پلتفرم های فارکس

تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام

حجم مشکوک در بورس

تحلیل فاندامنتال چیست؟ چگونه یک ارز دیجیتال را تحلیل کنیم؟

حتماً تاکنون برایتان سؤال پیش‌آمده که کدام ارز دیجیتال برای سرمایه گذاری ارزشمندتر است؟ شاید تاکنون از دوستان خود پرسیده‌اید چه ارزی بخرم که ارزش سرمایه‌گذاری داشته باشد؟ و احتمالاً با نام چند ارز مواجه شده‌اید که هیچ شناختی از آنها ندارید. امروز می‌خواهیم به‌صورت دقیق به شما آموزش دهیم که چگونه ارزهای دیجیتال ارزشمند را شناسایی کنید. با ما همراه باشید.

به‌صورت کلی در بازارهای مالی معمولاً تحلیلگران از دو روش اصلی تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال استفاده می‌کنند تا بتوانند آینده قیمتی یک سهم یا ارز دیجیتال را پیش‌بینی کنند. همچنین روش‌های تحلیل دیگری مانند تحلیل احساسات و تحلیل آسترولوژی نیز وجود دارد که معمولاً در کنار یکی از روش‌های تحلیل اصلی به‌عنوان مکمل از آن استفاده می‌کنند. اما امروز می‌خواهیم به‌وسیله تحلیل فاندامنتال ارزشمندی یک ارز دیجیتال را شناسایی کنیم.

آنچه در این مقاله میخوانید :

انواع تحلیل ارز های دیجیتال کدام است؟ چگونه می توان آینده قیمت یک ارز دیجیتال را حساب کرد؟

  • تحلیل تکنیکال
  • تحلیل فاندامنتال
  • تحلیل احساسات
  • تحلیل آن چین

تحلیل فاندامنتال (fundamental) چیست؟

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال یک علم اقتصادی است که با استفاده از بعضی از پارامترهای مالی می‌توان ارزش و آینده یک سهم یا ارز دیجیتال را پیش‌بینی کرد.

در تحلیل بنیادی تحلیلگر به بررسی شرایط و گذشته یک پروژه از جنبه‌های مختلف می‌پردازد و اخبار مختلف آن را دنبال می‌کند همه عوامل و پارامترهای اقتصادی را تحت‌نظر می‌گیرد تا بتواند ارزش فعلی یک سهم یا ارز دیجیتال و آینده قیمتی آن را پیش‌بینی کند.

مدتی پیش اعلام شد که قراردادهای فیوچرز اتریوم باتوجه‌به درخواست زیاد کاربران تالار بورس شیکاگو از تاریخ ۸ فوریه ۲۰۲۱ در دسترس همگان خواهد بود و قابل معامله خواهد شد. این خبر یک خبر بسیار مثبت برای اتریوم به‌حساب می‌آید و با این اخبار تحلیلگر می‌تواند پیش‌بینی کند که قیمت اتریوم در آینده احتمالاً بالا خواهد رفت یا نه.ما در کانال خبری میهن سیگنال این خبر را اعلام کردیم و بعد از حدود ۳ ماه افزایش قیمت ۲۰۰ درصدی این ارزدیجیتال را شاهد بودیم.

افزایش قیمت 200 درصدی اتریوم از زمان اعلام خبر در کانال میهن سیگنال

افزایش قیمت ۲۰۰ درصدی اتریوم از زمان اعلام خبر در کانال میهن سیگنال

آیا تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال با بورس متفاوت است؟

به‌صورت خلاصه در بازارهای بورس جهانی مثل نزدک (بورس آمریکا) و بورس ایران شما به دلیل فرمت واحد ترازنامه‌های مالی باید مقدار درآمد، تولید، عملکرد شرکت و هیئت‌مدیره را بررسی نمایید. صورت‌حساب‌های مالی شرکت‌ها به‌صورت شفاف در اختیار قرار داده می‌شود.

اما در بازار ارزهای دیجیتال معمولاً پروژه‌ها به دلیل عدم کنترل توسط دولت و یا سازمان مرکزی، شفافیت مالی کمتری دارند. به همین دلیل بسیاری از کهنه‌کارهای فاندامنتال مانند وارن بافت ارزهای دیجیتال را به‌عنوان یک سرمایه‌گذاری مطمئن نمی‌شناسند. اما این به معنی آن نیست که ارزهای دیجیتال غیر قابل‌تحلیل و پیش‌بینی هستند.

مشکل اصلی تحلیل ارزهای دیجیتال به روش فاندامنتال

باتوجه‌به جدید بودن و تفاوت مکانیزم ارزهای دیجیتال و بازارهای سنتی، پارامترهای مورد بررسی در تحلیل فاندامنتال معمولاً کارایی کمتری نسبت به بازارهای سنتی دارند.

 ارزهای دیجیتال را نمی‌توان همانند روش‌های کسب‌وکارهای سنتی ارزیابی کرد؛ بنابراین، باید به پارامتر‌های مختلفی توجه کنیم.

ارزهای دیجیتال را نمی‌توان همانند روش‌های کسب‌وکارهای سنتی ارزیابی کرد؛بنابراین، باید به پارامتر‌های مختلفی توجه کنیم.

در ادامه تحلیل ارزشمندی ارز های دیجیتال را با پارامتر های پروژه محور، زنجیره ای و اقتصادی آموزش می دهیم.

تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال با استفاده از پارامترهای پروژه

بالاخره سراغ پاسخ سوال «چگونه یک ارز را تحلیل کنیم؟» می رویم. معیارهای پروژه شامل موارد کیفی یک پروژه می‌باشد که به دنبال عواملی مانند ارزش پروژه، صرافی‌های قابل پذیرش، عملکرد تیم توسعه و نقشه راه آینده آن پروژه است که در ادامه به آنها می‌پردازیم:

۱.ارزش یک پروژه را حساب کنید

برای اینکه بتوانید ارزش یک پروژه را حدوداً مشخص کنید نیاز است که از تاریخچه یک پروژه درک مناسبی داشته باشید. برای این کار یکی از مهم‌ترین معیارها محاسبه نحوه کارکرد پروژه است.

شما باید بدانید که آیا پروژه موردنظر تاکنون اجرایی شده یا فقط در مرحله طرح اولیه است؟

بسیاری از پروژه‌های کلاهبرداری و اسکم پروپوزال و اهدافشان را به‌صورت ماهرانه‌ای می‌نویسند؛ به‌گونه‌ای که تازه‌واردان با خواندن آنها مشتاق به سرمایه‌گذاری در آن پروژه شوند. اما اگر بخواهید دقیق‌تر وارد جزئیات شوید خواهید دید که بعضی از این پروژه‌ها به‌هیچ‌عنوان ادعایشان عملی نخواهد شد. برای این کار می‌توانید از شبکه‌های اجتماعی نظرات مردم را در مورد آن پروژه بخوانید. اما توجه داشته باشید که امکان ایجاد حساب‌های جعلی یا خرید تعامل (Engagement) در شبکه‌های اجتماعی آسان است.

۲.صرافی‌های قابل پذیرش

یکی از مهم‌ترین پارامترهای فاندامنتال در ارزهای دیجیتال مورد قبول واقع‌شدن و لیست شدن در صرافی‌های معتبر است. بسیاری از ارزهای دیجیتال پانزی و کلاهبرداری با وعده لیست شدن در صرافی‌های معتبر مثل بایننس، هزینه زیادی را از مشارکت‌کنندگان دریافت کرده‌اند.

البته باید بدانید که اکثر صرافی‌های ارز دیجیتال با دریافت پول حاضر به لیست کردن یک توکن جدید در صرافی خود می‌باشند و نمی‌توان زیاد روی این مورد حساب باز کرد.

برای این مورد ترجیحاً سعی کنید از منابع موثق و سایت‌های مختلف تحقیق کنید.

۳.نقشه راه را بررسی کنید

در یک پروژه ارز دیجیتال معمولاً در وایت پیپر اهداف ابعاد و مشخصات دقیق نقشه راه آن پروژه شرح داده می‌شود.

قبل از هر کار باید سعی کنید نقشه راه را دقیقاً با جزئیات بررسی کنید. بسیار مهم است که تحقیق کنید اگر یک پروژه تعهدات خود را تاکنون عمل‌نکرده اند، این احتمال وجود دارد که در آینده هم به وعده‌های خود عمل نکنند.

برای بررسی سابقه توسعه دهندگان و برنامه‌نویسان یک پروژه به توییتر مراجعه کنید و هشتگ‌های مرتبط را سرچ کنید.

تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال با استفاده از پارامترهای زنجیره‌ای

پارامترهای زنجیره‌ای، معیارهایی هستند که با بررسی داده‌های بلاکچین، قابل ارزیابی می‌باشند.

برای محاسبه این پارامترها نیاز به داده‌هایی از سایت‌هایی مثل کوین متریکس (Coin metrics) یا گزارش‌های پروژه‌های تحقیقاتی بایننس (Binance Research) داریم.

۱.تعداد تراکنش‌ها

تعداد تراکنش‌ها، معیار قابل قبولی برای فعالیت‌های شبکه می‌باشد. با ترسیم عدد برای دوره‌های مشخص، می‌توان تغییر فعالیت کاربران را در طول زمان مشاهده نمود.

۲.ارزش تراکنش

ارزش تراکنش با تعداد تراکنش متفاوت است. ارزش تراکنش به ما می‌گوید که چه مقدار ارزشی در طی یک دوره خاص انتقال‌داده‌شده است. به‌عنوان‌مثال، اگر هر روز مجموعاً ۱۰ تراکنش و هرکدام به ارزش ۱۰ دلار انتقال داده شود، می‌توانیم بگوییم که حجم تراکنش‌های روزانه ۱۰۰ دلار می‌باشد.

۳.کارمزد‌های پرداخت شده

کارمزد شبکه یکی از مهم‌ترین عوامل فاندامنتال محسوب می‌شود که می‌تواند اطلاعاتی در مورد تقاضای فضای بلاک در اختیار ما قرار دهد.

مکانیزم کارمزدها در شبکه‌هایی که از ماینرها عمل نظارت را انجام می‌دهند به این صورت است که کاربران با یکدیگر به رقابت می‌پردازند تا تراکنش‌هایشان به‌موقع انجام شود. کسانی که قیمت بالاتری پیشنهاد می‌دهند، تراکنش‌هایشان زودتر تأیید می‌شود. اما افرادی که قیمت کمتر را پیشنهاد می‌دهند، باید بیشتر منتظر بمانند.

این معیار، برای برخی از ارزهای دیجیتال یک پارامتر مهم محسوب می‌شود. در بلاکچین‌هایی با مکانیزم اثبات کار (Pow)، برای استخراج پاداش بلاک (block reward) را در نظر می‌گیرند. در برخی موارد، این کارمزدها شامل هزینه بلاک و کارمزد تراکنش می‌شود. هزینه بلاک، به‌صورت دوره‌ای در رویدادهایی مثل هاوینگ (Halving) بیت‌کوین، کاهش می‌یابد.

ازآنجایی‌که هزینه‌های استخراج با گذشت زمان افزایش می‌یابد، و هزینه‌های بلاک در عوض به‌آرامی کاهش پیدا می‌کند، منطقی است که هزینه‌های تراکنش می‌بایست افزایش یابد.

در غیر این صورت، ماینرها ضرر کرده و شروع به ترک شبکه می‌کنند که این امر در امنیت زنجیره تأثیر غیرمستقیم دارد.

۴.نرخ هش (Hash rate)

امروزه ارزهای دیجیتال مختلف از الگوریتم‌های اجماع مختلفی استفاده می‌کنند که هرکدام سازوکارهای خاص خود را دارند. باتوجه‌به اینکه اینها نقشی اساسی در امنیت شبکه ایفا می‌کنند، بررسی داده‌های موجود می‌تواند برای تحلیل فاندامنتال ارزشمند باشد.

نرخ هش، اغلب به‌عنوان معیار سلامت شبکه در ارزهای دیجیتال اثبات کار استفاده می‌شود. هرچه میزان هش بالاتر باشد، افزایش موفقیت‌آمیز یک حمله ۵۱٪ سخت‌تر می‌شود. اما این افزایش با گذشت زمان می‌تواند به افزایش تمایل به ماینینگ نیز منجر شود که سود را افزایش دهد. با کاهش نرخ هش میزان آفلاین شدن ماینرها افزایش می‌یابد، زیرا دیگر امن کردن شبکه برای آنها سودآور نخواهد بود.

عواملی که می‌توانند در هزینه‌های کلی ماینینگ تأثیرگذار باشند، شامل قیمت فعلی، تعداد تراکنش‌های پردازش شده و کارمزدهای پرداخت شده می‌باشند. البته هزینه‌های مستقیم استخراج (برق، توان محاسباتی) نیز از مباحث مهم تلقی می‌شوند.

استیکینگ (Staking)، یکی دیگر از مفاهیم مرتبط با نظریهٔ بازی مشابه استخراج اثبات کار (Pow) بوده ولی عملکرد متفاوتی دارد. ایده اصلی این است که کاربران، دارایی‌های (هلدینگ) خود را برای مشارکت در اعتبارسنجی بلاک سرمایه‌گذاری می‌کنند. به‌این‌ترتیب، می‌توان مقداری را که برای این کار اختصاص‌داده‌شده است را در یک محدوده زمانی بررسی کرد.

تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال با استفاده از پارامترهای اقتصادی

اگر می‌خواهید مقایسه شما صحیح‌تر باشد، ابتدا باید ارزهای دیجیتال موردنظر را گروه‌بندی کنید. در این گروه‌بندی باید فناوری‌های بکار رفته در پروژه‌های مختلف را ملاک قرار دهید. مثلاً توکن‌های بر پایه دیفای مانند و LINK و ZRX و REN و MKR را باهم و توکن‌های بر پایه NFT مثل ENJ و FLOW و AXS با هم در یک گروه قرار دهیم. سپس پارامترهای اصلی را محاسبه کنیم.

۱.ارزش کل بازار یا مارکت کپ

برای این کار لازم است سایت coinmarketcap را باز کنید و مقدار ارزش کل بازار پروژه‌های مختلف را با هم بررسی کنید. اگر میزان مارکت کپ یک پروژه عددی بالا باشد قاعدتاً سرمایه‌گذاری بر آن پروژه ریسک کمتری دارد.

ارزش کل بازار یا مارکت کپ

ارزش کل بازار یا مارکت کپ

همچنین اگر حجم مارکت کپ یک پروژه مقدار بالایی بود امکان دست‌کاری حملات ۵۱ درصدی و مشکلات ازاین‌قبیل کمتر است.

مثلاً حجم معاملات بیت‌کوین امروز ۴ مارس ۲۰۲۱ مقدار $۹۱۵,۲۱۸,۵۵۳,۷۶۲ است که حدود نیمی از مارکت کپ ارزهای دیجیتال را در اختیار دارد؛ بنابراین بیت‌کوین یک پروژه کاملاً ضد گلوله است!

۲.حجم معاملات یک پروژه در ۲۴ ساعت

یکی از پارامترهای مهم دیگر میزان معاملات در طول ۲۴ ساعت است. به زبان ساده حجم معاملات نشان می‌دهد که یک پروژه چقدر بر سرزبان‌ها افتاده است.

مثلاً زمانی که ایلان ماسک یک توییت در مورد دوج کوین زد حجم معاملات روزانه دوج کوین به‌سرعت چندین برابر قبل شد. هرچند در ارزهای دیجیتال مفهومی به نام صف خرید یا فروش نداریم اما این به معنای نقدپذیری بالاتر یک پروژه ارز دیجیتال تلقی می‌گردد.

حجم معاملات یک پروژه در 24 ساعت

حجم معاملات یک پروژه در ۲۴ ساعت

پارامتر بعدی ترکیبی از دو پارامتر معرفی شده قبل است. این پارامتر از تقسیم ارزش شبکه به ارزش کل تراکنش‌ها محاسبه می ‌شود. هدف از محاسبه این پارامتر این است که بفهمیم نسبت ارزش کل شبکه به فعالیت های افراد شرکت کننده در شبکه به عنوان سرمایه گذار چگونه است؟

NVT Ratio = Market Cap [ USD ]/ Transaction Volume [ USD ]

برای مثال اگر NVT بالا باشد نشان می‌دهد که ارزش شبکه بیشتر از تراکنش‌های روزانه است و احتمالاً قیمت صعودی خواهد شد؛ اما اگر NVT مقداری پایین باشد، نشان‌دهنده یک بازار نزولی و روند قیمتی کاهشی خواهد بود. به همین دلیل کارشناسان برای NVT آستانه‌ای را مشخص کردند که این مقدار عدد ۱۵ است.

محاسبه nvt در بیت کوین

محاسبه nvt در بیت کوین – در ابتدای این تصوی میبینید زمانی که NVT مقدار بالایی داشته روند قیمت هم به صورت صعودی بوده.

۴.FCAS

این پارامتر امتیاز پروژه‌ها را از نظر فاندامنتال تعیین می‌کند. این امتیازدهی به‌صورت نسبی و مقایسه بین پروژه‌های مختلف انجام می‌شود. این پارامتر به ۵ بازه دسته‌بندی می‌شود و فعالیت کاربران، عملکرد برنامه‌نویسان و توسعه دهندگان پروژه و تغییرات کد و مشارکت جامعه را در پارامتر خود لحاظ می‌کند. در نتیجه پروژه‌هایی با امتیاز بالای ۶۰۰ به‌عنوان پروژه‌های خوب پروژه‌های بالای ۹۰۰ به‌عنوان پروژه‌های عالی و پروژه‌های زیر ۵۰۰ به‌عنوان پروژه‌های ضعیف طبقه‌بندی می‌شود.

FCAS محاسبه شده برای برترین پروژه هیا ارزدیجیتال

FCAS محاسبه شده برای برترین پروژه های ارزدیجیتال – برای مشاهده امتیاز سایر پروژه ها می توانید از flipsidecrypto استفاده کنید.

پارامتر مهم دیگر نرخ بازگشت سرمایه یا ROI است. برای محاسبه این پارامتر باید مقدار سود حاصل از یک ارز دیجیتال بر اساس تغییرات قیمتی آن از زمان ICO و راه‌اندازی اولیه تا قیمت الان را بررسی کنید.

برای مثال شما اگر ۱ دلار در تاریخ ۲۰۲۰/۰۱/۰۱ روی بیت‌کوین سرمایه‌گذاری می‌کردید، امروز حدود ۶ دلار داشتید که نشان می‌دهد حدود ۶۰۰% نرخ بازگشت سرمایه شما بوده است. برای بررسی میزان بازگشت سرمایه شما در پروژه‌های ارز دیجیتال می توانید از سایت marketmegood استفاده کنید.

سایت معتبر کوین مارکت کپ یک ابزار است که میتواند تاپ گینر ها و ارزهایی که ترند هستند را نشان دهد. شما با پیدا کردن ارزهای ترند و بررسی کامل پروژه با روش هایی که در این صفحه عنوان شد میتوانید از کوین مارکت کپ سیگنال خرید بگیرید.

با استفاده از همین مراحل ذکر شده در این صفحه شما میتوانید ارزش یک پروژه را تحلیل کنید و بررسی کنید که آیا این ارزدیجیتال مناسب برای سرمایه گذاری است یا نه

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست ؟ (آشنایی با تحلیل بنیادی بورس)

یکی از راه‌های موفقیت در بازار سرمایه ، پیش‌بینی قیمت‌ها و آینده سهام در بازار می‌باشد. روش‌های مختلفی برای پیش‌بینی بازار و حرکت قیمتی سهام وجود دارد. یکی از مهم‌ترین روش‌ها برای انجام این کار تحلیل سهام شرکت‌ها از روش‌های مختلف است؛ دو روش مهم و متداول برای تحلیل قیمت‌ها تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی یا فاندامنتال ( Fundamental analysis ) می‌باشد. در این مطلب قصد داریم توضیحی کامل راجع به انجام و تعریف تحلیل بنیادی ارائه دهیم.

تفاوت کلی تحلیل بنیادی با تحلیل تکنیکال:

در تحلیل تکنیکال، سعی در پیش‌بینی قیمت سهام در آینده با توجه به قیمت‌های آن در گذشته می‌باشد. در واقع تکنیکالیست‌ها که به آن‌ها چارتیست نیز گفته می‌شود، تلاش دارند یک سهم را بر اساس اتفاقاتی که در قیمت یک سهم در گذشته اتفاق افتاده است بررسی کنند و آن را مبنایی بر پیش‌بینی قیمت آن سهم در آینده قرار دهند. این پیش‌بینی‌ها معمولا کوتاه مدت است و کاربرد چندانی برای پیش‌بینی آینده بلند مدتی سهم نخواهد داشت؛ اما برعکس تحلیلگران تکنیکال، تحلیلگران بنیادی یک شرکت را بر اساس گزارش‌های مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت، وضعیت اقتصادی و مواردی از این دست تحلیل می‌نمایند. در واقع تحلیل بنیادی بر محاسبه ارزش واقعی قیمت یک سهم در بازار تمرکز دارد. در تحلیل بنیادی، شما با در نظر گرفتن مسائلی مثل درآمد و فروش شرکت، هزینه‌های محقق شده و سود و زیان شرکت در یک دوره، رشد سهام را در آینده پیش‌بینی می‌کنید.

ویدیوی معرفی تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تعریف تحلیل بنیادی یا فاندامنتال:

تجزیه و تحلیل بنیادی (FA) روشی برای اندازه‌گیری ارزش ذاتی سهم با بررسی عوامل اقتصادی و مالی است. تحلیلگران بنیادی هر چیزی را که می‌تواند بر ارزش یک سهم تأثیر بگذارد، مطالعه می‌کنند، از عوامل کلان اقتصادی مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل خرد اقتصادی مانند اثربخشی مدیریت شرکت. هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایه‌گذار می‌تواند آن را با قیمت فعلی یک سهم مقایسه کند تا ببیند آیا قیمت سهم پایین آمده یا بالا رفته است.

دوره های آموزش تحلیل بنیادی یا فاندامنتال آکادمی بورس پشوتن:

  • دوره کامل آموزش تحلیل فاندامنتال (مدرس یاسر مهرآور)
  • دوره کامل آموزش تحلیل فاندامنتال
  • وبینار تحلیل فاندامنتال
  • دوره حضوری تحلیل فاندامنتال (مدرس یاسر مهرآور)
  • دوره حضوری تحلیل فاندامنتال (مدرس مازیار فتحی)
  • دوره حضوری تحلیل فاندامنتال پیشرفته (مدرس مازیار فتحی)

درک کلی تحلیل بنیادی:

همه تحلیلگران بازار سرمایه سعی می‌کنند تا تعیین کنند که آیا یک سهم در بازار با ارزش واقعی معامله می‌شود یا خیر. تحلیلگران به طور معمول، قبل از تمرکز بر عملکرد شرکت‌ها، به منظور دستیابی به ارزش عادلانه قیمت سهام، ابتدا وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت صنعت مورد نظر را مطالعه و بررسی می‌کنند.

تحلیل بنیادی از داده‌های عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع سهم دیگر استفاده می‌کند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند با نگاهی به عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، تحلیل بنیادی را روی ارزش اوراق بهادار انجام دهد؛ برای مثال مطالعه اطلاعات در مورد صادرکننده اوراق قرضه و تغییرات احتمالی در رتبه‌بندی اعتبار آن.

برای سهام بررسی درآمد، سود، پیش بینی رشد آینده، بازده سهام، حاشیه سود و سایر داده‌ها برای تعیین ارزش اساسی شرکت و پتانسیل رشد در آینده تاثیر گذار است. همه این داده‌ها را در صورت‌های مالی یک شرکت می‌توان مشاهده نمود.

سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی:

یک تحلیلگر در ایجاد مدل برای تعیین ارزش تخمینی قیمت سهم یک شرکت بر اساس داده‌های در دسترس تلاش می‌کند. این ارزش فقط یک تخمین است. از نظر یک تحلیلگر بنیادی، اینکه قیمت سهم شرکت در مقایسه با قیمت فعلی بازار معاملاتی چه مقدار باید ارزش داشته باشد بسیار مهم است. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت معرفی کنند.

اگر یک تحلیلگر محاسبه کند که ارزش سهام باید به میزان قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی سهام باشد، می‌تواند یک سیگنال خرید برای سرمایه‌گذاران سهم تلقی شود و برعکس آن هم مصداق دارد؛ یعنی اگر یک تحلیلگر ارزش ذاتی پایین‌تری را نسبت به قیمت فعلی بازار محاسبه کند، می‌تواند به عنوان سیگنالی برای فروش تلقی شود.

به هر صورت سرمایه‌گذارانی که این توصیه‌ها را رعایت می‌کنند انتظار دارند که بتوانند با توصیه‌های یک تحلیلگر بنیادی سهام ارزشمندی خریداری کنند؛ زیرا انتظار دارند سهام مورد نظر، احتمالا افزایش قیمت بالاتری را با گذشت زمان تجربه کند. این روش تجزیه و تحلیل سهام بر خلاف تحلیل تکنیکال است که جهت قیمت‌ها را از طریق تجزیه و تحلیل داده‌های تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش‌بینی می‌کند.

تحلیل بنیادی کمی و کیفی:

مشکل در تعریف کلمه بنیاد این است که می‌تواند هر چیزی را که مربوط به رشد و توسعه اقتصادی یک شرکت باشد را در برگیرد. بدیهی است که این داده‌ها اعدادی مانند درآمد و سود را شامل می‌شوند؛ اما این داده‌ها می‌توانند هر چیز دیگری را نیز شامل شوند: از تعداد معاملات سهام یک شرکت گرفته تا کیفیت مدیریت آن. عوامل اساسی و تاثیر‌گذار در تحلیل بنیادی را می‌توان به دو دسته کمی و کیفی طبقه‌بندی کرد. معنای مالی این لغات تفاوت چندانی با تعاریف استاندارد آن‌ها ندارد.

تحلیل کمی : بزرگ‌ترین منبع داده‌های کمی صورت‌های مالی است. درآمد، سود، دارایی و غیره را می‌توان با دقت بسیار زیاد اندازه‌گیری کرد.

تحلیل کیفی : اصول کیفی ملموس‌تر هستند. ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، نام تجاری شناخته شده، ثبت اختراعات و فناوری خاص آن شرکت باشد.

البته هیچ کدام نسبت به یکدیگر برتری ندارند، بسیاری از تحلیلگران این دو اصل را در کنار هم اندازه‌گیری می‌کنند و در تحلیل‌های خود از هر دوی آن‌ها استفاده می‌کنند.

*چهار اصل اساسی در تحلیل بنیادی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در مورد یک شرکت در نظر می‌گیرند:

مدل تجاری: شرکت دقیقاً چه کاری انجام می‌دهد؟ فهمیدن این موضوع آنقدر که به نظر می‌رسد ساده نیست. اگر الگوی تجاری یک شرکت مبتنی بر فروش مرغ فست فود باشد، آیا تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام درآمد خود را از این طریق بدست می آورد یا خیر؟ یا این که فقط حق امتیاز آن را در اختیار دارد؟ بنابراین فهمیدن موضوع اصلی فعالیت شرکت بسیار حیاتی است.

مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتاً به دلیل توانایی آن شرکت در حفظ مزیت رقابتی آن است. مزایای قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری کوکا کولا و یا تسلط شرکت مایکروسافت در تولید سیستم عامل رایانه‌های شخصی از نمونه‌های بارز در مزیت رقابتی هستند. هنگامی که یک شرکت بتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهام‌داران آن می‌توانند برای دهه‌ها از سودهای دریافتی خود لذت ببرند.

مدیریت: برخی معتقدند مدیریت مهم‌ترین ملاک برای سرمایه‌گذاری در یک شرکت است. در حالی که ارزیابی واقعی برای سرمایه گذاری در شرکت‌های کوچک می‌تواند کار سختی باشد، در عوض در مورد شرکت‌های بزرگ، خصوصا سهامی عام می‌توانید به وب‌سایت شرکت‌ها نگاه کنید و رزومه‌های اعضای هیئت مدیره را بررسی کنید که ببینید آن‌ها در مشاغل قبلی چقدر خوب عمل کرده‌اند؟ آیا آن‌ها در شرکت‌های قبلی موفق بوده‌اند یا اینکه شکستی دیگر در راه است؟

حاکمیت شرکتی: حاکمیت شرکت سیاست‌های موجود در یک سازمان را نشان می‌دهد که حاکی از روابط و مسئولیت‌های بین مدیریت و ذینفعان است. این سیاست‌ها در منشور شرکت و آئین‌نامه‌های داخلی آن به همراه قوانین و مقررات شرکت تعریف و تعیین می‌شود. شما می‌خواهید با شرکتی کار کنید که از نظر اخلاقی، عادلانه ، شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق سهامداران و منافع سهامداران احترام می‌گذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباطات آن‌ها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک است. اگر متوجه نشوید، احتمالاً به این دلیل است که آن‌ها به شما احترام نخواهند گذاشت.

در نظر گرفتن صنعت یک شرکت نیز مهم است: پایگاه مشتری، سهم بازار در بین بنگاه‌ها، رشد در سطح صنعت، رقابت، مقررات و چرخه‌های تجاری. کسب تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام اطلاعات در مورد نحوه کار صنعت، درک عمیق‌تری از سلامت مالی یک شرکت به سرمایه‌گذار خواهد کرد.

صورت‌های مالی: مبانی کمی که باید در نظر گرفت

صورت‌های مالی گزارش‌هایی است که یک شرکت اطلاعات مربوط به عملکرد مالی خود را فاش می‌کند و در تحلیل بنیادی از اهمیت خاصی برخوردار است. سه صورت مالی مهم عبارتند از صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان گردش وجه نقد.

ترازنامه

ترازنامه نشان دهنده دارایی‌ها، بدهی‌ها و سهام شرکت در یک نقطه خاص از زمان است. در واقع تعادل بین دارایی، بدهی و سرمایه ترازنامه را تشکیل می دهند که شکل زیر نمایانگر این تعادل است:

دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام

دارایی‌ها منابعی را نشان می‌دهند که شرکت‌ها در یک زمان معین در اختیار دارند یا کنترل می‌کنند که شامل مواردی مانند وجه نقد، موجودی کالا، ماشین آلات و ساختمان‌ها می‌باشد. طرف دیگر این معادله نشان‌دهنده کل ارزش مالی است که شرکت برای به دست آوردن آن دارایی‌ها استفاده کرده است. تأمین مالی در نتیجه بدهی یا حقوق صاحبان سهام شکل می‌گیرد. بدهی‌ها بدهی را نشان می‌دهند (که البته باید بازپرداخت شود)، در حالی که حقوق صاحبان سهام بیانگر ارزش کل پولی است که مالکان و سرمایه‌گذاران در آن مشارکت داشته‌اند.

صورت سود و زیان

در حالی که ترازنامه برای بررسی شرایط مالی شرکت‌های از یک تصویر لحظه‌ای استفاده می‌کند، صورت سود و زیان، عملکرد یک شرکت را در یک بازه زمانی خاص اندازه‌گیری می‌کند. از نظر فنی، شما می‌توانید ترازنامه را برای یک ماه یا حتی یک روز تهیه کنید. صورت سود و زیان اطلاعات مربوط به درآمدها، هزینه‌ها و سود حاصل از عملکرد شرکت‌های را برای یک دوره خاص نشان می‌دهد.

صورت جریان گردش وجه نقد

صورت جریان وجه نقد نشانگر سابقه ورود وجوه نقدی یک شرکت تجاری در طی یک دوره زمانی زمانی است. به طور معمول، گزارش‌هایی از جریان‌های نقدی فعالیت‌های تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام زیر در این صورت مشاهده می‌شود:

صورت جریان وجه نقد از آن جهت حائز اهمیت است که دست بردن و تغییر وضعیت نقدی شرکت بسیار دشوار است. موارد زیادی وجود دارد که حسابداران می توانند برای تغییر در درآمدها انجام دهند؛ اما جعلی بودن پول در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایه‌گذاران از صورت جریان وجه نقد به عنوان یک صورت اصلی برای تصمیم‌گیری مالی استفاده می‌کنند.

بنابراین بررسی و تحلیل تمامی این موارد توسط تحلیلگران بنیادی ، جهت محاسبه و بدست آوردن ارزش واقعی(ارزش ذاتی) یک سهم در بازار سرمایه است. در نتیجه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال می‌توانند مانند دو بال یک پرنده و مکمل یکدیگر عمل کنند. یکی ارزش واقعی را بررسی و ثابت می‌کند و دیگری آینده قیمتی را بر اساس این ارزش مشخص می‌کند.

حجم معاملات چیست و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

حجم معاملات (Trade Volume) مجموع تعداد قراردادها یا سهام‌های معامله شده در یک نماد معاملاتی است. حجم معاملاتی را می‌توان در هر نوع نماد و بازارهایی مثل بورس سهام، اوراق قرضه، قراردادهای آپشن، قراردادهای آتی و انواع کالاها به کار برد.

اصول پایه حجم معاملات

حجم معاملات در یک برهه زمانی خاص، مجموع تعداد سهام‌ها یا قراردادهای مبادله شده در یک نماد معاملاتی خاص را اندازه می‌گیرد، که شامل مجموع مقدار سهام‌های مبادله شده بین خریدار و فروشنده می‌شود.

زمانی که مبادلات به صورت فعالانه‌تر انجام می‌شوند، حجم معاملات بالاست و وقتی که مبادلات کمتری بین خریدار و فروشنده انجام می‌شود، حجم معاملاتی نیز پایین است.

هر صرافی در بازار، حجم معاملاتی خاص خود را دنبال می‌کند و اطلاعات مختص به خود را منتشر می‌کند. اطلاعات مربوط به حجم معاملاتی در هر روز، معمولا هر یک ساعت یک بار، تخمین زده می‌شوند و در انتهای هر روز نیز یک شکل کلی و یک اطلاعات منسجم از حجم معاملات آن روز منتشر می‌شود.

سرمایه گذاران همچنین می‌توانند مقدار تغییرات قیمت قرارداد را به عنوان جانشینی برای حجم معاملات دنبال کنند. در این روش، تغییرات قیمت خیلی سریع‌تر از حجم معاملات اتفاق می‌افتد.

این ابزار به سرمایه گذاران درباره میزان فعالیت و نقدینگی بازار می‌گوید. حجم معاملات بالا، نشان دهنده نقدینگی بالای یک نماد معاملاتی است؛ یعنی رابطه بهتر و فعال‌تری بین خریداران و فروشندگان وجود دارد.

وقتی که سرمایه گذاران درباره روند حرکتی در بازار سهام تردید دارند، حجم معاملات در قراردادهای آتی افزایش می‌یابد. این اغلب باعث می‌شود که قراردادهای آتی و آپشن آن سهام نیز فعال‌تر شوند.

در کل، در روزهای باز شدن بازارهای جهانی مثل فارکس (دوشنبه‌ها)، و روزهای بسته شدن بازار (جمعه‌ها) حجم معامله بالاتر است و در روزهای قبل از تعطیلات، معمولا پایین می‌آید.

امروزه، تریدرهای روزانه و شاخص‌های پول در بازار آمریکا، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین استفاده کنندگان حجم معاملات شده‌اند.

طبق گفته‌های موسسه مالی و بانکداری JPMorgan‌ در سال ۲۰۱۷، سرمایه گذاران راکدی مثل ETFها (صندوق‌های قابل معامله) و حساب‌های سرمایه گذاری کمّی که معاملات الگوریتمی با سرعت بالا انجام می‌دهند، مسئول ۶۰ درصد از کل حجم معاملاتی بودند؛ در حالی که تریدرهای محتاط فاندامنتالی (تریدرهایی که فاکتورهای فاندامنتالی را قبل از سرمایه گذاری بر روی یک سهام ارزیابی می‌کنند)، تنها مسئول ۱۰ درصد از آن بودند.

تریدرها و حجم معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

تریدرهای از عوامل مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. حجم معاملاتی یکی از آسان‌ترین فاکتورها برای ارزیابی بازار توسط تریدرهاست.

این ابزار، در طول بالا رفتن سریع قیمت یا پایین آمدن سریع آن، برای تریدرها اهمیت زیادی دارد، چون می‌توانند با استفاده از آن، معاملات خود را تشخیص و سازماندهی کنند.

همچنین حجم معاملات بالا که معمولا با تغییر روند قیمت همراه است، می‌تواند ارزش سهام مورد نظر تریدرها را تقویت کند.

سطوح مختلف حجم معاملات، می‌تواند به تریدرها کمک کند تا تصمیم گیری بهتری برای زمان ورود به بازار داشته باشند؛ تریدرها میانگین حجم معامله در طول روز را، هم برای معاملات کوتاه مدت و هم بلندمدت دنبال می‌کنند، تا بتوانند برای ورود به بازار تصمیم درستی بگیرند. همچنین آنها می‌توانند اندیکاتورهای تکنیکال دیگر را نیز با حجم معاملاتی تلفیق کنند.

نمونه‌ای ساده از حجم معاملات

فرض کنید که بازار شامل دو تریدر است؛ تریدر اول ۵۰۰ سهم از سهام اپل را می‌خرد و ۲۵۰ سهم از سهام آمازون را می‌فروشد. تریدر دوم نیز ۵۰۰ سهم از سهام تسلا را می‌خرد و ۲۵۰ تا از این سهم را به تریدر اول می‌فروشد.

کل حجم معاملات در بازار ۱۰۰۰ است (۵۰۰ سهم اپل + ۲۵۰ سهم آمازون + ۲۵۰ سهم تسلا).

استفاده از حجم معاملات برای بهبود معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

حجم معاملات یک مقیاس است که نشان می‌دهد در یک دوره زمانی خاص، چه مقدار از یک دارایی معامله شده است. در بورس سهام، حجم معاملات به صورت تعداد سهم‌های خرید و فروش شده نمایش داده می‌شود و در قراردادهای آتی و آپشن نیز این حجم بر مبنای تعداد قرارداد دست به دست شده نشان داده می‌شود. خود حجم معاملات و دیگر اندیکاتورهایی که از دیتاهای حجم معاملاتی بهره می‌گیرند، معمولا در نمودارهای آنلاین استفاده می‌شوند.

هر از گاهی، نگاه کردن به الگوهای حجم معاملات، می‌تواند قدرت یک سهام یا ارز دیجیتال خاص را نشان دهد. در حقیقت، حجم معاملات نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازی می‌کند.

نکات مهم

  • حجم معاملات می‌تواند یک مقیاس خوب برای تشخیص قدرت بازار باشد. معمولا بازارهایی که دارای حجم معاملات بالایی هستند، روند قدرتمندتر و سالم‌تری دارند.
  • زمانی که در حجم معاملات بالا، بازار ریزش می‌کند، قدرت بازار در روند نزولی بیشتر می‌شود.
  • زمانی که قیمت در روند نزولی بالای بالاتر (Higher High) جدیدی را ثبت می‌کند، باید خیلی مراقب باشید! چون ممکن است روند صعودی شکل بگیرد.
  • اندیکاتورهای حجم موجود (OBV) و کلینگر (Klinger)، ابزارهایی هستند که بر مبنای حجم بازار کار می‌کنند.

اصول اولیه استفاده از حجم معاملات

وقتی که حجم معاملاتی را بررسی می‌کنید، معمولا اطلاعات از قبیل قدرت یا ضعف یک روند را به دست می‌آورید. به عنوان یک تریدر، ما تمایل بیشتری به همراهی با حرکات قوی‌تر داریم و در روندهای ضعیف نیز، ما به دنبال معکوس شدن روند می‌گردیم.

البته این دستورالعمل‌ها همیشه و برای تمام مسائل پاسخگو نیست؛ اما برای تصمیم‌گیری برای ورود به بازار، مناسب است.

۱. تایید روند

یک بازار رو به رشد (نزولی یا صعودی)، باید حجم معاملاتی بالایی داشته باشد. گاوها به افزایش حجم خریداران برای هل دادن قیمت به سمت بالا نیاز دارند؛ کاهش حجم معاملات در روند صعودی، می‌تواند نشانه کاهش جذابیت نماد مورد نظر و در نتیجه، معکوس شدن قیمت باشد.

این یک حقیقت واضح است که ریزش یا جهش قیمت با حجم معاملاتی کم، یک سیگنال خرید یا فروش ضعیف است. ریزش یا جهش قیمت با حجم بالا، سیگنال قوی‌تری ارائه می‌دهد که نشانه تغییر چیزی در آن نماد خاص است.

۲. اشباع حرکت و حجم معاملات

در یک بازار صعودی یا نزولی، ما می‌توانیم اشباع قیمت را ببینیم. اشباع‌ها، حرکات واضحی در قیمت هستند که با افزایش حجم معاملات ترکیب شده‌اند؛ آنها می‌توانند سیگنال‌هایی مبنی بر پتانسیل اتمام روند ارائه دهند.

تریدرهایی که بیشتر صبر کرده‌اند و از عدم دریافت سودهای بیشتر ترس دارند، خریداران را خسته می‌کنند؛ در نتیجه، بازار معکوس می‌شود.

زمانی که بازار نزولی است، نزول بیشتر قیمت تریدرها را تحت فشار قرار می‌دهد و این، بر روی نوسانات تاثیر می‌گذارد و حجم معاملات را افزایش می‌دهد. این نیز می‌تواند سیگنالی مبنی بر اتمام روند نزولی باشد.

۳. نشانه‌های صعودی

حجم معاملات می‎تواند در تشخیص نشانه‌های صعودی بازار مفید باشد. برای مثال،‌ فرض کنید که بر روی یک خط مقاومت که قیمت را پس می‌زند، تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام حجم معاملات افزایش می‌یابد؛ در این حالت، قیمت نیز پس از یک اصلاح کوچک، افزایش پیدا می‌کند.

در یک روند نزولی، باید پایین پایین‌تر (Lower Low) ساخته شود؛ زمانی که این حرکت تمام شد، حجم معاملات کاهش می‌یابد، که این یک نشانه صعودی تلقی می‌شود.

۴. معکوس شدن قیمت

پس از یک حرکت بزرگ قیمتی (بالا یا پایین)، اگر قیمت شروع به بی‌روند یا رنج شدن (Range) با حجم معاملاتی بالا کرد، می‌تواند نشانه‌ای از معکوس شدن قیمت باشد.

۵. بریک اوت‌ها و فیک اوت‌ها

در بریک اوت اولیه از بازار بی روند و یا هر الگوی قیمتی دیگر، افزایش در حجم معاملاتی می‌تواند قدرت روند را بیشتر کند. کم بودن مقدار حجم معاملات، پس زدن قیمت در بریک اوت را نشان می‌دهد، که به آن فیک اوت می‌گویند.

۶. تاریخ حجم معاملات

حجم معاملات باید مربوط به تاریخ اخیر باشد؛ مقایسه حجم معاملات امروز با ۵۰ سال قبل، اطلاعات اشتباهی به ما می‌دهد. هرچه تاریخ حجم معاملات جدیدتر باشد، امکان اتفاق مشابه بیشتر است.

حجم معاملات اغلب به عنوان یک اندیکاتور نقدینگی تلقی می‌شود. بازارهایی مثل بورس سهام که دارای نقدینگی بالایی هستند،‌ به عنوان یک استراتژی ترید کوتاه مدت در نظر گرفته می‌شوند؛ چون در قیمت‌های مختلف، خریداران و فروشندگان زیادی وجود دارند.

۳ اندیکاتور پرکاربرد برای حجم معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

اندیکاتورهای حجم معاملات، فرمول‌های ریاضی هستند که به صورت مشترک در بیشتر پلتفرم‌های نموداری وجود دارند.

فرمول کارکرد هر اندیکاتور مقداری با اندیکاتورهای دیگر فرق دارد. تریدرها می‌توانند اندیکاتوری را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برایشان دارد.

استفاده از این اندیکاتورها الزامی نیست؛ اما آنها می‌توانند در تصمیم گیری درست شما را راهنمایی کنند. اندیکاتورهای زیادی برای حجم معاملاتی وجود دارند، اما ما ۳ اندیکاتور با عملکرد خوب را در اینجا بررسی می‌کنیم:

۱. اندیکاتور حجم موجود (OBV)

OBV یک اندیکاتور ساده اما مفید است. در این اندیکاتور، حجم معاملات زمانی افزایش می‌یابد که بازار به انتهای روند صعودی رسیده است. همچنین، حجم معاملات زمانی کاهش می‌یابد که قیمت به انتهای روند نزولی رسیده است.

OBV یک مجموعه از انباشت قیمت یا اشباع را نشان می‌دهد. همچنین می‌تواند واگرایی را نیز نشان دهد؛ مثل زمانی که قیمت بالا برود، اما حجم با نسبت آرامی شروع به رشد کند و یا حجم معاملات کم شود.

۲. اندیکاتور جریان پول چایکین (CMF)

افزایش قیمت باید با افزایش حجم همراه باشد. اندیکاتور CMF بر روی انبساط قیمت در زمانی که قیمت بالاتر از میانگین قیمتی کل روز قرار می‌گیرد، تمرکز دارد، سپس یک ارزش مطابق با قدرت این روند ارائه می‌کند.

اگر حجم معاملاتی در آن افزایش پیدا کند، قیمت نیز افزایش پیدا می‌کند و اگر حجم پایین باشد، قیمت نیز منفی خواهد بود.

CMF‌ می‌تواند به عنوان یک اندیکاتور کوتاه مدت استفاده شود، به این دلیل که نوسان می‌کند؛ اما بیشتر برای نشان دادن واگرایی کاربرد دارد.

۳. اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator)

نوسان در پایین و بالای خط صفر، می‌تواند سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ارائه کند.

اسیلاتور کلینگر انباشتگی قیمت را برای حجم خرید، و پراکندگی قیمت را برای حجم فروش در یک دوره زمانی خاص ارائه می‌دهد.

سخن آخر

حجم معاملاتی یک ابزار کاربردی برای تشخیص روند است. همانطور که می‌بینید، روش‌های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. اصلی‌ترین راه استفاده از آن، تشخیص قدرت یا ضعف بازار و بررسی تاییدیه روند یا معکوس شدن روند است.

اندیکاتورهای مبتنی بر حجم معاملات، برای تصمیم گیری درست برای ورود به بازار به تریدرها کمک می‌کنند.

البته حجم معاملاتی ابزار خیلی دقیقی برای ورود و خروج نیست و باید برای تشخیص این نقاط از رفتار قیمت (Price Action) نیز کمک گرفت.

حجم مشکوک در بورس چیست؟

حجم مشکوک در بورس

اگر جزء فعالان بازار سرمایه هستید حتما واژه حجم مشکوک بارها به گوش تان خورده است. حجم مشکوک، یکی از عواملی است که میتوان با بررسی و استناد به آن، به همراه بررسی موارد دیگر دست به خرید یا فروش سهمی زد. در این مقاله به این موضوع خواهیم پرداخت که حجم مشکوک چیست و چگونه سیگنال های خرید و یا فروش از آن دریافت میشود و کاربرد آن چیست.
در ادامه با ما همراه باشید.

مقدمه

در مقاله های قبل گفتیم که در بازار سرمایه به صورت کلی سه نوع تحلیل داریم:

تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و تحلیل از روش تابلوخوانی؛
حجم مشکوک را میتوان هم از روش تکنیکال فهمید و هم از روش تابلوخوانی؛ حجم معاملات نیز یکی از پارامترهایی است که تقریبا در تمامی روش‌های تحلیلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. افرادی که از تکنیک تابلوخوانی برای انجام معامله استفاده می‌کنند، در واقع با تکیه بر حجم معاملات و همچنین میانگین حجم ماه، معاملات خود را مدیریت می‌کنند.

بالا رفتن حجم معاملات در هر نماد، به معنای ورود پول و سرمایه تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام به آن است. این موضوع یکی از مواردی است که سرمایه‌ گذاران به آن توجه می‌کنند. تزریق پول به هر سهم، علاوه بر تاثیری که در میزان نقدشوندگی آن دارد، می‌تواند به معنای رخ دادن تغییرات مثبت در شرکت نیز باشد. پس یکی از اصلی ترین فاکتورها در تحلیل تکنیکال و تابلوخوانی، حجم معاملات و به دنبال آن حجم مشکوک است.

حجم مشکوک چیست؟

در هر نماد معاملاتی، ممکن است با توجه به رخ دادن اتفاقات مثبت و یا منفی، شاهد تغییراتی در حجم معاملات نماد مورد نظر باشیم.
در کل و به طور عادی سهام شرکت ها در بازار سرمایه، روند حرکتی مشخصی دارند و افت و خیزهایی در قیمت سهام مشاهده میشود.اما، زمانی ‌که حجم معاملات در یک نماد به صورت غیرعادی و به یکباره افزایش یابد، اصطلاحا به آن حجم مشکوک می‌گویند.

به طور مثال، فرض کنید حجم معاملات در یک سهم به طور متوسط و میانگین 3 الی 5 میلیون سهم در هر روز باشد اما به یکباره حجم معاملات در این سهم به 30 الی 50 میلیون سهم و یا بیشتر تغییر میکند؛ در این صورت اصطلاحا گفته میشود که چنین نمادی با حجم شک برانگیز مواجه شده است.

کاربرد حجم مشکوک

بالا رفتن حجم معاملات در یک نماد، به معنای ورود سرمایه‌ ای قابل توجه به آن است، این ورود سرمایه در حالت عادی، از تغییر در روند کار شرکت مذکور در جهتی مثبت نشات می‌گیرد. اما اگر چنین تغییری اتفاق نیفتاده باشد، این افزایش قیمت، کاذب تلقی می‌شود.

حجم مشکوک در بورس غالبا به معنای افزایش حجم معاملات یک نماد است. اما کاربرد اصلی و نحوه دریافت سیگنال خرید و یا فروش با توجه به حجم مشکوک چگونه است؟!

اگر در اثر رخ دادن یک اتفاق بنیادی مثبت و یا در ناحیه حمایتی شاهد رخ دادن حجم شک برانگیز در یک سهم باشیم، یک سیگنال خرید قوی میباشد؛ زیرا که قطعا در چنین سهمی اتفاقات مثبتی افتاده و تزریق سرمایه داشته و به زودی از چنین نمادی انتظار رشد و صعود قابل توجه و صف خرید داریم.

اگر در اثر رخ دادن یک اتفاق بنیادی منفی و یا در ناحیه مقاومتی شاهد رخ دادن این حجم در یک سهم باشیم، یک سیگنال فروش میباشد؛ زیرا که قطعا در چنین سهمی اتفاقات منفی رخ داده و خروج پول داشته و یا به دلیل اینکه قادر به شکستن مقاومت نبوده، به زودی شاهد افت قیمتی و صف فروش در سهم مذکور خواهیم بود.

حجم مشکوک

حجم مشکوک در بورس

از کجا متوجه شویم که سهمی با حجم مشکوک مواجه شده است؟

راه های مختلفی وجود دارد که بفهمیم در سهمی حجم مشکوک رخ داده است.

راه اول از طریق فیلترنویسی در سایت TseTmc.com است که با توجه به راهنمای موجود در قسمت فیلترنویسی، قادر هستید تا فیلترهای مورد نیاز خود از جمله فیلتر حجم مشکوک را بنویسید.

راه دوم از طریق تابلوی مربوط به هر سهم در سایت TseTmc.com میباشد. بدین صورت که با ورود به سایت و جست و جوی نماد مورد نظر، تابلوی سهم برای شما نمایش داده میشود که از بخش معاملات روزانه و یا بخش ریز معاملات و مقایسه حجم معاملات روز جاری با روزهای گذشته، به ورود یا عدم ورود حجم شک برانگیز پی ببرید.

راه سوم نیز این است که به بخش تحلیل تکنیکال یا چارت ترید کارگزاری خود مراجعه کرده و پس از باز شدن چارت سهم مورد نظر از قسمت زیرین قیمت سهام که مربوط به بخش حجم معاملات است، پی ببرید که حجم معاملات نسبت به روزهای قبل چه تغییراتی داشته است.

نمیدونی چجوری برای معاملاتت حد سود و حد ضرر تعیین کنی؟ » تعیین حد سود و حد ضرر در بازار بورس

نتیجه گیری

در این مقاله سعی شد که تا حدودی حجم مشکوک و کاربردهای آن را بشناسیم و بدانیم که این حجم چیست و چگونه میتوان آن را جست و جو کرد. بدیهی است افراد خبره و با تجربه در معاملات خود تنها به یک یا دو عامل بسنده نمیکنند و عوامل و نکات زیادی را مورد بررسی قرار میدهند. پس تنها با اتکا به این حجم معامله نکنید و فاکتورهای لازم برای یک معامله موفق را همواره مد نظر داشته باشید. نکته ای که بارها و بارها به آن تاکید داشته ایم، آموختن و شناخت بازار بورس و بی هدف و بدون آموزش قدم نگذاشتن در آن است. همواره موفق و پرسود باشید.

سوالات متداول در رابطه با حجم مشکوک

زمانی ‌که حجم معاملات در یک نماد به صورت غیرعادی و به یکباره افزایش یابد، اصطلاحا به آن حجم مشکوک می‌گویند؛

با توجه به اخبار و شرایط مختلف ممکن است خوب و یا بد باشد؛ در هر حال باید در جای خودش به دقت بررسی شود؛

آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن به همراه تصویر

اندیکاتور rsi

اندیکاتور rsi که با نام شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index) نیز شناخته می‌شود، یکی از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال و یکی از مهم ترین اندیکاتور ها است. بسیاری از معامله‌گران بورس و بازارهای مالی، برای شناسایی قدرت یا ضعف روند قیمت، اندیکاتور rsi را به کار می‌برند و از آن سیگنال خرید و فروش دریافت می‌کنند. در این مقاله به آموزش اندیکاتور rsi می‌پردازیم و کاربردهای آن را برای‌تان شرح می‌دهیم.

اندیکاتور rsi چیست؟

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، مخفف Relative Strength Index است. RSI در تحلیل تکنیکال اندیکاتوری بازگشتی است که برای تأیید و تعیین نقاط قیمتی و سطوح بازگشتی بازار به‌کاربرده می‌شود و به دلیل اینکه در دو سطح بین ۰ تا ۱۰۰ در حال نوسان است. اندیکاتور RSI نشان‌دهنده‌ی قدرت بازار و قدرت خریداران و فروشندگان نسبت به هم است و از همین حیث، شاخص قدرت نسبی نامیده شده است. در تنظیمات RSI نیز عموماً از تنظیم ١۴ روزه استفاده می‌شود. این اندیکاتور همانند اندیکاتور مکدی (MACD) در ردیف اسیلاتورها جای گرفته است که در مقاله آموزش اندیکاتور macd بطور کامل در رابطه با اندیکاتور macd صحبت شده‌است.

آموزش RSI در سامانه آساتریدر آگاه

اندیکاتور RSI در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدرآگاه، در زیر نمودار سهام اصلی نمایش داده می‌شود. در گذشته محاسبه این اندیکاتور از طریق فرمول، بسیار سخت و پیچیده بوده؛ اما امروزه با چند کلیک در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدر آگاه، به راحتی این اندیکاتور برای تحلیل گران به نمایش درمی‌آید.
طبق تصویر زیر در پنل تحلیل تکنیکال سامانه معاملاتی آگاه، ابتدا روی آیکون اندیکاتورها کلیک نمایید (شماره ۱)، در مرحله بعدی از لیست اندیکاتورهای نمایش داده‌شده، اندیکاتور Relative Strength Index (با جستجو RSI هم اندیکاتور نمایش داده می‌شود) را جستجو یا انتخاب کنید (شماره ۲)، در مرحله آخر اندیکاتور RSI در قسمت پایین نمودار نمایش داده می‌شود.

آموزش اندیکاتور RSI

کاربرد اندیکاتور RSI چیست ؟

اندیکاتور RSI در تحلیل تکنیکال، یک نمودار خطی در پایین صفحه در اختیار شما قرار می‌دهد. در این نمودار دو سطح مهم ۳۰ و ۷۰ وجود دارد که به‌صورت خط‌چین بین نوسان ۰ تا ۱۰۰ قرار گرفته است. معمولاً نمودار سهام بین سطوح افقی ۳۰ تا ۷۰ نوسان بسیاری دارد. سطح افقی ۳۰ نقش یک حمایت‌کننده بسیار معتبر را ایفا می‌کند و نشان‌دهنده اشباع فروش است و روزهایی که با تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام فشار فروش، اندیکاتور به سطح ۳۰ یا پایین‌تر از آن نزدیک می‌شود، نمودار RSI در روزهای آتی به سمت بالا بر می‌گردد. در سطح افقی ۷۰ و بالاتر از آن هم معمولاً بحث مقاومت وجود دارد که نمودار به اشباع خرید می‌رسد و به‌نوعی خریداران به حد اشباع و کاهش قدرت خرید رسیده‌اند و شاهد فشار فروش و کاهش قیمت در نمودار هستیم.

تا اینجا با توجه به آشنایی نسبت به نوسان در سطح ۳۰ تا ۷۰ در اندیکاتور RSI، نوعی دریافت سیگنال و استراتژی معاملاتی را فرا گرفتیم. البته لازم به ذکر در روندهای ایمپالس (صعودی یا نزولی) معمولاً جهش اصلی نمودار در بالای سطح ۷۰ یا پایین سطح ۳۰ است، اما در روندهای خنثی معمولاً نمودار بین دو سطح ۳۰ و ۷۰ نوسان می‌کند.

شما همین‌طور می‌توانید در نمودار اندیکاتور RSI از ابزار خطوط روند استفاده نمایید. همان‌طور که در پنل تحلیل تکنیکال آساتریدرآگاه می‌توانیم از خطوط روند در چارت سهام استفاده کنیم، در نمودار RSI هم این فرآیند برای به دست آوردن نقاط خرید و فروش سهام قابل استناد و استفاده است. به‌عنوان نمونه طبق تصویر زیر، از نوار ابزار تحلیل تکنیکال در سمت چپ خطوط مورب را انتخاب می‌کنیم و با رسم یک خط مورب، در قسمت اشاره شده به دلیل شکست خط روند صعودی، سیگنال فروش دریافت می‌شود.

دریافت سیگنال خرید و فروش از طریق خطوط روند

دریافت سیگنال خرید و فروش از طریق خطوط روند

دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی منفی (نمودار اصلی و rsi)

گاهی اوقات در چارت سهام و اندیکاتور شاهد واگرایی هستیم؛ یعنی روی نمودار سهم شاهد قله‌ای بالاتر از قله قبلی هستیم. اما در اندیکاتور، قله‌ای پایین‌تر ثبت می‌شود. یعنی خطی که قله‌ها را به هم وصل می‌کند، روی چارت سهام به‌صورت صعودی بوده ولی روی اندیکاتور به شکل نزولی است. به‌اصطلاح این نوع واگرایی به واگرایی منفی مشهور بوده و نشان‌دهنده‌ی انتهای یک روند صعودی است.
نکته‌ی اصلی اینجاست که باید توجه داشته باشیم که قله‌ی دومی در چارت سهام حتماً تشکیل شده باشد و بعد از آن چند کندل پایین‌تر شکل بگیرد تا متوجه شویم که بالاترین نقطه به‌عنوان قله تشکیل شده است؛ زیرا در بسیاری از تحلیل ها افراد، واگرایی منفی را به چارتی که هنوز قله ی آن تشکیل نشده است نسبت می‌دهند، درحالی‌که این‌گونه نیست. در واقع در اینجا تشخیص پیوت ماژور بسیار مهم است. به‌منظور درک بهتر به تصویر زیر توجه فرمایید:

دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی منفی

دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی مثبت (نمودار اصلی و rsi)

حال اگر عکس این موضوع به وجود بیاید، یعنی در انتهای یک روند نزولی ما کفی را ببینیم که پایین‌تر از کف قبلی در نمودار است، اما در اندیکاتور کفی بالاتر تشکیل شده باشد، واگرایی مثبت را شاهد خواهیم بود، دقیقاً برعکس تصویری که در بالا مشاهده می‌کنید. این نوع واگرایی نشان‌دهنده‌ی انتهای یک روند نزولی است. در این حالت هم باید توجه داشته باشید که بعد از آخرین نقطه‌ای که به‌عنوان کف تشخیص دادید، چند کندل به سمت بالا تشکیل شده باشد تا بتوانید به‌عنوان واگرایی مثبت به آن استناد کنید. به‌منظور درک بهتر به تصویر زیر توجه فرمایید:

دریافت سیگنال خرید و فروش از واگرایی مثبت

فیلتر نویسی اندیکاتور RSI

همانور که توضیح داده شد با استفاده از اندیکاتور RSI در ابزار معاملاتی آساتریدر می‌توان نمودار یک سهم را تحلیل کرد و نقاط مقاومت و حمایت آن را در بازه ۳۰ و ۷۰ سنجید.
از تحلیل بنیادی یک سیگنال خرید سهام این اندیکاتور می‌توان در سایت www.tsetmc.com نیز بهره برد. در این روش از سه فیلد سفارشی به ترتیب زیر استفاده می‌کنیم:

(c0)= مقدار اندیکاتور Rsi 14 روزه در موقعیت فعلی
(c1)= سیگنال خرید یا فروش
(c2) = تکرار مقدار اندیکاتور Rsi 14 روزه در موقعیت فعلی

در منوی بالای سایتtsetmc گزینه دیده‌بان بازار را انتخاب می‌کنیم.

فیلتر rsi

در گام بعدی و در صفحه جدید گزینه قالب نمایش را انتخاب می‌کنید.

آموزش فیلترنویسی RSI

در کادر باز شده گزینه جدول و فیلدهای کاربر را انتخاب می‌کنیم که در نتیجه‌اش ستون‌های C0، C1 و C2 به جدول اضافه می‌شود. بعد نوبت جایگزینی کد فیلتر اندیکاتور RSI می‌رسد. کد زیر را در قسمت فیلتر سایت جایگزین می‌کنید.

var CalculateRSI =function(period)

// Calculate first “average gain” and “average loss”
var gainSum=0;
var lossSum=0;

for (var i = 0; i < period; i++) var rec=[ih][len-1-i];
gainSum += rec.gain;
lossSum += rec.loss;
>

var averageGain=gainSum /period;
var averageLoss=lossSum / period;

// Calculate subsequent “average gain” and “average loss” values
for (var i = period + 1; i < len; i++) var rec=[ih][len-1-i];

averageGain=(averageGain* (period – 1) + rec.gain) / period;
averageLoss=(averageLoss* (period – 1) + rec. loss)/ period;

// Calculate RSI
var RS = 0; // Relative strength
var RSIndex = 0; // Relative strength index

فیلترنویسی rsi

سپس در موقعیت فعلی هر نماد در فیلد C0 و C2 درج شده و سپس با تحلیل رفتار این اندیکاتور سیگنال خرید یا فروش صادره در ستون C1 تکمیل شده و لیست قابل مشاهده محدود به نمادهای دارای سیگنال خرید یا فروش میشود.

آموزش تصویری اندیکاتور rsi

در موقعیت فعلی هر نماد در فیلد C0 و C2 درج شده و سپس با تحلیل رفتار این اندیکاتور سیگنال خرید یا فروش صادره در ستون C1 تکمیل شده و لیست قابل مشاهده محدود به نمادهای دارای سیگنال خرید یا فروش میشود.

برای آشنایی بیشتر با مبحث واگرایی در تحلیل تکنیکال، پیشنهاد می‌کنیم از مطالب زیر در بآشگاه بلاگ استفاده نمایید:

نتیجه گیری

به‌صورت کلی اندیکاتور ها تنها تعقیب‌کننده روند و ابزاری کمکی برای تحلیل تکنیکال به شمار می‌آیند. هرگز تنها با استفاده از یک اندیکاتور نمی‌توان به موقعیت خرید و فروش اکتفا کرد؛ بلکه این سیگنال ها تنها هشداری برای توجه بیشتر به موقعیت سهام و بررسی بیشتر آن است تا اگر شرایط آن مناسب باشد با کمک این ابزار بتوان به تحلیل‌های انجام‌شده استناد کرد.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا