستگی دارد.

در طول دوران کاری خود می‌توانید با حل مشکلاتی که انجام‌شان از عهده هیچ کس دیگری بر نمی‌آید، محبوب کارفرمای خود شوید. وکیلی که در یک حوزه مشخص از قوانین مسلط است، همیشه انتخاب اول برای گروهی از پرونده‌های قضایی است. به همین ترتیب، پیانیستی که بر اجرای قطعات یک آهنگساز مشخص، تسلط داشته باشد، مرتب در حال دریافت تقاضای همکاری برای حضور در ارکسترهای مختلف است.

در مسیر شغلی روی ثبات کاری سرمایه‌گذاری کنید

مهندسان زیادی وجود دارند که تخصص چشمگیری در یک زمینۀ کاری خاص دارند. با این حال، تنها بخش کوچکی از جامعه مهندسان می‌توانند به قله‌های رشته خود برسند یا در یک تجارت بزرگتر، رهبر شوند. چرا؟ پاسخ به این سوال در شیوه گذر عمر و نحوه مدیریت زمان‌شان نهفته است.

سال‌ها کار کردن در یک شرکت و ارزیابی چالش‌های پرتکرار، به شما این امکان را می‌دهد که بتوانید از دیدگاه‌های مختلف به آن‌ها نگاه کنید. سال‌ها خود را وقف موضوعی کردن، حتما به شما درجه بالایی از تخصص فنی در آن حوزه را می‌دهد اما باعث می‌شود که نتوانید پیرامون آن، با افراد دیگر صحبت کنید. دانش فنی خشک عموما شما را از یافتن یک زبان مشترک با دیگران باز می‌دارد.

از سوی دیگر، رهبرانی که بارها و بارها از زاویه‌ای تازه به چالشی نگاه می‌کنند، بهتر می‌توانند دانش خود را به روندهای متنوع‌تر این حوزه و اهداف تجاری آن مرتبط سازند. داشتن توانایی شناسایی تخصص خود در یک زمینه و توضیح اهمیت آن برای افرادی خارج از این حوزه، یک مولفه مهم در موفقیت و ثبات کاری محسوب می‌شود.

چه به عنوان یک تجزیه و تحلیل فنی وکیل، پیانیست، آشپز، حسابدار یا یک تحلیلگر داده، فرصتی باورنکردنی برای ترسیم یک نقشه‌راه کاری در مسیر موفقیت شغلی‌تان وجود دارد. لحاظ‌ کردن سه جنبه بالا، به هر کارمند جوان و تازه‌کاری اجازه می‌دهد تا در محیط شغلی خود رشد کند و در ادامه به جایگاه‌های بالاتر سازمانی ارتقا پیدا کند.

(تصاویر) این جاندار عجیب شاید جد حشرات امروزی باشد!

(تصاویر) این جاندار عجیب شاید جد حشرات امروزی باشد!

کبنا ؛ در یک کشف جالب توجه، دیرینه شناسان در سایت مشهور «شیل برگس» کانادا که به دلیل حفظ استثنایی بخش‌های نرم فسیل‌ها مشهور است، فسیل کامل جانداری عجیب با قدمت بیش از ۵۰۰ میلیون سال کشف کردند که می‌تواند درک ما از تکامل حشرات را تغییر دهد.
به گزارش کبنا،
۵۰۸ میلیون سال پیش، هزاران موجود عجیب و غریب بلافاصله در اثر یک رانش ناگهانی زیر آب که در واقع «شیل برگس» را ایجاد کرد، کشته شدند و یک کپسول زمانی برای دانشمندان پدید آوردند تا نگاهی دقیق به دوره کامبرین میانی داشته باشند. در این دوره، آب اقیانوس‌ها گرم و سرشار از موجودات جدید بود که یکی از آن‌ها رادیودنت‌ها است که تجزیه و تحلیل فنی از توانایی خود برای شنا و شکار طعمه استفاده می‌کرد.
این جاندار یک ویژگی بسیار منحصر بفردی داشت و آن این بود که جد مشترکی با بندپایان مدرن مانند حشرات، عنکبوتیان و سخت پوستان دارد و به همین دلیل بررسی دقیق آن می‌تواند ما را به چگونگی تکامل این دسته از جانداران امروزی آشنا سازد. با این همه، علی رغم کشف فسیل‌های متعددی از این جاندار در شیل برگس، تا پیش از این هیچگونه فسیل کاملی از آن یافت نشد و تنها قطعات پراکنده‌ای از این جاندار کوچک در دسترس دانشمندان قرار داشت. همین امر تا به امروز سبب اختلافات علمی در مورد نحوه تفسیر آن‌ها شده است.

