نکات مهم درباره خط روند در بورس

الگوی قیمتی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
ما در پارسیان بورس و در مقالات قبلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه را معرفی کرده ایم. الگوی سر و شانه به دلیل استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند، این الگوها در بازار سرمایه بهراحتی قابلتشخیص هستند. ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.همچنین این الگوها در تایم فریمهای(دورههای زمانی) مختلفی تشکیل میشوند. از بسیاری جهات، الگوهای قیمتی را میتوان نوع پیچیدهتری از خطوط روند به شمار آورد. مهم است که قبل از ادامه مبحث الگوهای قیمتی، ابتدا مفاهیمی مانند حمایت و مقاومت، خطوط روند و سایر مفاهیم ابتدایی تحلیل تکنیکال را یاد بگیرید. برای یادگیری مباحث یاد شده می توانید مقالات قبلی آموزش تحلیل تکنیکال که توسط آکادمی پارسیان بورس تهیه و گردآوری شده است را مطالعه کنید :
الگوی سرشانه
این الگو یکی از الگوهای برگشتی کلاسیک بهحساب میآید، هنگامیکه نمادی در مسیر صعودی قرار دارد، اگر این الگو تشکیل شود، تغییر مسیر داده و به سمت پایین حرکت میکند (الگوی سر و شانه سقف) حالت برعکس آن به این صورت است که سهم در یکروند نزولی قرار دارد و سپس الگوی برگشتی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر داده و به سمت بالا برمیگردد (الگوی سر و شانه سقف) ، برای تشکیل این الگو شرایطی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میشود.
الگوی سر و شانه سقف
همانطور که از نام آن مشخص است، الگوی سر و شانه سقف از یک شانه چپ، یک سر، یک شانه راست و یک خط گردن تشکیل میگردد. سایر فاکتورهای دخیل در الگو شامل حجم معاملات، شکست خطوط، هدف قیمتی و تغییر نقش حمایت به مقاومت هستند. در ادامه به هر بخش بطور جداگانه میپردازیم.
شناسایی الگوی سر و شانه سقف
- روند قبلی : قبل از تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه سقف، وجود یک روند صعودی لازم است. به عبارت دیگر اگر روند صعودی وجود نداشته باشد، عملا نباید به دنبال تشخیص الگوی سر و شانه سقف بود. (هر الگوی بازگشتی دیگر نیز چنین است و میبایست قبل از آن یک روند تشکیل شده باشد، وجود الگویی بازگشتی بدون وجود روند بیمعناست)
- شانه چپ: روند صعودی است و شانه چپ در بالاترین نقطه روند تشکیل میشود. بعد از تشکیل این سقف، یک نزول رخ میدهد تا شانه چپ کاملا شکل بگیرد. کف تشکیل شده پس از شانه چپ معمولا بالای خط روند صعودی است و چنین به نظر میرسد که روند صعودی ادامه دارد.
- سر : از کف شانه چپ افزایش قیمت شروع میشود، از قله قبلی نیز عبور میکند و سر را تشکیل میدهد. بعد از این سقف، کف دوم نیز شکل میگیرد که نقطه دوم خط گردن است. این کف معمولا خط روند را میشکند و اخطار پایان روند را صادر میگردد.
- شانه راست: بعد از تشکیل نقطه دوم خط گردن، قیمت مجددا به سمت بالا حرکت میکند ولی نمیتواند به سقف قبلی برسد و کمی پایینتر (نزدیک به سقف شانه چپ) قله دیگری شکل میدهد که در این الگو به شانه راست معروف است.
- خط گردن: خط گردن از وصل کردن دو نقطه پایینی ۱ و ۲ شکل میگیرد. نقطه ۱ نشانگر نقطه پایین شانه چپ و آغازگر سر، و نقطه ۲ نیز نشاندهنده پایان سر و شروع شانه راست است.
- حجم معاملات : در حین تشکیل الگوی سروشانه سقف، حجم معاملات نقش مهمی در تایید این الگو بازی میکنند. حجم معاملات را میتوان از طریق یک اندیکاتور (مثلا Chaikin Money Flow یا OBV) یا به سادگی با بررسی سطوح حجم بررسی نمود. در حالت ایدهآل ( و نه همیشه ) حجم معاملات در طول تشکیل شانه چپ باید بیشتر از زمانی باشد که “سر” تشکیل میشود. کاهش حجم در زمان تشکیل سر که به عنوان یک سقف جدید است، یک اخطار برای شکست روند به شمار میروند. اخطار بعدی زمانی صادر میشود که حجم معاملات در زمان کاهش قیمت از “سر” افزایش مییابد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : تا زمانی که حمایت خط گردن شکسته نشده است، الگوی سر و شانه سقف هنوز کاملا نشده و روند نیز به نزولی تبدیل نشده است. در حالت ایدهآل شکست خط گردن باید بصورتی قاطعانه (با حجمی زیاد) رخ دهد.
- تبدیل حمایت به مقاومت : وقتی حمایت شکسته میشود، معمولا به خط مقاومت تبدیل میگردد. گاهی اوقات قیمت به حمایت شکسته شده بر میگردد (پولبک میزند) و یک شانس فروش به معاملهگران میدهد تا از بازار خارج شوند.
- هدف قیمت :پس از شکست حمایت خط گردن، میزان کاهش قیمت از طریق محاسبه فاصله بین خط گردن و سقف سر بدست میآید. این فاصله از زیر خط گردن تا پایین محاسبه میشود تا هدف قیمت مشخص گردد. هر هدف قیمتی را میبایست یک قیمت تخمینزده شده دانست و باید موارد دیگر را نیز برای تشخیص تارگت در نظر داشت. سایر فاکتورهای دخیل در هدف قیمتی را میتوان شامل سطح حمایت قبلی، فیبوناچی اصلاحی و میانگین متحرک بلندمدت دانست.
نکات مهم در الگوی سر و شانه سقف
- ترجیح این است که دو شانه بصورت متقارن باشند و نزول قیمت از شانه راست، شکست خط گردن را در پی داشته باشد
- بسته به رابطه بین دو نقطه پایین، خط گردن میتواند شیب نزولی یا صعودی داشته باشد یا اینکه کاملا افقی شود. شیب خط گردن روی درجه نزولی بودن الگوی سر و شانه سقف اثر میگذارد؛ یک خط گردن با شیب نزولی، نشاندهنده الگویی نزولیتر است.
- گاهی اوقات بیش از ۲ نقطه پایین را میتوان در خط گردن رسم شده مشاهده کرد.
- همچنین تایید دیگر این الگو زمانی است که افزایش حجم معاملات را در زمان کاهش قیمت از سقف شانه سمت راست، شاهد باشیم.
- الگوی سر و شانه سقف یکی از متداولترین الگوهای بازگشتی است که شکل میگیرند. مهم است که به یاد داشته باشید این الگو بعد از یک روند صعودی تشکیل میشود و اگر الگو تایید شود یک نزول بزرگ در انتظار قیمت خواهد بود.
الگوی سر و شانه کف
الگوی سر و شانه کف با الگوی سروشانه سقف شباهتهای زیادی دارد اما این الگو برای معتبر بودن، به مقدار زیادی روی حجم معاملات وابسته است. به عنوان یک الگوی بزرگ بازگشتی، سر و شانه کف بعد از یک روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند به صعودی میشود. الگو شامل سه کف یا دره است و دره وسطی (سر) عمیقترین دره و دو دره کناری آن که به عنوان دره (شانه) سمت راست و شانه سمت چپ نامیده میشوند عمق کمتری دارند.
در حالت ایدهآل دو شانه یا دو دره در این الگو در ارتقاع و عرض یکسان هستند. با اتصال برخوردهایی که به عنوان سطح یا محدوده مقاومتاند خط گردن شکل میگیرد.
حرکات قیمت در الگوهای سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقریبا شبیه هم ولی بالعکس هستند. نقش قیمت در الگوی سر و شانه کف، تفاوت این دو الگوست. گرچه افزایش حجم در زمان شکست خط گردن در “الگوی سر و شانه سقف” نشانهای قوی برای تایید الگوست ولی در الگوی سر و شانه کف، این مورد برای تایید الگو کاملا لازم و حیاتی است.
شناسایی الگوی سر و شانه کف
در ادامه به بخشهای مختلف الگوی سر و شانه کف بطور جداگانه میپردازیم و سپس در یک مثال این الگو را نشان میدهیم.
- روند قبلی : مانند همه روندهای بازگشتی، برای بودن یک الگوی سر و شانه کف، ابتدا باید روندی نزولی وجود داشته باشد. بدون یک روند نزولی قبلی، نباید انتظار تشکیل یک الگوی معتبر سر و شانه کف را داشت.
- شانه چپ : در حین روند نزولی، شانه سمت چپ یک دره شکل میدهد که یک کف نکات مهم درباره خط روند در بورس نکات مهم درباره خط روند در بورس پایین در روند محسوب میشود و به نظر میرسد روند نزولی بدون مشکل در حال ادامه است. بعد از تشکیل این دره، یک افزایش قیمت، شانه چپ را کامل میکند.
- سر : از نقطه بالایی و مقاومت شانه چپ، یک نزول رخ میدهد و تا پایینتر از کف قبلی نیز ادامه مییابد؛ این نقطه پایینترین نقطه الگو و به عنوان سر وارونهی الگو است. بعد از تشکیل این کف، یک افزایش قیمت متعاقبا نقطه دوم خط گردن را شکل میدهد و سر کامل میشود. در اینجا گاهی اوقات خط روند نزولی شکسته میشود و ادامهدار بودن روند نزولی زیر سوال میرود.
- شانه راست : قیمت از نقطه بالایی سر (خط گردن) شروع به نزول و تشکیل شانه راست میکند. این کف همیشه بالاتر از کفی است که سر تشکیل داده و معمولا با کف شانه چپ در خطی افقی قرار میگیرد. گرچه ترجیح این است که خط گردن افقی باشد، گاهی شانهها میتوانند پایینتر، بالاتر یا پهنتر و نازکتر باشند. پس از اینکه قیمت از کف شانه راست حرکت کرده و خط گردن (مقاومت) را به سمت بالا قطع میکند، الگوی سروشانه کف تکمیل میگردد.
- خط گردن : این خط از وصل کردن دو نقطهی ۱ و ۲ بالای این الگو نشان مشخص میشود. نقطه ۱ در واقع انتهای شانه چپ و شروع سر، و نقطه ۲ پایان سر و شروع شانه راست است. بسته به رابطه بین این ۲ نقطه بالایی، خط گردن میتواند افقی یا دارای شیب نزولی و یا صعودی باشد. شیب خط گردن، مشخص کننده میزان صعودی بودن الگوست: یک خط گردن با شیب صعودی، الگوی صعودی قویتری نسبت به خط گردن صاف یا نزولی است.
- حجم معاملات : در الگوی سر و شانه کف، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. بدون وجود حجم مناسب، به شکست خطوط همواره با تردید نگاه میشود. حجم میتواند توسط اندیکاتورهایی مانند OBV و یا Chaikin Money Flow یا با مشاهده سطوح حجم مورد بررسی قرار گیرد.
هدف و شکست الگوی سر و شانه
- شکست خط گردن : الگوی سروشانه کف تا زمانی که خط گردن شکسته نشود و روند نزولی کاملا نقض نشود تایید نمیشود. همانطور که گفته شد، زمانی الگو مورد تایید است که مقاومت خط گردن همراه با حجم بالای معاملات شکسته شود.
- تبدیل مقاومت به حمایت : پس از اینکه مقاومت خط گردن شکسته شد، اغلب اوقات به حمایت تبدیل میشود و گاهی قیمت یک پولبک به خط گردن میزند، در این هنگام یک فرصت خرید دیگر فراهم شده است و میتوان از آن استفاده کرد.
- هدف قیمتی : بعد از شکست خط گردن که به عنوان مقاومت عمل میکند، هدف قیمتی آینده معادل فاصله بین کف سر و خط گردن خواهد بود. این فاصله از خط گردن شکسته شده به سمت بالا به قیمت اضافه میشود و هدف قیمتی بدست میآید.
نکات مهم در الگوی سر و شانه کف
- حجم معاملات در زمان تشکیل نصف اول الگو از اهمیت کمتری نسبت به نصف دوم برخوردار است. در زمان افت قیمت برای تشکیل شانه چپ، حجم معاملات و همچنین فشار فروش معمولا زیاد است. فشار فروش حتی میتواند زمانی که قیمت در حال نزول است تا کف سر را تشکیل دهد بسیار زیاد باشد. بعد از کف سر، الگوهای بعدی حجم باید مشاهده شود تا افزایش حجم آتی در آینده را مشاهده کرد.
- بعد از کف سر، میبایست شاهد افزایش در حجم معاملات باشید. بعد از اینکه نقطه دوم خط گردن تشکیل شد، خط نزولی تشکیل دهنده شانه راست، میبایست با حجم کم همراه باشد.
- در پولبک که به خط گردن زده میشود، اندیکاتورهایی مانند CMF و OBV باید قدرتمند باقی بمانند.
- مهمترین لحظه برای حجم معاملات زمانی است که قیمت از کف شانه راست به سمت خط گردن حرکت میکند تا آنرا بشکند.
- برای یک شکست معتبر لازم است قیمت در حین حرکت به سمت خط گردن با حجم زیاد بوده و شکست خط با قدرت صورت بگیرد.
سروشانههای کف مانند سروشانه سقف از الگوهایی هستند که در بازار به تعداد زیاد دیده میشوند.
در نظر داشته باشید که فقط بعد از یک روند نزولی این الگو شکل میگیرد و وقتی تکمیل شود یک تغییر بزرگ در روند در پی دارد.
“گاهی ممکن است بنا به دلایلی همچون حمایتهای پیشین و سایر حمایتها یا مقاومتها هدف قیمتی الگو شما تکمیل نشود”
این الگو زمانی که بتواند از خط گردن با حجم معاملات بالا یا گپ معاملاتی یا به همراه یک کندل تو خالی این خط را رد کند و بتواند سه روز معاملاتی بالای آن معامله کند، بهمنزله شکست خط گردن تلقی خواهد شد.
ولی این الگو در این سهم هیچگاه محقق نشده، چراکه خط گردن نکات مهم درباره خط روند در بورس نکات مهم درباره خط روند در بورس با شرایطی که توضیح داده شد، شکسته نشده است! ( به دو عکس زیر دقت کنید )
سؤال: آیا در نمودار زیر ما یک الگوی سرشانه صعودی میبینیم؟
با توجه به شکل بالا دو نکته حائز اهمیت است، ابتدا اینکه روند قبل از الگو نزولی است، ولی بسیار کوچکتر از خود الگو است، نکته دوم این است که خط گردنشکسته نشده است
چگونه خط روند را رسم کنیم؟
خط روند (به انگلیسی Trendline)، به خطی میگویند که از پایینترین قیمتها یا بالاترین قیمتها رسم میشود. در واقع، با مشخص کردن سقف و کف قیمتها، مسیر غالب قیمتها را نشان میدهد.
بعد از آشنایی با نحوه ترسیم خط روند، به راحتی میتوانید نقاط مقاومت و حمایت را در هربازه زمانی روی نمودار پیدا کنید. همچنین، این خطوط نشاندهنده سرعت حرکت قیمت و نشاندهنده الگو قیمتها در بازههای زمانی مختلف میباشد.
هر تحلیلگر بورس داخلی یا فارکس باید با نحوه ترسیم خط روند و تحلیل آن، آشنایی کامل داشته باشد.
ویدئو پیشنهادی : آموزش بورس
خط روند چیست ؟
همانطور که از نام این روش پیداست، از آن به عنوان یک ابزار ترسیمی نموداری استفاده میشود که حاصل اتصال نقاط چرخش قیمتها در نموار ترسیم شده میباشد. در تحلیل تکنیکال، برای پیدا کردن نقاط احتمالی که ممکن است بازار به آن واکنش دهد، از خط روند استفاده میکنند.
این نقاط میتواند براساس شرایط بازار، نقاط حمایتی یا مقاومتی باشند که بسیار به عرضه و تقاضا وابسته است. در نتیجه، استفاده از خط روند این امکان را فراهم میکند که از نقاط مهم عرضه و تقاضا را پیدا کنید.
نقاط عرضه و تقاضا به شما کمک میکند تا شکلگیری روند جدید را پیشبینی کنید. به طور کلی، خط روند و عامل تغییر مسیر بازار، نقشی حیاتی و پررنگ در معاملات ایفا میکنند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
تحلیلگران تکنیکال، ترجیح میدهند به جای بررسی عملکرد گذشته سهم، به دنبال پیدا کردن روندها در عملکرد قیمتها(price action) بگردند. در این روش، تحلیلگر با مسیر کنونی قیمتها آشنا میشود.
خط روند، دوست تحلیلگران میباشد و آشنایی با نحوه کشیدن خط روند، اولین قدم برای انجام یک معامله خوب میباشد. برای ترسیم نکات مهم درباره خط روند در بورس خط روند، نیاز به حداقل دونقطه روی نمودار دارید.
برخی از تحلیلگران، تمایل دارند که از بازههای زمانی متفاوت استفاده کنند. برای مثال، برخی ترجیح میدهند که عملکرد قیمتها را در پنج دقیقه، بررسی کنند. برخی دیگر، نمودارهای روزانه یا هفتگی را ترجیح میدهند.
در این میان، دستهای از تحلیلگران وجود دارند که بازه زمانی کوتاه مدت را به طور کلی کنار میگذارند و به بررسی فواصل زمانی(intervals of time) براساس فواصل تیک میپردازند.
آنچه باعث جذابیت ترسیم خط روند میشود، این است که میتوانید از این خطوط، با صرف نظر کردن از فاصله زمانی و چهارچوب در شناسایی روند قیمتها استفاده کنید.
یک مثال ساده برای درک بهتر:
فرض کنید که سهام یک شرکت روی ۲۵۰ معامله میشود. بعد از گذشت چند روز، قیمت به ۳۰۰ تومان میرسدو در هفته بعد به سمت ۳۵۰ حرکت میکند. تحلیلگر باید هر سه نقطه را برای ترسیم رود نمودار داشته باشد که از ۲۵۰ شروع میشود و به سمت ۳۰۰ و ۳۵۰ حرکت میکند.
بعد از رسم این خط، شاهد خط روند صعودی خواهید بود که شیبی مثبت دارد. بنابراین، متوجه میشوید که در مسیر روند خرید قرار دارید.
در حالتی که قیمت سهم از ۲۵۰ به ۱۵۰ تومان برسد، خط روند دارای شیب منفی خواهد بود و باید مطابق با مسیر روند فروش عمل کنید.
ویدیو پیشنهادی : پرایس اکشن
مبانی و اساس خطوط روند:
خطوط روند، نشاندهنده روندها یا همان محدوده رنج (Range) میباشد. رنجها در اصطلاح همان محدودههای خنثی هستند که روند خاصی ندارند.
در روند صعودی، کف قیمتها به کفهای بالاتر وصل میشود. این اتصال، در بر گیرنده نقاط و محدوده حرکت قیمت میباشد. زمانی که قیمتها زیاد میشود، خطر روند به همان نسبت، افزایش مییابد.
با اتصال نقاط کف به یکدیگر، خط روندی صعودی تشکیل داده میشود و به تحلیلگران نشان میدهد که قیمتها در مسیر صعودی رو به بالا قرار دارد. همچنین، تحلیلگران میتوانند خط روند را در امتداد هر یک از نوسانهای رو بالا(سقف) رسم کنند.
بعد از آشنایی با نحوه کشیدن خط روند و بررسی آن، اطلاعاتی همچون مقاومت نسبی، قدرت حرکت قیمت، زاویه صعود یا نزول قیمت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.
هنگامی که قیمتها در مسیر نزولی قرار دارند، بعد از چند نوسان کوتاه و رو به بالا، مجددا سقوط خواهند کرد. اتصال نقاط بالا با استفاده از یک خط، خط روند نزولی را نشان میدهد که نشانهای از روند رو به پایین میباشد.
ویدیو پیشنهادی : امواج الیوت
چگونه خط روند را درست رسم کنیم؟
شاید برای شما هم سوال باشد که نحوه ترسیم خط روند چگونه میباشد؟ تحلیلگران مختلف، نظرات متفاوتی در خصوص نحوه کشیدن خط روند دارند. اما رایجترین روش ترسیم خط روند، ترسیم در چارتهای با الگوی شمعهای ژاپنی میباشد.
برای ترسیم خط روند نزولی، از نقطه بالایی قیمت و برای ترسیم خط روند صعودی، از نقطه پایینی قیمت استفاده کنید. برای اینکه خط روند ترسیم شده دارای اعتبار باشد، باید حداقل ۳ نقطه بالایی یا پایینی داشته باشید.
هرچه تعداد نقاط بالایی و یا پایینی روی یک نمودار که خط روند از آن عبور میکند بیشتر باشد، خط روند از اعتبار بیشتری برخوردار خواهد بود؛ زیرا، تحلیلگران بیشتری از آن خط برای مشخص کردن نقاط حمایتی(support) و مقاومتی(resistance) استفاده خواهند کرد.
همچنین، میتوانید با حداقل دو سقف قیمت و یا دو کف قیمت که در نمواد تشکیل شده است، خط روند را رسم کنید.
نکات مهم در نکات مهم درباره خط روند در بورس رابطه با دورههای زمانی نمودار:
خطوط روند رسم شده در دوره زمانی بالاتر، از قدرت بیشتری برخوردار است. به همین خاطر، بهتر است از نمودارهای بلندمدت استفاده کنید. برای مثال، ابتدا تحلیل خود را از نمودار هفتگی شروع کنید و به صورت پلهای، دورههای زمانی را کاهش دهید.
سعی کنید خط روندی را پیدا کنید که بیشترین برخورد را داشته باشد و ضمن این برخوردها، از بدنه شمعهای قیمتی عبور نکرده باشد. خط روندی که از بدنه شمعها عبور کند، فاقد اعتبار و ارزش میباشد.
بسیاری از تحلیلگران، نمودار روزانه را به سایر دورههای زمانی ترجیح میدهند و بهترین دوره زمانی، برای تشخیص روند بازار میدانند؛ زیرا، ماهیت زمانی آن، به طور محض کوتاهمدت یا بلند مدت نیست. با بررسی روند روزانه، قادر خواهید بود که یک دوره معقول را به همراه جزئیات مهم آن، تحلیل کنید.
یک نکته دیگر که لازم است در رابطه با نحوه ترسیم خط روند بدانید این است که هرچه زمان طی شده بین دونقطه و یا نقاط اولیه طولانیتر باشد، خط روند از اهمیت بیشتری برخوردار است.
یکی از مهمترین سوالاتی که ممکن است هنگام آموزش نحوه ترسیم خط روند در ذهنتان پیش بیاید این است که براساس کدام ناحیه از شمعهای قیمتی، خط روند را مدنظر قرار دهیم؟ پاسخ این سوال به دیدگاه شما و شرایط نمودار بستگی دارد.
در حقیقت، بسیار کم اتفاق میافتد که خط روند به طور کامل، منطبق بر نقاط بالایی یا پایین و یا باز و بسته شدن شمعهای قیمتی باشد. میتوان گفت قاعده خاصی در این باره وجود ندارد. هر تحلیلگری میتواند بر اساس تجربیات و دیدگاه شخصی، از دورههای زمانی متفاوت استفاده کند. هنگام رسم خط روند، تنها کافی است که تمرکزتان را بر روی عدم تقاطع بدنه شمع و خط قرار دهید.
یک نکته مهم در رابطه با نحوه ترسیم خط روند:
برای رسم خط روند در موجهای صعودی، باید حفرات(pit) را به یکدیگر وصل کنید. حفره، محل بازگشت قیمت میباشد و از آن نقطه، قیمت پایینتر نیامده است.
از سوی دیگر، در موجهای نزولی، باید قلهها(Peak) را در نظر بگیرید. قله، یکی دیگر از نقاط بازگشت قیمت میباشد که قیمتها نتونستهاند از آن بالاتر بروند.
به طور کلی، به حفرهها و قلهها، پیووت (Pivot)میگویند. در ریاضیات، پیووت همان اکسترمم است.
ویدیو پیشنهادی : آموزش ایچیموکو
چگونه از خطوط روند در معاملاتمان استفاده کنیم؟
هنگام معامله براساس این ابزار تکنیکال، دو روش عمده وجود دارد که به شرح زیر میباشد:
۱٫هنگامی است که قیمتها یک روند مشخصی را طی کردهاند و دارای نقش حمایتی یا مقاومتی مطلق میباشند. در چنین نکات مهم درباره خط روند در بورس مواردی، با توجه به روند جاری بازار، هنگامی که قیمتها بر روی خطوط حمایتی قرار دارند میتوانید وارد موقعیت خرید شوید.
همچنین، زمانی که قیمتها خط مقاومتی را لمس میکنند، موقعیت برای خروج از بازار و یا موقعیت فروش میباشد.
۲٫زمانی رخ میدهد که شمعهای قیمتی شکسته میشوند و قیمت بالاتر یا پایینتر از آن شمع بسته میشود. در چنین حالتی، خط روند خاصیت معکوس پیدا کرده است.
برای مثال، خطر روند نزولی که به عنوان مقاومت در نظر گرفته بودیم، اکنون شکسته شده است و تبدیل به یک خط حمایتی میشود. اغلب معاملهگران منتظر میمانند تا قیمتها به خط روند بازگردند و در آن نقطه، دست به یک معامله کم ریسک بزنند.
مقاله پیشنهادی : آشنایی کامل با انواع الگوی مثلث در بورس
سخن پایانی:
توصیه ما این است که تحلیلگران برای افزایش اعتبار تحلیل و کاهش ریسک معاملات از تکنیک تحلیل چند زمانی استفاده کنند؛ برای مثال، اگر میخواهید براساس خط روند صعودی در دوره زمانی هفتگی معامله کنید، بهتر است که براساس خطوط روند همپوشان در نمودار روزانه عمل کنید.
به هیچ عنوان از روی تعصب و تصورات ذهنی اشتباه، به رسم خطوط و تنظیم اجباری منحی نپردازید؛ زیرا، این تعصبات بر روی نحوه کشیدن خط روند تاثیر میگذارد و موجب اشتباه در تشخیص سطوح حمایت و مقاوت میشود.
بنابراین، اگر خط روند، کاملا منطبق بر قوانین تحلیل نموداری نیست، به سراغ ابزار و یا الگوهای دیگر بروید.
اسپراندئو و خطوط روند
خطوط روند یکی از ابزارهایی هستند که تریدرها برای معاملاتشان زیاد از آن ها استفاده می کنند. کاربرد این خط ها بسیار است؛ مثلاً برای شناسایی قدرت حرکت نمودار قیمتی دارایی های مالی مختلف، زیاد از این خطوط استفاده می شود.
اما این که چگونه می توان این خطوط را رسم کرد و بر اساس آن ها برای خرید و فروش تصمیم گرفت و روش ویکتور در رابطه با این موضوع چیست؟ توضیحات لازم در این مقاله داده می شود.
فهرست محتوای مقاله
- چگونگی رسم خطوط روند
- نکات کلیدی در رابطه با خطوط روند
- روش اسپراندئو و شکست خطوط روند
- سخنان ارزشمند اسپراندئو برای تریدرهای بازارهای مالی
- جمع بندی روش ویکتور اسپراندئو و شکست خطوط روند
چگونگی رسم خطوط روند
دو خط روند صعودی و نزولی وجود دارد که رسم آن ها بسیار مهم است. برای ترسیم آن ها فقط باید به سقف ها و کف ها توجه کنید.
برای کشیدن خط صعودی، کف هایی را پیدا کنید که هر یک بالاتر از دیگری زد شده باشند؛ مثلاً کف اولی پایین تر از کف دوم و کف دوم پایین تر از کف سوم باشد و به همین ترتیب ادامه یابد.
هم چنین کف هایی را انتخاب کنید که واضح هستند؛ یعنی کندل در آن قسمت ها کامل شکل گرفته است.
برای رسم خط نزولی هم باید سقف ها را به هم وصل کنید. سقف اول در این جا باید بلندتر از سقف دوم، دومی بلندتر از سومی باشد و به همین ترتیب ادامه پیدا کند.
شما به راحتی با رسم این خط ها می توانید از بازار نوسان گیری کنید یا این که صبر نمایید و در موقعیت خوبی دارایی تان را بفروشید.
ولی نوسان گیری سودآورتر است. شما می توانید با سودهای خُرد و انجام معامله های بیش تر به ماکزیمم سود هم دست پیدا کنید.
البته توجه داشته باشید که نوسان گیری از بازار به مهارت، تجربه و زمان بیش تری نیاز دارد؛ چون اکثر معامله ها در تایم فریم های کوتاه انجام می شوند.
نکات کلیدی در رابطه با خطوط روند
در این مواقع سعی نکنید خط روند را رسم نمایید. یعنی ترسیم این خط روی چنین حرکت هایی چندان اعتباری ندارد.
- یک جمله ی معروف است که می گوید خطوط روند دوستان شما هستند تا زمانی که سقوطشان فرا نرسیده باشد. پس در این زمان است که باید حواستان به معکوس شدن حرکت باشد.
- فاصله ی برخوردها در خطوطروندی که رسم می کنید خیلی مهم هستند و باید فاصله ی بین برخوردها در موقعیتمناسبی باشد.
یعنی این فاصله ها نه خیلی کوتاه و به اصطلاح به هم چسبیده باشند و نه فاصله ها خیلی زیاد از هم قرار گرفته باشند.
در بازار سهام ثابت شده که فاصله ی ۲۹ روزه برای برخوردها بسیار مناسب است.
اما فراموش نکنید که بالاخره زمان شکستن این خطوط و معکوس شدن آن ها فرا می رسد.
روش اسپراندئو و شکست خطوط روند
اسپراندئو یکی از بزرگ ترین معامله گران دنیا است که جک شواگر در مورد این تریدر بزرگ در کتابش با عنوان «جادوگران بازار نوین» توضیحات لازم را ارائه داده است.
او از جمله تریدرهای موفقی است که حتی در بدترین شرایط بازار هم توانسته سودهای ۳۰۰ درصدی را به دست آورد. اصل روش او بر سه مرحله استوار است:
۱- شکسته شدن خطوط روند
۲- به وجود آمدن یک حفره که بالای خط روند صعودی نباشد یا به وجود آمدن یک قله ای که در جهت پایین روند نزولی نباشد.
۳- به وجود آمدن یک شکست در محدوده ی کف یا قله ی مورد نظر.
در رابطه با این مراحل قوانینی وجود دارد مثلاً این که پس از شکسته شدن خط روند صعودی باید صبر کنید تا کفی که در پایین این نکات مهم درباره خط روند در بورس خط تشکیل شده شکست گردد.
چه بسا که در این محدوده پولبک هم اتفاق بیفتد. شما باید صبر کنید تا گرفتار شکست های جعلی نشوید.
در مورد خط روند نزولی هم باید صبر کنید تا قله ای که در بالای این خط تشکیل شده است شکسته گردد و بعد برای خرید اقدام کنید.
البته در این جا هم امکان پولبک زدن و شکست جعلی وجود دارد.
برای موفقیت بیش تر در این حرکت ها می توانید سطوح حمایت و مقاومتی را مبنای کار خود برای تعیین حد سود و ضررتان قرار دهید.
سخنان ارزشمند اسپراندئو برای تریدرهای بازارهای مالی
این معامله گر بزرگ تأکید می کند که یک تریدر باید موارد زیر را در بررسی نمودار با خط های روند مورد توجه قرار دهد:
مثلا زمانی که پس از یک حرکت صعودی می بیند ناگهانی شمع های نزولی، زیادتر شده و بین شمعهای نزولی و صعودی تغییر زیادی به وجود آمده است، آن ها را با هم مقایسه کند.
این موضوع یک نشانه است و بیانگر این است که حرکت صعودی در حال از دست دادن قدرت خود است و احتمالا حرکت نزولی خواهد شد.
در طول یک حرکت تا وقتی که نرخ در مسیر روند حرکت می کند به طور معمول سایه ها اندازه شان کوچک و بدنه ی شمع ها اندازه شان بزرگ است.
ولی وقتی که سایه ها بزرگ تر و بدنه ی شمع ها کوچک تر می شوند؛ یعنی اتفاق هایی در حال روی دادن هستند و به احتمال زیاد قدرت حرکت بازار در حال کم شدن است.
در حقیقت وقتی که روندی قدرتش کم می شود طول امواجش هم کوتاه تر می گردند.
می تواند وی به وضوح هم ببینید پیش از آن که بازار حرکتش معکوس می شود معمولاً موج آخر روند، خیلی کوتاه تر گردیده است.
در واقع وقتی که نرخ، شکست قله های بالاتر و سقف های پایین تر یا حفره های پایین تر را آغاز می کند بیانگر یک حالت عادی برای حرکت بازار است.
جمع بندی روش ویکتور اسپراندئو و شکست خطوط روند
دانستید که رسم خطوط روند نزولی و صعودی به چه شکل است و نهایتا زمان شکستن این خطوط و معکوس شدن آن ها فرا می رسد.
در این موقعیت ها است که می توانید میزان سود خود را افزایش و ضررهایتان را پایین بیاورید.
معمولاً هم خطوط روند بلندمدت بازدهی بهتری را از خود نشان داده اند.
اسپراندئو بیش ترین تأکیدش بر روی شکست این خطوط، مقایسه ی تعداد شمع های نزولی و صعودی است.
البته او خاطر نشان می کند که تغییرهای اندازه ی سایه با بدنه ی کندل ها را مورد بررسی قرار دهید و به طول امواج روند توجه داشته باشید.
یکی از مواردی هم که از نظر این تریدر بزرگ باید مورد بررسی قرار گیرد سطوح حمایت و مقاومتی هستند.
ترکیب این سطوح با خطوط روند می توانند مانع گرفتار شدن شما در تله های صعودی و نزولی شوند.
برای کسب اطلاعات بیش تر و دسترسی به مقالات آموزشی گسترده تر می توانید به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نمایید.
خط روند (Trendline) در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ آموزش رسم خطوط روند
در حوزه بازارهای مالی، خطوط روند خطوط قطری هستند که در نمودار کشیده میشوند. آنها نقاط خاص دادهها را به هم متصل میکنند و پیش بینی قیمتها و شناسایی روندهای بازار را برای معاملهگران و چارتیستها آسانتر میکند. خطوط روند به طور گسترده در بازارهای سهام، ارز فیات، اوراق مشتقه نکات مهم درباره خط روند در بورس و ارز دیجیتال کاربرد دارند. اساسا خطوط روند مانند سطوح حمایت و مقاومت عمل میکنند؛ اما به جای خطوط افقی، از خطوط مورب ساخته شدهاند. آنها میتوانند شیب مثبت یا منفی داشته باشند. به طور کلی، هرچه شیب خط بیشتر باشد، روند قویتر است. خط روند (Trendline) یکی از مهمترین ابزارها در تحلیل تکنیکال و ترید محسوب میشود. با این که این ابزار بسیار کاربردی است، اما در عین حال بسیار ساده است و تنها با کمی تمرین و تکرار، میتوانید کاملا بر رسم خطوط روند مسلط شوید.
در این ویدیو، قصد داریم تا رسم خط روند را به زبان ساده به شما آموزش دهیم. این ویدیو توسط یک تریدر حرفهای و کهنه کار آموزش داده میشود. با استفاده از تکنیکها و نکات این تریدر، میتوانید پس از ۲۰ دقیقه، شروع به رسم خط روند به صورت حرفهای کنید!
کاربران گرامی میهن بلاکچین، در صورتی که ویدیوی این مطلب برای شما بهنمایش درنمیآید، VPN خود را خاموش کرده و سپس صفحه را رفرش کنید. بعضی ویدیوهای سایت آپارات برای IPهای خارج از ایران به نمایش درنمیآیند.
در ترسیم خط روند، دو روش یا طرز تفکر داریم؛ استفاده از بدنه اصلی کندلها و استفاده از سایههای کندلها. اما مهمترین نکتهای که در رسم خط روند باید مد نظر داشته باشید، این است که هر کدام از دو روش را که انتخاب میکنید، به آن وفادار بمانید. در صورت عدم وفاداری به روش خود، سیگنالهای اشتباه دریافت میکنید و تریدهای موفقی نخواهید داشت.
منظور از عدم وفاداری این است که خط خود را از بدنه کندل شروع نکنید و با سایه کندل به اتمام برسانید. اگر بدنه اصلی کندل را انتخاب کردهاید، در تمام طول خط بدنههای کندلها را به خط اتصال دهید تا بتوانید یک خط روند معتبر داشته باشید.
یکی دیگر از نکات مهم در رسم خطوط روند معتبر، این است که خط باید حداقل ۳ برخورد با کندلها داشته باشد. در غیر این صورت، خط روند شما معتبر نیست و هرچه تعداد برخوردها بیشتر باشد، خط روند شما اعتبار بیشتری خواهد داشت.
دو روش برای رسم خط روند
استفاده از بدنه کندل، به شما دیرتر سیگنال میدهد؛ اما سیگنال خرید یا فروش این روش بسیار دقیقتر است. برای به کار بردن این روش در رسم خط روند صعودی، باید توجه داشته باشید که هیچ کندلی پایینتر از خط شما بسته نشده باشد و همچنین در رسم خط روند نزولی، باید مطمئن شوید که کندلی در بالای خط روند شما بسته نمیشود.
در رسم خط روند صعودی از سایههای کندلها، بایستی خط خود را از بالای سایههای بالایی کندلها عبور دهید، به طوری که خط به تمام سایهها برخورد کند. این روش ریسکیتر از بدنه کندلهاست؛ چراکه سیگنال خرید یا فروش را زودتر اعلام میکند و ممکن است سود بیشتر و یا ضرر بیشتری متحمل شوید.
هیچ کدام از دو روش بالا درست یا غلط نیست؛ تریدرها از هر دو استفاده میکنند. باید با تمرین و تکرار و استفاده از هر دو روش، روش متناسب با خودتان را پیدا کنید و به آن وفادار بمانید.
خلاصه این که تفاوت این دو نوع خط، در انتخاب نقاطی است که برای ترسیم آنها استفاده میشود؛ در یک روند صعودی، خطوط با استفاده از پایینترین نقاط نمودار ترسیم میشوند (یعنی زیر کندل استیک که کف قیمت را تشکیل میدهد). از طرف دیگر، روند نزولی با استفاده از بالاترین قیمتها رسم میشود (به عنوان مثال، قلههای کندل استیک که سقف پایینتر را تشکیل میدهند).
چگونه از خطوط روند استفاده کنیم؟
بر اساس قلهها و کفهای نمودار، خط روند نشان میدهد که کجا قیمت روند غالب را به چالش میکشد، آن قیمت را امتحان کرده و سپس به جریان اصلی بر میگردد. سپس میتوان خط را ادامه داد و سطوح مهم را در آینده پیش بینی کرد. خط روند تا زمانی که شکسته نشود، معتبر تلقی میشود.
خطوط روند معمولا بر اساس قیمتهای بازار هستند، هر چند که در همه نمودارها استفاده میشوند. این یعنی آنها میتوانند عرضه و تقاضای بازار را پیش بینی کنند. طبیعتا خطوط روند صعودی نشان دهنده افزایش قدرت خرید هستند ( تقاضا بیش از عرضه است) و خطوط روند نزولی با افت قیمت همراه است (عرضه بالاتر از تقاضا) است.
با این حال، حجم معاملات نیز باید در چنین تحلیلهایی در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، اگر قیمت رو به افزایش است اما حجم معاملات رو به کاهش یا نسبتاً پایین است، ممکن است احساسات کاذب افزایش تقاضا را ایجاد کند که این قضیه باعث ایجاد فیک اوت (Fakeout) یا شکست کاذب میشود.
همانطور که گفته شد، از خطوط روند برای شناسایی سطح حمایت و مقاومت استفاده میشود که دو مفهوم اساسی و بسیار مهم در تحلیل تکنیکال هستند. خط روند صعودی، سطح حمایت را نشان میدهد که احتمالاً قیمت آن پایین نمیرود. در مقابل، خط روند نزولی سطح مقاومتی را نشان میدهد که قیمت بالاتر از آن بعید است.
به عبارت دیگر، با شکستن سطح حمایت و مقاومت، یا نزولی (برای یک روند صعودی) یا صعودی (برای یک روند نزولی)، یک روند نامعتبر تلقی میشود. در بسیاری از موارد، وقتی این سطوح کلیدی نتوانند روند را حفظ کنند، بازار تمایل به تغییر جهت دارد.
تحلیل تکنیکال به نظر شخص بستگی دارد و هر شخص روشهای خود را برای رسم خطوط روند دارد؛ بنابراین بهتر است برای کاهش خطرات، تحلیل تکنیکال را با تحلیل فاندامنتال ترکیب کنیم.
ترسیم خطوط روند معتبر
از نظر تحلیل تکنیکال، خطوط روند میتوانند هر دو نقطه را در یک نمودار به هم وصل کنند. اما، اکثر چارتیستها معتقدند که استفاده از سه نقطه یا بیشتر، باعث میشود یک خط روند معتبر شود.
در بعضی موارد، از دو نقطه اول میتوان برای تعریف پتانسیل روند استفاده کرد و نقطه سوم، برای تست اعتبار آن مورد استفاده قرار میگیرد. بنابراین، وقتی قیمت سه بار یا بیشتر خط روند را لمس میکند بدون اینکه از آن گذر کند، این روند معتبر است. وقتی خط روند چندین بار تست شود، نشان میدهد که روند صرفاً تصادفی و ناشی از نوسانات قیمت نیست.
تنظیمات مقیاس
علاوه بر انتخاب نقاط کافی برای ایجاد یک خط روند معتبر، مهم است که در هنگام ترسیم آنها، تنظیمات مناسب را در نظر بگیرید. از مهمترین تنظیمات نمودار تنظیمات مقیاس است.
در نمودارهای مالی، مقیاس، مربوط به نحوه تغییر قیمت است. دو مقیاس محبوب مقیاس محاسباتی و نیمه لگاریتمی (Semi-log) هستند. در نمودار محاسباتی، با افزایش قیمت یا پایین آمدن از محور Y، تغییر به طور یکنواخت بیان میشود. نمودارهای نیمه لگاریتمی تغییرات را بر حسب درصد بیان میکنند.
به عنوان مثال، تغییر قیمت از ۵ دلار به ۱۰ دلار، همان فاصله را در نمودار محاسباتی پوشش میدهد که تغییر از ۱۲۰ دلار به ۱۲۵ دلار. اما در نمودار نیمه لگاریتمی ، ۱۰۰ درصد سود (۵ تا ۱۰ دلار) بر خلاف افزایش ۴ درصدی حرکت ۱۲۰ تا ۱۲۵ دلاری، بخش بسیار بیشتری از نمودار را اشغال میکند.
هنگام ترسیم خطوط روند، در نظر گرفتن تنظیمات مقیاس اهمیت دارد. هر نوع نمودار ممکن است منجر به قلهها و کفهای متفاوت و در نتیجه خطوط روند متفاوت شود.
کاربردهای دیگر خط روند
خط روند به غیر از این که تشخیص روند را برای شما ساده میکند، امکانات دیگری نیز برای شما مهیا میکند؛ مثل نقاط مقاومت و حمایت، نقاط شکست، پتانسیل معکوس شدن قیمت، تشخیص الگوهای مختلف ترید مثل مثلث معمولی (Triangle)، مثلث ریزشی (Descending Triangle) و مثلث افزایشی (Ascending Triangle)، پرچمهای معمولی (Flag) و پرچم سه گوش (Pennant) ، کانالها (Channel)، الگوی گُوه (Wedge) و غیره.
شما با استفاده از خط روند میتوانید این الگوها را تشخیص دهید، نقاط ورود و خروج خود را بر طبق آنها تنظیم کنید و حد سود (Take Profit) یا TP و حد ضرر (Stop Loss) یا SL خود را قرار دهید.
نقاط ورود، خروج، حد سود و حد ضرر هر یک از الگوهای بالا، تعریف مخصوص به خود را دارد و پس از یادگیری این الگوها، میتوانید به راحتی و با استفاده از خط روند آنها را تشخیص دهید. این تعاریف را میتوانید در سایت تریدینگ ویو (TradingView) مطالعه کنید.
الگوهای حرکتی و تاثیر آنها بر روی خط روند
زمانی که خط روند را رسم میکنید، باید به الگوهای حرکتی توجه کنید؛ مثلا در روند صعودی، پایینهای پایینتر (Lower Low) و پایینهای بالاتر (Higher Low) و در روند نزولی، بالاهای بالاتر (Higher High) و بالاهای پایینتر (Lower High) ساخته میشوند.
در روند صعودی، پایین پایینتر کمترین قیمت در آن بخش از نمودار و جایی است که روند از آن شروع شده؛ پس از آن، تمام الگوهای حرکتی که ساخته میشوند، پایینهای بالاتر هستند و هر پایین بالاتر نسبت به پایین بالاتر بعدی خود، پایین پایینتر نامیده میشود.
در روند نزولی، بالای بالاتر بیشترین قیمت در آن قسمت است و روند نزولی از آنجا شروع میشود. پس از بالای بالاتر، تمام الگوهای بعدی بالاهای پایینتر هستند. هر بالای پایینتر نیز نسبت به بالای پایینتر خود، بالای بالاتر نامیده میشود.
هر زمان که دیدید این الگوهای حرکتی در حال تغییر هستند، بدانید که روند در حال تغییر و شکست خط روند است. یعنی روند تا زمانی ادامه مییابد که این الگوها شکل بگیرند. برای مثال در روند صعودی، شما میبینید که پس از یک پایین بالاتر، یک پایین پایینتر شکل گرفته؛ پس متوجه میشوید که روند در حال نزولی شدن است.
صحبت آخر
در حالی که خطوط روند ابزار مفیدی برای تحلیل تکنیکال هستند، اما خالی از اشتباه نیستند. انتخاب نقاط مورد استفاده برای ترسیم خطوط روند بر میزان تأثیر دقیق روندهای واقعی تاثیر خواهد گذاشت.
به عنوان مثال، برخی از چارتیستها با توجه به بدنه کندل استیک و با نادیده گرفتن نرخ متغیر، خطوط روند را ترسیم میكنند. بنابراین، استفاده از خطوط روند در کنار سایر ابزارها و اندیکاتورهای نمودار مهم است.
کانال های روند و نحوه ترسیم صحیح آنها
اگر می خواهید با کانال روند آشنا شوید این مقاله از مقالات آموزش فارکس به شما آموزش می دهد. اگر تئوری خط روند را یک گام جلوتر ببریم و یک خط موازی با همان زاویه ی روند صعودی یا نزولی ترسیم کنیم، یک کانال ایجاد خواهد شد.
نه ، منظور ما کانال ورزش و کانال نشنال جیوگرافی یا کانال استانی نیستند.
این کانال ها کانال های تلویزیونی نیستند ، آنها کانالهای روند هستند که گاهی از آنها با نام کانال های قیمتی نیز یاد می شود.
استفاده از کانال ها را در تحلیل تحلیل گران حرفه ای بسیار خواهید دید. کانال ها می توانند به اندازه تماشای بازی تیم ملی یا لیورپول و بارسا جالب و هیجان انگیز باشند!
کانالهای روند یک ابزار دیگر در تحلیل تکنیکال هستند که می توان از آنها برای تعیین جاهای خوب خرید یا فروش استفاده کرد.
خط روند بالایی مقاومت و خط روند پایین حمایت را نشان می دهد. بنابراین هر دوی سقف و کف کانال ها بالقوه مناطق حمایت یا مقاومت را نشان می دهند.
کانالهای روند با شیب منفی (کاهشی) نزولی و کانالهای روند با شیب مثبت (افزایشی) صعودی در نظر گرفته می شوند.
نحوه رسم کانال های روند
برای ایجاد یک کانال صعودی (افزایشی) ، کافیست یک خط موازی با همان زاویه خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که به اخرین قله تشکیل شده برسد. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.
برای ایجاد یک کانال نزولی ، کافیست یک خط موازی با همان زاویه خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که آخرین دره تشکیل شده را لمس کند. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.
وقتی قیمت ها به خط روند پایینی برسند ، می توان از آن بعنوان ناحیه خرید استفاده کرد.
وقتی قیمت ها به خط روند بالایی برسند ، می توان از آن بعنوان ناحیه فروش استفاده کرد.
دقت داشته باشید این فقط نشان دهنده یک پتانسیل برای خرید و فروش است. سیگنال نهایی را باید از استراتژی معاملاتی خود بگیرید.
انواع کانالهای روند
سه نوع کانال وجود دارد:
- کانال صعودی (سقف بالاتر و کف بالاتر)
- کانال نزولی (سقف پایین تر و کف پایین تر)
- کانال افقی (رنج)
برخی از معامله گران ترجیح می دهند از اصطلاحات “کانال افزایشی” بجای یک کانال صعودی و “کانال کاهشی” به جای کانال نزولی استفاده کنند. احتمالا قرن بیست و یکمی هستند.
نکات مهم زیر را در مورد ترسیم کانالهای روند به خاطر بسپارید:
هنگام ترسیم یک کانال روند ، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر باشند.
به طور کلی ، کف کانال روند “منطقه خرید” و سقف کانال روند “منطقه فروش” در نظر گرفته می شود.
همچون ترسیم خطوط روند ، هرگز قیمت را به کانال هایی که ترسیم می کنید، نخورانید!
اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند این یک کانال ایده آل نیست و می تواند منجر به معاملات بد شود.
وقتی چنین اتفاقی می افتد ، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست بلکه یک مثلث است (که بعداً آن را آموزش خواهیم داد.)
با وجود این ، لازم نیست کانال های روند کاملاً موازی باشند. همانطور که 100٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.
یک اشتباه رایج که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی دقیقآ مشابه تعاریف کتابی می گردند!
آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست می دهند و چشم خود را بر روی سایر نشانه های مهم می بندند.
به ترسیم کانال ها در تصویر زیر توجه کنید:
آیا آنها کامل به نظر می رسند؟
صبر کردن برای اینکه بتوان نمونه های دقیق داخل کتاب های درسی یپدا کرد در دنیای واقعی جواب نمی دهد زیرا بسیار نادر خواهد بود که بتوان حرکات قیمتی پیدا کرد که کاملاً منطبق بر داخل دو خط روند کاملاً موازی قرار گیرند.