اما سرانجام این اختلافات علمی سرانجام به پایان رسید و یک برنامه کاوش جدید که دو دهه به طول انجامید، سرانجام توانست نمونه‌های کامل و شگفت انگیزی از این جاندار را در اختیار دیرینه شناسان قرار دهد. دانشمندان ذخیره‌ای از ۲۶۸ نمونه از Stanleycaris hirpex را که بیش از دو دهه در مجموعه موزه سلطنتی انتاریو نگهداری می‌شد، تجزیه و تحلیل کردند و سپس شروع به کنار هم قرار دادن تکه‌های فسیل برای ساخت یک جاندار کامل کردند. این در حالی بود که دیرینه شناسان موفق به کشف چندین نمونه کاملا سالم از این جاندار نیز شدند که به محققان دید کاملی از طرح بدن آن‌ها ارائه داد.
دانشمندان می‌گویند؛ Stanleycaris کوچکترین رادیودونت شناخته شده است که طول بدن آن‌ها در رکورد‌های فسیلی بین ۱۰ تا ۸۳ میلی متر می‌باشد. شگفت انگیزتر این بود که ۸۴ مورد این این فسیل‌ها آنچنان سالم حفظ شده بودند که برای اولین بار دانشمندان را قادر ساخت تا نگاهی از نزدیک به مغز این جاندارن داشته باشند. جوزف مویسیوک، نویسنده اصلی این مقاله و دکترای زیست شناسی تکاملی در دانشگاه تورنتو، گفت: «ما حتی می‌توانیم جزئیات دقیقی مانند مراکز پردازش بصری که به چشم‌های بزرگ جانور متصل بود و همچنین آثاری از اعصاب وارد شده به زائده‌ها را تشخیص دهیم». وی همچنین افزود که جزئیات آنقدر واضح است تجزیه و تحلیل فنی که «گویی به حیوانی نگاه می‌کنیم که دیروز مرده است».

به گفته دانشمندان فسیل‌ها دو بخش مغز را نشان دادند؛ یک پروتوسربروم (بخشی که به چشم‌های مرکب در بندپایان مدرن مرتبط است) و یک مغز دوم که در بندپایان، اعصاب را در شاخک‌ها کنترل می‌کند. در Stanleycaris، این بخش‌ها به ترتیب به چشم‌ها و پنجه‌های جلویی متصل می‌شوند. دانشمندان معتقدند مغز فسیل شده Stanleycaris شواهدی برای تمایز اولیه بین بخش‌های سر و تنه در بندپایان ارائه می‌دهد. مویسیوک گفت: «ما نتیجه می‌گیریم که سر و مغز دو قسمتی ریشه‌های عمیقی در اصل و نسب بندپایان دارد و تکامل آن احتمالاً قبل از مغز سه‌بخشی است که مشخصه همه اعضای زنده این گروه جانوری متنوع است.»
ژان برنارد کارون، از دیگر نویسندگان این مقاله، گفت: «حضور چشم سوم بزرگ در استانلیکاریس غیرمنتظره بود. این ویژگی که قبلاً در یک رادیودونت دیده نشده بود، ما را به ارزیابی مجدد سایر پانارتروپاد‌های کامبرین سوق داد.» مویسیوک نیز گفت: «این فسیل‌ها مانند سنگ روزتا که سرانجام به شکستن راز خط هیروگلیف مصر باستان منجر شد، می‌تواند به کشف راز ارتباط رادیودنت‌ها و سایر بندپایان فسیلی اولیه با همتایان خود در گروه‌های بازمانده کمک کند».این مقاله در نشریه معتبر Current Biology منتشر شده است.
منبع: sciencealert
ترجمه: مصطفی جرفی-فرارو

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا