آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس

این جمله طلایی که وارن بافت را همواره به یاد داشته باشید: بازارهای مالی مکانی است جهت انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور!
تبدیل شدن به یک معامله گر موفق چقدر زمان می برد؟
یکی از بیشترین سوالاتی که از طریق ایمیل از ما پرسیده می شود “زمان دقیق تبدیل شدن به یک معامله گر موفق” هست; با این که این یک سوال بسیار معمول برای یک معامله گر تازه کار است; از دید یک تریدر با تجربه این طور به نظر می رسد که فرد نیاز به دانش و تجربه بیشتری دارد.
همانند تمام موضوعات دیگر در زندگی; اگر بیش از حد تمرکز خود را بر روی مقصد معطوف کنید و مسیر را فراموش کنید; حواستان از مسائل مهم تر پرت خواهد شد و نحوه ی بدست آوردن چیزی که می خواهید به دست آورید را از یاد خواهید برد.
بنابراین طرح این سوال که ” چقدر زمان می برد تا به یک تریدر موفق تبدیل شوم؟” سوال غلطی است و به جای آن سوالات مناسبی وجود دارد که ما به شما کمک خواهیم کرد جواب آن ها را پیدا کنید…
سوالات مناسبی که باید پرسیده شود…
یک تریدر برای موفقیت و سودآوری چه کارهایی باید انجام دهد؟
اولین و مهمترین سوالی که باید از خود بپرسید این است که ” به عنوان یک معامله گر چه کارهایی باید انجام دهم تا به موفقیت در معاملات خودم دست پیدا کنم؟”; این سوال بسیار مهم تری از آن سوالی است که در متن این مقاله آورده شده است.
دلیل این که می گوییم اهمیت این سوال بیشتر است این است که تا زمانی که ندانید چگونه باید معامله گر موفقی شوید; مطرح کردن زمان آن بی معنی است! اگر ندانید چگونه در بازارهای مالی درست معامله کنید; یقینا سود نخواهید کرد; به همین دلیل اولین چیزی که نیاز دارید نحوه ی درست معامله کردن است.
ما یک سری دوره ی آموزشی آماده کرده ایم که به مرور زمان کامل خواهد شد; این دوره ها به شما برای ورود به دنیای معامله گری کمک خواهند کرد و شما را از ابتدا در مسیر صحیح قرار خواهند داد.
آموزش سرمایه گذاری در بورس و اوراق بهادار
آموزش فارکس
پس نهایتا چقدر طول خواهد کشید؟
می توانم حدس بزنم که الان با خود می گویید” اوکی! همه ی این هایی رو که گفتی قبول داریم; اما بالاخره بهمون نگفتی چقدر طول می کشه تا تو معاملاتمون موفق بشیم!” بسیار خب! به شما بهترین و دقیق ترین جواب را می دهم; جواب این سوال این است که هیچ زمان مشخصی وجود ندارد چون توانایی ها واستعدادهای افراد مختلف متفاوت است.
کاملا متوجه ام که این دقیقا آن چیزی نیست که به دنبال شنیدنش بودید و شروع به خواندن این مقاله کردید اما عین واقعیت است و مطمئن باشید هرکسی که غیر از این جوابتان را داد حتما یک ریگی به کفشش هست و قصد شومی را در سر می پروراند!
بنابراین مدت زمانی که برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق نیاز است منحصرا به توانایی ها و استعداد های خودتان بستگی دارد; برخی از افرادی که من معامله گری را یادشان دادم به سرعت موضوعات مختلف را درک می کردند و با توانایی خارق العاده ای تمامی آن ها را اجرا می کردند اما برخی نیز بودند که باید زحمت زیادی می کشیدند تا تمامی مباحث آموزش داده شده را به منصه ی ظهور برسانند; به عبارتی دیگر ذهن برخی از افراد برای معامله گری خلق شده اما این به این معنی نیست که دیگرانی که استعداد معامله گری ندارند نمی توانند یا نباید معامله کنند; بلکه می بایست زمان و انرژی بیشتری خرج کنند تا به همان موفقیت ها دست پیدا کنند.
نهایتا می خواهم یک سری فوت کوزه گری در این مورد با شما در میان بگذارم قبل از اینکه این مبحث را تمام کنم…
طمع و پرتوقعی شما را در بازارهای مالی سلاخی خواهند کرد! زیرا این دو ویژگی سبب می شود تا در بازار همانند خوک معامله کنید ( بلانسبت!) به یاد داشته باشید که گاوها ( Bulls ) دربازار سود می کنند; خرس ها ( Bears ) نیز در بازار سود می کنند اما خوک ها در بازار سلاخی می شوند.
این یک ضرب المثل قدیمی است که از گذشته های نه چندان دور در وال استریت بین معامله گران نقل می شود که امروزه نیز بسیار در بازارهای مالی کاربرد دارد; هنگام معامله گری همواره این ضرب المثل را به یاد داشته باشید.
فضای ذهنی فردی که سوال ” چقدر طول می کشد تا معامله گر موفقی شوم؟” را می پرسد بسیار محدود است; این محدودیت می تواند مانع گسترش توانایی های ذهنی و پیشرفت علمی و تجربی معامله گر در مارکت شود.
سوالی که محتوایش مدت زمان موفق شدن در مارکت باشد تنها ناشی از طمع ورزی است; وقتی شما فقط بر موضوع طمع تمرکز می کنید ذهن محدود می شود; طمع ورزی زیاد می شود و همین دلیلی می شود برای ارتکاب خطاهای غیرقابل جبران در معامله گری همانند معامله بیش از حد ( Over trading ); ریسک کردن بیش از حد مجاز برروی یک معامله و غیره; این اشتباهات منجر به از دست دادن سرمایه خواهند شد و شما را از هدف اصلیتان که همان موفقیت در معامله گری است دور خواهد کرد.
بنابراین حتما به خاطر داشته باشید که توجه تنها برروی هدف ( تبدیل شدن به یک معامله گر موفق ) در نهایت باعث ضررده شدن معاملاتتان خواهد شد در حالی که تمرکز کردن برروی مسیر هدف; یادگیری صحیح معامله گری و درست معامله کردن شما را سریعتر از آن چیزی که فکر می کنید به هدفتان نزدیک خواهد کرد.
ویژگیهای یک تریدر حرفهای
۱۱ سال از زمان پیدایش بیت کوین میگذرد، از آن زمان تاکنون علاقه مندان دنیای تکنولوژی توجه ویژه ای به بیت کوین داشته اند و امروزه دنیای ارزهای دیجیتال جاذبههای زیادی در میان مردم پیدا کرده است. با این حال خرید بیت کوین، تریدینگ و سرمایهگذاری در آن نیاز به تخصص و مهارتی دارد که آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس باید آموزش ببینید.
به افرادی که در بازار ارزهای دیجیتال، اقدام به خرید و فروش یا مبادله میکنند اصطلاحا تریدر یا معاملهگر گفته میشود. این افراد مهارتهای تحلیلی خود را به مرور زمان و از طریق آموزش فرا گرفتهاند، هرچند که در این میان آزمون و خطاهایی را انجام داده اند و از تجربیات خود به درستی استفاده کرده اند. با این حال با بررسی خصوصیات روحی و شخصیتی مجموعه ای از تریدرهای موفق که در بازارهای بین المللی نظیر ارزهای دیجیتال و فارکس فعالیت می کنند، به نتایج جالبی دست پیدا کردیم.
هر یک از این تریدرها ویژگیهای شخصیتی و رفتاری ویژهای دارند که موفقیت آنها را تضمین میکند. برخی از این ویژگیها قابل فراگیری هستند و به مرور زمان و کسب تجربه، میتوانیم آنها را در خود ایجاد یا تقویت کنیم. در ادامه این مقاله با مرکز تحقیقات بلاک چین همراه باشید تا به بررسی ویژگیهای رفتاری و شخصیتی تریدرهای موفق بپردازیم و همچنین موانع روانشناختی که بر سر راه آنها وجود دارد را مورد بررسی قرار دهیم.
10 ویژگی تریدرهای حرفه ای
همواره در حال آموزش است
آموزش، بخش قابل توجهی از زندگی یک تریدر حرفه ای را به خود اختصاص می دهد، آن ها هر روز مطالب جدیدی را به دانش خود اضافه می کنند و از منابع گوناگون برای دریافت جدیدترین روش ها استفاده می کنند. یک تریدر حرفه ای هر چقدر هم که در تحلیل های خود مهارت بیشتری کسب کند، باز هم به دنبال استفاده از روش های بهتر و کسب دانش بیشتر است. آن ها می دانند که هرچه برای آموزش هزینه کنند، به نوعی بر روی خود سرمایهگذاری کرده اند و نتایج آن را در آینده ای نزدیک خواهند دید. بر همین اساس می توان گفت که دانش و تجربه، دو عامل کلیدی برای تضمین موفقیت یک تریدر حرفه ای است.
اهل ریسک و قمار نیست
یک تریدر حرفهای میداند که ریسک کردن بخشی جدایی ناپذیر از کار اوست. با این حال، نباید ریسکپذیری را با مفهوم قمار اشتباه گرفت و بدون فکر و بررسی دقیق وارد معامله شد، چراکه بدون شک سرمایه شما به خطر می افتد. قمار یک بازی اعتیادآور است که به از دست رفتن سرمایه افراد منجر میشود و در آن همه چیز به شانس و احتمال ۵۰-۵۰ بستگی دارد، اما ترید یک شغل و تخصص است که با افزایش مهارت و پیشرفت در تخصص، افزایش سرمایه و موفقیت مالی را به دنبال دارد.
اخبار و ارتباطات قوی دارد
تریدرهای موفق و حرفه ای در انجام مبادلات و خرید و فروش های خود، یک شبکه ارتباطی قوی ایجاد می کنند و همواره به اخبار و اطلاعات اهمیت ویژه ای می دهند. آن ها با شبکه سازی قوی سعی میکنند، به اخبار و اطلاعات دسترسی سریع داشته باشند تا در مواقع حساس بهترین تصمیم را بگیرند.
منطقی است
معاملهگران در بازار ارزهای دیجیتال باید منطقی باشند، چراکه هر روز اخبار گوناگونی در مورد پذیرش شرکت ها و گسترش کاربردهای آنها منتشر میشود که تریدرها را نسبت به خرید و فروش راغب میکند. بنا بر این اگر به اندازه کافی منطقی نباشد و اصول مدیریت سرمایه را رعایت نکند، بدون تفکر تصمیم هایی میگیرد که بازگشت از آن ها غیر ممکن است و نتیجه ای جز از بین رفتن سرمایه به دنبال ندارد.
منظم است
منظم بودن یکی از ارکان کلیدی در بازارهای سرمایه است. یک تریدر حرفه ای معاملات خود را مکتوب کرده و نقاط ضعف و قوت خود را در هریک از معاملات یادداشت میکند. این امر سبب میشود تا از اشتباهاتی که در گذشته داشته است تجربه کسب کند و در نهایت یک سبد سرمایهگذاری مناسب بوجود آورد که در آن درصدهای خرید را به یک میزان مناسب و مشخص قرارداده است.
متعهد است
یک معاملهگر حرفهای اولین تعهد را نسبت به خود دارد و در تلاش است که شخصیت معاملهگری را برای خود تقویت کند. تریدرها تعهد میکنند که اهل ریسک و قمار نباشد، متعهد میشوند که حتما نظم را انجام معاملات خود رعایت کنند. تعهد میدهند که از طمع کردن بپرهیزند و به حد ضرر و حد سود خود متعهد باشند. در واقع این تعهدها مانند یک نقشه، راه را روشن میکند.
طماع نیست
طمع قاتل یک تریدر است و معمولاً در شرایط سود به سراغ افراد میآید و مانع از این میشود که در معاملات خود انتخاب درستی انجام دهند. با این حال، طمع در هر کاری مضر است، اما در معاملات بازار ارزهای دیجیتال، همچون سمی است که تریدر با دستان خود مینوشد و به دل خود حسرت مینشاند.
صبور است
بدون شک صبر کردن یکی از راه های موفقیت در ترید و معامله گری به شمار می رود. نوسانات زیاد در قیمت بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال، خود گویای این مطلب است. شاید شما هم در مورد موفقیت های مالی وارن بافت مطالب زیادی خوانده باشید، با این امید که روزی مثل او به ثروت فراوانی دست پیدا کنید، اما باید گفت که افراد کمی وجود دارند که مثل وارن بافت صبور هستند.
این جمله طلایی که وارن بافت را همواره به یاد داشته باشید: بازارهای مالی مکانی است جهت انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور!
مستقل میاندیشد
حرفهای ها بدون انجام تحلیل و صرفا به گفته یک فرد خاص، نسبت به خرید هیچ سهم یا ارز دیجیتالی اقدام نمیکنند. آن ها معتقدند که حتی اگر تحلیل شما اشتباه باشد و ضرر کنید، با نظر خودتان ضرر کرده اید و به مرور زمان از ضرر خود درس می گیرد که سود این درس بسیار با ارزشتر است. بر همین اساس تریدرهای با تجربه در معاملات خود کاملاً مستقل عمل میکند، درست است که از نظرات سایر تحلیلگران استفاده میکند، اما در پایان خودشان تصمیم درست را می گیرند.
رازدار است
رازداری در مبادلات ارزهای دیجیتال بسیار پر اهمیت است. شما در قبال تحلیل ها و دانش خود مسئولیت دارید و اسرار سرمایهگذاریتان را نباید در هیچکجا بیان کنید. اینکه چقدر سرمایه دارید و آن را به چه صورت سرمایهگذاری کردید، رازی است که نباید همه از آن مطلع باشند. یک تریدر حرفهای و متخصص ارزش اطلاعات را میداند و بدون دلیل آن را ارائه نمی کند.
اشتباهات روانشناختی در ترید
از جمله اشتباهات روانشناختی که سد راه تریدرهای حرفهای و سرمایه آنها قرار دارد، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- عزت نفس پایین و محدود کردن سود (انتخاب کمترین میزان حد سود)
- اعتیاد به انجام معاملات زیاد
- مدیریت نکردن ریسک
- شک و تردید زیاد در مورد درستی موقعیت ورود یا خروج از یک معامله
- ترس از ضرر کردن
- امید در شرایط نزول بازار و بدون توجه به حقایق
- خروج بی موقع از بازار
- خریدوفروش بصورت هیجانی
- خوشحالی بیش از حد بعد از یک معامله پرسود
شاید هر یک از موارد بالا یک امر بدیهی در ترید و معامله گری به نظر برسد، اما بسیاری از تریدرها وجود دارند که با وجود آگاهی از این اصول و تنها به خاطر عدم رعایت یکی از این موارد، سرمایه خود را به نابودی کشانده اند.
انتخاب حرفهای
در حال حاضر موضوع خرید و فروش ارزهای دیجیتال جذابیت بسیار زیادی پیدا کرده است، در برخی مواقع یک فرد معمولی بخشی از سرمایه خود را تنها با هدف سرمایهگذاری کوتاهمدت یا بلندمدت در این بازار وارد میکند. استفاده از مشاوران فعال در حوزه رمز ارزها و انتخاب نقطه ورود آگاهانه برای اینگونه از افراد یک امر بسیار ضروری است.(البته مشاوران ما در این مورد شما را راهنمایی خواهند کرد).
برخی دیگر هم ترید در بازار کریپتوکارنسی را به عنوان یک شغل و سبک زندگی انتخاب میکنند و با گذشت زمان و کسب دانش و تجربه به یک تریدر حرفهای تبدیل میشوند، این افراد باید بر روی ویژگیهای شخصیتی و روانشناختی خود تسلط کافی داشته باشند که البته فراگیری برخی از این ویژگی ها، با تمرین و آموزش امکان پذیر خواهد بود. بدین منظور مرکز تحقیقات بلاک چین پکیج های آموزشی صفر تا 100 ترید و تحلیل تکنیکال را برای شما فراهم کرده است. از سطح مقدماتی که مباحث روانشناسی بازار و اصول دقیق مدیریت سرمایه را بطور کامل آموزش میبینید، تا سطح حرفه ای که با انجام تریدهای روزانه به یک استراتژی کاملا جدید در ترید و تحلیل تکنیکال دست پیدا می کنید و در نهایت به یک تریدر حرفه ای تبدیل می شوید.
آموزش صفر تا صد تریدینگ و تحلیل تکنیکال، ویژه بازار ارزهای دیجیتال، بورس و فارکس
سه اصل اساسی در بازارهای مالی
بسیاری از کاربران به ما ایمیل زدند و سوال هایی پرسیدند که در بازارهایی مانند فارکس ، باینری آپشن یا بورس ایران چه اصل مهمی را در نظر بگیریم تا بتوانیم همانند معامله گران حرفه ای ترید انجام دهیم . در این مقاله سه اصل اساسی در بازارهای مالی را خواهیم گفت ؛ سه اصلی که اگر آنها را بکاربگیرید میتوانید درصد موفقیت خودتان را تا حد بسیار خوبی بالا ببرید.
در بازارهای مالی همیشه تعداد افراد شکست خورده چندین برابر افراد موفق بوده و از دلایل اصلی شکست افراد هم میتوان نداشتن اطلاعات کافی و نداشتن نظم (برنامه) اشاره کرد.
واقعا فرق یک معامله گر حرفه ای و موفق با یک معامله گر ناموفق در چیست ؟ معامله گران ناموفق به سرعت و پشت سرهم معامله باز میکنند تا در آخر سرمایه شان تمام شده و از بازار خارج شوند در صورتی که معامله گران موفق برای هر یک از معامله های خود گاها ساعتها زمان میگذارند و تا دلیل محکم و قوی طبق تحلیلی که انجام میدهند بدست نیاورند هیچگاه وارد معامله نمیشوند آنها در روز تعداد ترید های مشخصی باز میکنند اگر معامله شان با سود بسته شود دلیل آنها را تسلط کافی بر تحلیل بازار میداند و اگر با ضرر بسته شود هیچ شخصی را مقصر قلمداد نمیکند و با خونسردی کامل با موضوع برخورد خواهد کرد.
اما 3 اصل مهم در بازارهای مالی که به سه M مشهور است را در ادامه برای شما بصورت کامل توضیح خواهیم داد .
دلیل نامگذاری سه M اینست که هر سه اصل با حرف M شروع میشوند . Method ،Money ،Mind
1- اصل اول mind که به معنی ذهن میباشد و تعبیری از روانشناسی در معامله دارد.
در ایران هر روز شاهد رشد و معرفی بیشتر بازارهایی مانند باینری آپشن مخصوصا بروکر الیمپ ترید هستیم که ایرانیان استقبال بسیار خوبی از آن کرده اند و تنها دلیل این استقبال کسب درآمد دلاری از راه ترید زدن میباشد ، زمانی که یک معامله گر انگیزه خودش که کسب درامد از این راه بوده را از دست میدهد محکوم به شکست آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس است این افراد احساسی عمل میکنند و همین مورد یکی از شایع ترین علل شکست در بازارهای مالی است.
همچنین کسانی که این کسبوکار را یک قمار یا بازی میدانند از دسته افرادی هستند که قطعا ضرر خواهند کرد و پس از مدتی باید از این بازارها خارج شوند.
اکثر افرادی که شکست میخورند ، استاد یا برخی از اتفاقات را مقصر میبینند ، اما آیا بنظر شما مقصر اصلی چه چیزی میتواند باشد؟
افراد تازه کاری که وارد بازار میباشد همانند کودکانی هستند که بلیط بخت آزمانی خریده اند و منتظرند که دیگران در مورد موفق شدن یا نشدن آنها تصمیم بگیرند ، یکی از نمونه های بارز آن کانال های سیگنال دهی تلگرامی است که اخیرا بسیار باب شده و معامله گران تازه کار به هوای رسیدن و کسب سودهای میلیونی گول این افراد را میخورند و عملا سرنوشت و سرمایه خودشان را در اختیار تصمیم یک فرد دیگر میگذارند . تاکید میکنیم به هیچ وجه گول تبلیغات های این افراد را نخورید و تمام تلاش خودتان را انجام دهید تا بتوانید بازار را خود تحلیل کرده و دست به ترید بزنید.
بهترین زمان برای تصمیم گیری های مهم دقیقا قبل از ترید زدن میباشد به دلیل اینکه هنوز سرمایه ای وارد نکردید لذا ذهنتان آرام است و میتوانید با دقت کافی بازار را تحلیل کرده و استراتژی خروج خود را تعیین کنید .
یکی از اشتباهات تریدرهای مبتدی این است که حد ضرر خودشان را قبل از ورود به معامله تعیین نمیکنند آنها فکر میکنند اگر معامله ای که ضرر شده را نگه دارند تا چند لحظه آینده با سود بسته خواهد شد در صورتی که یک خیال باطل است شما هر جایی که حد ضرر را تعیین کرده باشید و رفتار بازار نشانه ای از برگشت قیمت نداشته باشد باید از آن معامله خارج شوید.
سعی کنید یک روزنگار داشته باشید : روزنگار یکی از ساده ترین و بهترین راه ها برای جلوگیری از اشتباهات گذشته است ، یعنی شما از هر سود یا ضرری که کردید آن را در دفتر روزنگار خود ثبت کنید ، بهترین معامله گران جهان هم اشتباه میکنند ولی مهم اینست که یک اشتباه را 2 بار تکرار نکنید.
تا میتوانید اطلاعات در زمینه تحلیل بازارهای مالی بدست بیاورید
این را بیاد داشته باشید که هر شغلی با توجه به اهمیتی که دارد میزان زمان آموزش متفاوتی نیز دارد ، به طور مثال در شغل رفتگران احتیاج به آموزش اندکی است اما فردی که شغلش جراحی قلب میباشد باید سالها درس بخواند و یا حتی خلبانان که از همان ابتدا با تمرین های سخت آموزش هایشان شروع میشود ، دلیلش هم کاملا واضح و روشن است اگر اشتباهی از جراح یا خلبان سر بزنید منجر به مرگ یک یا چندین نفر میشود .
در ترید هم اگر معامله گر اشتباهی انجام دهد از نظر اقتصادی ضررهای فراوانی خواهد کرد ، به جراح دستیارانش کمک میکنند تا اشتباهی نکند و به خلبان ها برج مراقبت اما به یک معامله گر فقط خودش میتواند کمک کند تا وارد مسیر اشتباهی نشود .
به نظر ما ترید از جراحی هم سخت تر است چرا که یک سیستم خود آموز هست و بیشتر قوانین ورود یا خروج از ترید توسط خود معامله گر تدوین میشود .
سه کار به شما پیشنهاد میکنیم تا خودتان یک مراقب حرفه ای برای تریدهایتان باشید.
1-پذیرفتن مسئولیت : هیچوقت نمیگذارند یک خلبان تازه کار یک هواپیما را براند ولی هر تریدر تازه کاری میتواند در همان روز اول یک حساب ریل باز کرده و اقدام به معامله کند
2- زیر نظر داشتن موجودی حساب : یکی از ابزار هایی که میتواند حواس شما را به معاملات جمع کند میزان و موجودی حسابتان است ، برای حساب خود حدی تعیین کنید و اگر بیشتر از آن حد ضرر کردید تا یک هفته وارد لایو نشوید و فقط در دمو به تمرین بپردازید.
3-تمرین بسیار : سعی کنید اعمالتان در معامله ناخودآگاه شود ، توجه کرده اید نسبت به روز اولی که پشت فرمال نشسته اید تا امروز چقدر رفتارتان ناخودآگاه تر شده ، دقیقا شما باید آنقدر تمرین کنید تا به همچین مرحله ای برسید.
2- اصل دوم Method یا روش و استراتژی معاملات شما
معامله گران تازه کار باید از استراتژی استفاده کنند که توسط افراد حرفه ای تست شده باشد و بازدهی خوبی در ترید به شما بدهد ، در همین جا است که فرق یک تریدر حرفه ای و مبتدی مشخص میشود ، تازه کارهایی که بر اساس یک اندیکاتور پیشفرض معامله میکنند ، یا سرمایه خودشان را به دست یک نفر دیگر که سیگنال میدهد میسپارند و هیچکدام از پارامترهایی که مهم هستند را تنظیم نمیکنند که تمامی اینها چیز جر ضرر عاید معامله گر نحواهد کرد.
اما یک تریدر حرفه ای کسی است که به تمامی الگوهای تحلیلی تسلط دارد و حتی با کندل خوانی براحتی میتواند بازار را رفتار شناسی کند این افراد مانند عقاب مواظب سیستم معاملاتی خود هستند و دائما با بازخوردهایی که میگیرند در حال بهبودی آن میباشند.آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس
تست استراتژی در دمو
با هر استراتژی که شروع به معامله میکنید باید حداقل یک ماه آن را در محیط دمو تست کنید ، روش معاملاتی را باید در تمام تایم فریم ها و تایم کندل های امتحان کنید تا متوجه شوید در چه تایمی موفقیت و سود بیشتری دارید . برای خود جریمه هم بگذارید مثلا اگر تریدهای روزانه شما زیر 70 درصد بازدهی رسید باید یک هفته به تمرین در دمو اضافه کنید .
شناخت انوع اندیکاتور ها
در کل اندیکاتورها را میتوانیم به چهار نوع نقسیم بندی کنیم
اندیکاتورهایی که در جهت روند حرکت میکنند، مووینگ اورج ها یا خطوط اندیکاتور مکدی از این دسته اند که با کاهش قیمت روبه پایین ، و با افزایش قیمت رو به بالا حرکت میکنند .
اسیلاتور ها : این دسته سعی میکنند نقاط برگشت را برای ما مشخص کنند مانند اسیلاتور استوکاستیک .
حجم ها: این دسته از اندیکاتور ها حجم و ارزش بازار را برای ما به نمایش میگذارند .
بیل ویلیامز: دسته چهارم را به آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس احترام این فرد نامگذاری شده به این دلیل که اندیکاتور های تاثیرگذاری را ابداع کرده است .
در مقاله زیر بصورت کامل در مورد شناخت اندیکاتورها و اسیلاتورها توضیح داده ایم .
انوع تایم فریم ها
تایم فریم ها هم مانند اندیکاتور ها ناهماهنگی دارند . به طور مثال در مویینگ اوج در تایم فریم 4 ساعته سیگنال خرید میدهد ولی در تایم فریم 30 دقیقه سیگنال فروش میدهد .
افراد تازه کار سعی میکنند فقط با یک تایم فریم کار کنند که ما آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس به شما دوستان پیشنهاد میکنیم از سیستم سه صفحه ای استفاده کنید .
در صفحه اول تایم کندلی را انتخاب کنید که در آن موفقیت بیشتری دارید مثلا 1 ساعت ، سپس در صفحه دوم تایم کندل بیشتری را انتخاب کنید تا گذشته بازار را بهتر مشاهده کنید بطور مثال روی 4 ساعت ، و در صفحه سوم یک تایم کندل کوتاه مدت مثل 10 دقیقه را انتخاب نمایید.
حال با تایم کندل بلند مدت روند بازار را تشخیص میدهید و با دو تایم کندل دیگر زمان دقیق وارد شدن به معامله را مشخص کنید.
تسلط بر احساسات
افرادی هستند که در موسسات سرمایه گذاری ترید میزنند و در قبال آن حقوق دریافت میکنند و افراد دیگری که بصورت خصوصی برای خودشان ترید میزنند که میتواند دلایل مختلفی داشته باشد.
همانند تمامی کسبوکار ها هدف اصلی از معامله کردن در بازارهای مالی کسب درآمد است ، بعضی از تریدرها به موفقیت بسیار خوبی رسیدند ولی به علت سرخوشی زیاد و اعتماد بنفس کاذب با چند ترید تمامی سرمایه شان را به باد داده اند .
معامله گران موفق ، چندین روش معاملاتی را تست میکنند و بهترین روش را انتخاب میکنند ، با استفاده از روانشناسی دقیق بازار حد سود و ضرر را مشخص کرده و با درایت و طبق اصول وارد معامله میشوند .
داشتن برنامه ای مشخص
یک معامله گر حرفه ای باید ساعات مشخصی که در آن فعالیت میکند را مشخص نماید و در آن تایم به هیچ عنوان کار دیگری جز ترید انجام ندهد .
یک برنامه روزانه برای خود بنویسید اینطور کارهایتان دسته بندی میشود و ذهنتان کاملا آماده به کار میشود .
همیشه نیم ساعت قبل از اینکه وارد معامله ای شوید سعی کنید سری به اخبار اقتصادی بزنید و یا جفت ارز های مختلف را مورد ارزیابی قرار دهید.
هنگامی که وارد معامله میشوید باید با تمام حواستان روند را دنبال کنید این حرف به این معنا نیست که زل بزنید به صفحه مانیتور بلکه به این معناست برای هر حرکتی چه در خلاف جهت روند چه در جهت روند باید برنامه ای داشته باشید .
توجه داشته باشید که معامله گری سفر نیست بلکه یک مقصد است . هر روز حداقل 2 بار مدیتیشن کنید و سعی کنید ذهنتان به آرامش برسد ، ورزش را فراموش نکنید عقل سالم در بدن سالم میباشد.
3-اصل سوم money پول یا مدیریت سرمایه
در اصل سوم سوال مطرح میشود که برای چه چیزی ترید میکنید؟ برای کسب درآمد و بدست آوردن پول یا صرفا برای تفریح و لذت ؟؟؟
نیازی نیست جوابی بدهید تاریخچه معاملات شما به تنهایی جواب این سوال را میدهد .
قطعا اکثریت افرادی که تازه وارد معامله گری میشوند دلیل اصلیشان بدست آوردن پول است ولی پس از مدتی آنها ترید را به دید یک تفریح نگاه میکنند و دیگر طبق قوانین وارد معامله نمیشوند و عملا با سرمایشان قمار میکنند .
تقریبا هر تریدر تازه کاری میتوانید پشت سرهم سود کند این مورد حتی در کازینو هم صدق میکند کسی که قمار انجام میدهد گاهی اوقات توانسته چندین برد پشت سرهم داشته باشد پس این مورد بدور از ذهن نیست اما تعداد محدودی هستند که همین روند سودگیری را ادامه دار کرده و موجودی حسابشان را چندین برابر میکنند .
در اینجاست که مبحث مدیریت سرمایه خودنمایی میکند ، برخی آن را یک علم میخوانند و برخی دیگر یک هنر میدانند ، اما در اصل مدیریت سرمایه ترکیبی از هر دو میباشد . هدف اصلی مدیریت سرمایه کمترکردن ضرر در تریدهای ضررده و بیشتر کردن سود در تریدهای سودده میباشد .
زمانی که قصد دارید از چراغ قرمز عبور کنید به اطراف خود نگاه کرده و بعد عبور میکنید چون هستند رانندگان بی احتیاطی که چراغ قرمز را هم رد کنند ، در معاملات بازارهای مالی مدیریت سرمایه دقیقا نقش همین نگاه کردن به اطراف را ایفا میکند ، این مهم نیست که روش معاملاتی شما چه میزان خوب کار میکند مدیریت سرمایه برای سوددهی مکرر الزامی هست.
با پدری آشناییت داشتم که پسر نوجوان خودش را برای مدیریت سرمایه آموزش میداد ، او شنبه هر هفته بهمراه پسرش به میدان اسب دوانی میرفت و هر هفته 10 دلار به پسرش میداد و میگفت با این 10 دلار هم باید ناهار برای خودت بخری و هم در شرط بندی اسب ها سرمایه گذاری کنی .
پدر با دوستانش به تفریح میپرداختند و پسر میتوانست هر صحبتی با پدرش انجام دهد بجر گرفتن پول بیشتر ، آن پسر باید طوری 10 دلارش را مدیریت میکرد که هم بتواند روی اسب ها شرط ببندد و هم از غذایش لذت ببرد .
تقسیم پول (مدیریت سرمایه ) نحوه شرط بندی روی اسب ها (تحلیل تکنیکی) صبور بودن برای پیدا کردن بهترین موقعیت جهت شرط بندی (روانشناسی) آن پسر را تبدیل به یک میلیونر کرده و یکی از موفقترین مدیران هج فاند با حسابی چند میلیون دلاری .
اندازه و حجم سرمایه گذاری برای هر معامله
برخی اوقات ما با حساب هایی با موجودی کوچک میتوانیم معاملات بسیار خوبی داشته باشیم اما به محض بزرگ شدن موجودی حساب مشکلات عجیبی برای ما ایجاد میشود که بهترین راه حل اینست که مجدد برگردید به حالت قبل و با معاملاتی کوچک وارد بازار شوید .
یک مثال میزنم تا بهتر موضوع را درک کنید : کدام یک از شما حاضر هستید روی یک لبه ای راه بروید که یک متر از زمین فاصله دارد و در ازای آن به شما 100 دلار داده میشود ، قطعا همه شما حاضر به انجام دادن اینکار هستید ولی زمانی که به گفته آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس میشود روی لبه یک ساختمان مرتفع راه بروید و 10000 هزار دلار به شما میدهند شاید یک یا دو نفر از شما اعلام آمادگی کنند ، دقیقا معامله کردن با حساب کوچک مانند راه رفتن روی لبه ای است که از زمین 1 متر فاصله دارد اگر بیوفتید شاید یک زخم کوچک بردارید ولی هنگامی که با یک حساب بزرگ با معاملاتی با حجم زیاد اقدام میکنید دقیقا مانند راه رفتن روی لبه یک آسمان خراش است اگر بیوفتید نابود میشوید .آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس
این 3 اصلی که به شما گفته شد از اساسی ترین مواردی هست که هر تریدر باید آن را در نظر داشته باشد این مقاله بصورت خلاصه ترجمه شده تا شما دوستان عزیز بتوانید چکیده مطلب را بهتر درک کنید.
راهنمای معاملهگری برای بازیگران آماتور
ترید یا معامله ارزهای دیجیتال یک سفر پرماجرا است که برای هر کسی معنایی دارد و میتواند شغلها، کسبوکارها و همه صنایع را تحتتاثیر خود قرار دهد. معاملهگران واقعی افرادی هستند که دل به راه سپرده آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس و در آن به موفقیت میرسند. آنها برای این کار ابزارها و استراتژیهای متعددی را به کار میگیرند و هرکدام قوانین و اصول خود را برای رسیدن به این هدف دنبال میکنند. البته بین روشها و عادات معاملهگران موفق شباهت و تفاوتهایی هم وجود دارد.
به گزارش ارز دیجیتال، دنیز آندروشچنکو، محقق ارزهای دیجیتال، با بررسی صحبتهای معاملهگران مشهور دنیا، توصیههای زیر را به بازیگران آماتور میکند.
۱- قبل از به خطر انداختن پولهایتان یاد بگیرید
والتر لسیکار، برت باسنبری و ماداز سه تن از تریدرهای موفق هستند. هر سه آنها باور دارند یادگیری و آموزش مهمترین قدم برای تبدیلشدن به یک معاملهگر موفق است.
توصیه ساده اما مهم آنها باز کردن یک حساب کاربری آزمایشی(دمو) است؛ اینگونه حسابها به معاملهگر مقداری موجودی غیرواقعی برای معامله میدهند و به او کمک میکنند تا به خوبی از پیچیدگیهای یک بازار مطلع شود. صاحب کانال افسانهای «Futures Trader۷۱» در یوتیوب، در مصاحبه خود با وبسایت بوکمپ روند یادگیری ترید را یک فرآیند چند مرحلهای توصیف میکند که نیاز به درک انسانی دارد. او در این باره میگوید: در مرحله اول، یادگیری شما بهصورت مکانیکی است و هیچ ایدهای درباره مهارتهای نهایی موردنظر خود ندارید. در مرحله دوم، متوجه خواهید شد که هیچ چیز در این مورد بلد نیستید. در این مرحله به جمعآوری اطلاعات پرداخته و تمرینها و سرمشقهای زیادی انجام خواهید داد. در مرحله سوم شما در نهایت متوجه میشوید که چه کاری باید انجام شود و مغز خود را طوری تمرین میدهید که آگاهانه این کار را به شکلی مداوم انجام دهد.
۲- ترید یک شغل است؛ مثل یک شغل با آن برخورد کنید
گرداننده کانال یوتیوبی«Del the Trader» ادعا میکند که شیوه برخورد شما با این کار باید مثل یک کسبوکار در حال رشد باشد. لوئیز رکابارن بر این نکته تاکید میکند که کار سخت و تمرکز، اصول موفقیت در تریدینگ هستند. تمرکز یک معاملهگر معمولا از تمرکز روی انجام یک تحلیل کلی از بازار شروع شده و در نهایت به نظارت و معامله روی چندین سهام یا دارایی خاص تبدیل خواهد شد.صاحب کانال «Futures Trader۷۱» هم خاطرنشان میکند که لازم است با این حرفه از نظر سرمایهگذاری و تعهد مثل یک کسبوکار برخورد شود. مدیریت و اختصاص زمان مناسب، بیشترین فرصت برای کسب سود را برای شما فراهم خواهد کرد.
مارکو با نام کاربری «Bitscalp»، یک معاملهگر ناشناس از کشور مالت میگوید: خیلی از مردم نمیتوانند در این کار به موفقیت برسند. سالها طول میکشد تا بتوانید با آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس وضعیت قرمز بازار و از دست دادن پول در این کار کنار بیایید. اکثر مردم خوردن تنقلات و تماشای تلویزیون را به رسیدن به استقلال مالی ترجیح میدهند.
۳- نقشه و برنامه داشته باشید و به آن وفادار بمانید
برت باسنبری معتقد است که بدون یک طرح و استراتژی جامع، سود و زیان معاملات شما در بهترین حالت به یک اندازه خواهد بود. البته تنها باسنبری نیست که چنین عقیدهای دارد. جیسون راموس به ما توضیح داد که چرا باید همیشه دو نوع استراتژی را به کار گرفت: یک استراتژی برای معاملات روزانه و یک استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک در زمان بحرانها.
معاملهگران مطرح در این زمینه توصیه میکنند که بهتر است عادات معاملاتی خاص خود را خلق کنید:
- هر روز در یک ساعت معین بیدار شده و برای کار آماده شوید.
- سطوح خروج و ورود برای خود ترسیم و یادداشت کنید.
- همیشه توجه ویژهای به حد ضرر(Stop Loss) داشته باشید.
- در ابتدا با مبالغ کم شروع کنید و با دوری از ضررهای هنگفت کاری کنید که فرصت یادگیری داشته باشید.
- به دنبال الگوها بگردید.
جوزف گاسپرونی میگوید: مهمترین نکته در کار یک معاملهگر، ثبات است.
اشتباهات خود را شناسایی کنید. یادتان باشد که استفاده از مقیاسهای بزرگ (Oversizing) فقط هنگامی توجیه دارد که شما استراتژی دقیق و محکمی داشته باشید.
باسنبری میگوید: ترید را برنامهریزی و برنامهریزی را ترید کنید.
بیت اسکالپ از این نظر یک معاملهگر کاملا متفاوت از بقیه است. او طرفدار ابداع مداوم طرحهای ابتکاری برای مدیریت ضررها است. از نظر او سابقه معاملات شما لزوما با موفقیت شما بهعنوان یک معاملهگر ارتباطی ندارد و موفقیت در این کار بیشتر به قدرت یادگیری و سازگاری شما در طی این روند وابسته است.
از نظر زمان معامله، بیشتر معاملهگرها صبح زود را ترجیح میدهند. کارلوس مارتینز معتقد است که معامله در این زمان بهترین سود را به همراه خواهد داشت. البته دیگر معاملهگران ترجیح میدهند دیرتر و زمانی که میتوان روند بازار آموزش تبدیلشدن به تریدر حرفهای در بورس را راحتتر شناسایی کرد، کار خود را آغاز کنند.
۴- مساله اصلی مدیریت ریسک است
بازندگان را کنار گذاشته از برندهها تقلید کنید. شما هم احتمالا این جمله را بارها شنیدهاید. بیدلیل نیست که اکثر معاملهگران موفق مکررا این اصل را در معاملات به کار میبرند و تازهواردها برعکس آن را فراموش میکنند.
فرانک پولاک به ما یادآوری میکند که ریسکپذیر بودن در معاملات و نترسیدن از ضرر میتواند باعث بهبود روند موفقیت و سودآوری معاملات شما شود. نقطه خروج و توقف ضرر(استاپ لاس) باید همیشه در برنامهریزی شما در نظر گرفته شود. در معامله باید آرزو، دعا و امید را کنار بگذارید در غیر اینصورت هنوز درستان را خوب یاد نگرفتهاید.جیسون از شرکت اویل تریدینگ گروپ(OTG) نیز ضمن تایید این نکته اضافه میکند که معاملهگران باید معاملات موفق خود را تا جایی که ممکن است تکرار کنند[و تا جایی که میتوانند جلوی ضرر را بگیرند]. او میگوید که رابطه بین ریسک و پاداش در این کار هم صدق میکند و ریسک بیشتر، پاداش بیشتری به همراه خواهد داشت.کونینگ کارل یک گام فراتر رفته و استدلال میکند که ضرر کردن برای تغییر و بهبود استراتژی یک معاملهگر لازم و حیاتی است. صفتی که بازار در طی زمان به شما میآموزد فروتنی است و این صفت برای برآوردهای شما و تکرار نکردن اشتباهات گذشته، بسیار مهم است.
والتر لسیکار شکستها و ضررها را بخشی جدانشدنی از روند یادگیری میداند. در واقع هنگامی میتوانید به سود و درآمد بالاتری دست پیدا کنید که یاد گرفته باشید ضررهای خود را به حداقل برسانید.
هنگام شروع یک روند، اولین کار من ایجاد و نهایی کردن حدود حد ضرر است. چه حرکت بازار به نفع من باشد چه به ضرر من، من هیچگاه تا رسیدن به حدودی که مشخص کردهام منتظر نمینشینم چون خیالم راحت است که آنها را تعیین کردهام.
برت باسنبری هم در مورد نادیده گرفتن مدیریت ریسک هشدار میدهد. او بدترین معامله عمر خود را وقتی میداند که مبلغ ۴۵۰۰ دلار سود کرده بود، اما بعد از اینکه یک دوش گرفت و برگشت متوجه شد که ارزش سهامش ۴هزار دلار پایین رفته است. او به جای جلوگیری از ضررهای بیشتر و خروج، پوزیشن خود را حتی وقتی ارزش آن ۸هزار دلار پایین رفت هم حفظ کرد. صبح روز بعد که موجودی خود را بررسی میکرد متوجه شد که ۲۷هزار دلار ضرر کرده است. من هیچگاه این اشتباه را تکرار نخواهم کرد. همیشه به استراتژی و برنامه خود وفادار بمانید.
۵- تحلیل فاندامنتال اهمیت زیادی دارد
تحلیل فاندامنتال مخصوصا از نظر سرمایهگذاری ارزش از اهمیت زیادی برخوردار است. با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند که تحلیلهای فاندامنتال جای تحلیلهای تکنیکال را نمیگیرند.
مدیر کانال «دین مارکت پروفایل» معتقد است که ترکیب این دو روش میتواند درآمد شما از معاملات را تا حد زیادی بهبود ببخشد. این معاملهگر هندی از تحلیل فاندامنتال برای بررسی تصویری کلی از بازار و تصمیمگیری درباره عوامل پشت پرده حرکات حجمی و قیمتی آن استفاده میکند. او چارچوب معاملاتی خودش به نام LTC را به کار میبرد که در آن حرف L نشانه Logic(منطق)، حرف C نشانه Context (فضای حاکم) و حرف T نشانه Timing (زمانبندی) است. در نهایت این ارزش فاندامنتال یک دارایی است که سبب افزایش قیمتش در بلندمدت میشود.
کونینیگ کارل معتقد است که با توجه به سیکلپذیری بازارهای سهام، دورههای رکود بهترین زمان برای خرید داراییهای مالی است. مهمترین اصل در این روش ثبات رویه است و البته موفقیت در آن میتواند به تکبر و خودنمایی بینجامد.گرداننده کانال یوتیوب مداز مانی میگوید که موقعیتهای خرید و فروش به فاکتورهای خاصی وابستهاند و اخبار مثبت و منفی تاثیر زیادی بر بازار دارند. شاخصهای اصلی این رویدادها حجم، نوسان و همچنین نقاط حمایت و مقاومت هستند. برای بعضی معاملهگران، عمق بازار(market depth) عنصری تعیینکننده برای استراتژی آنها است و ۹۰ درصد نیرو و تمرکز خود را صرف آن میکنند. مداز مانی اینگونه استدلال میکند که شاخصهای تکنیکال تنها هنگامی کار میکنند که تعداد زیادی از مردم آنها را به کار ببرند.مارتینز معاملهگرانی را به یاد میآورد که به «معاملهگران گرفتار» (Trapped Traders) معروف هستند. این معاملهگران معمولا در قیمت بالا خرید میکنند و با قیمت پایین میفروشند.
بهترین تریدرها
بدون شک یکی از معروفترین تریدرها، جورج سورس می باشد که داستان زندگی او بسیار فوق العاده می باشد.
او در یک خانواده ی یهودی در بوداپست، هانگری زاده شد. پدر او برای اجتناب از آزار و اذیت از طرف دیگران، نام خانوادگی خود را به سورس تغییر داد.
بعد از اینکه او از جنگ جهانی دوم جان سالم بدر برد، و نظام کمونیسم در هانگری غلبه کرد، او در سن ۱۷ سالگی به بریتانیا گریخت.
در آنجا، او در دانشگاه اقتصاد لندن ثبت نام کرد و مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد را در رشته ی فلسفه کسب کرد.
سورس زمانی وارد دنیای فایننس شد که در بانک سینگر و فریدلندر لندن شروع به کار کرد و بعد از آن هم به بخش آربیتراژ رفت.
در اواسط ۱۹۶۰، سورس به نیویورک نقل مکان کرد و سهام شرکتهای اروپایی را معامله کرد.
در سال ۱۹۹۲ او ارز پوند را فروخت و از این طریق مبلغ ۱ میلیارد پوند سود کرد که از این روز بعنوان چهارشنبه سیاه یاد میکنند وهمه او را بعنوان مردی که بانک انگلیس را ورشکست کرد میشناسند.
ماه ها زمان برد تا سورس بتواند این موقعیت کوچک خود را بدست آورد.
ماه ها زمان برد تا سورس بتواند این پوزیشن معاملاتی در جهت فروش را انجام دهد.
این ترید باعث شد که این بانک مبلغ ۵ میلیارد پوند را از دست دهد و منجر به برکناری آن از ERM شد.
سورس این گفته که او بانک را ورشکست کرده را رد و انکار می کند و می گوید که در شهرت و آوازه ی او گزافه گویی شده است .
سورس فعالیت های بشردوستانه انجام میدهد و موسسه ی خیریه ای بنام جامعه ی آزاد را به منظور کمک به موسسه های دموکراتیکی ایجاد کرده و مبلغ ۳۲ ملیارد دلار را به این موسسه ی خیریه اهداء کرده است.
بهترین تریدرها بهترین تریدرها بهترین تریدرها بهترین تریدرها
چه چیزهایی می توانیم از جورج سورس یاد بگیریم؟
سورس فردی است که تمام زندگی خود را بعنوان یک بازمانده سپری کرد و مهارت هایی که در کودکی یاد گرفت را در دی تریدهای خود بکار گرفت.
آیا ادامه دادن در تجارت امروزی از ماندن در یک نوع تجارت خاص، از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد؟
آیا در دی ترید، این موضوع اهمیت دارد که همینطور به معاملات خود ادامه دهیم و تمام انرژی را صرف یک معامله نکنیم؟
ما می توانیم اهمیت در نظر گرفتن آلات باارزش را یاد بگیریم. سورس همانند آندی کریگر، دریافت که پوند بریتانیا بسیار با ارزش می باشد.
شناسایی نقاطی که افزایش بیش از حد قیمت را نشان میدهند، بسیار مهم است. همانند اندی کریگر، سورس نیز متوجه این امر شد که پوند بیش از حد افزایش داشته است.
۲- جسی لیورمور
جسی لیورمور نام خود را در کرش بازار در سالهای ۱۹۰۷ و ۱۹۲۹ به شهرت رساند. او زندگی پرپیچ و خمی داشت و یکی از مشهورترین دی تریدرها میباشد.
داستان موفقیت او، یک داستان بسیار جالب و فوق العاده می باشد.
از این رو که او در سنین کم در ریاضیات ترقی و پیشرفت کرده بود و بعد به کار در بازار سهام مشغول شد و سپس استراتژی های خود را ایجاد کرد.
سرانجام بعد از کسب سرمایه ی کافی و یادگیری مباحث، وی توانست یک میلیون دلار در سال ۱۹۰۷ بدست آورد.
اما داستان های فوق العاده ی لیورمور تنها منحصر به تریدهای موفق او نمی باشند.
او به ما یاد میدهد که یک دی تریدر، چه کارهایی را باید انجام دهد و چه کارهایی را نباید انجام دهد. لیور مور سود و ضررهای زیادی را تجربه کرد.
لیور مور، بر اساس نصیحت یک فرد، پنبه را ترید کرد و ۹۰% از دارایی های خود را از دست داد. این امر باعث شد که وی از آن به بعد، ریسک را پخش کند.
در سال ۱۹۲۹، لیورمور پیش بینی کرده بود که کرش بازار منجر به رکود بزرگ خواهد شد. و در این کرش ۱میلیون دلار سود کرد که در زمان حاضر، معادل یک میلیارد دلار است.
چه درسی می توانیم از جسی لیورمور یاد بگیریم؟
او یکی از دی تریدهایی است که از او بسیار نقل قول می شود و نوشته های او بسیار تاثیر گذار و موثر می باشند.
لیورمور شخصیت اصلی در کتاب خاطراتی از یک امپراتور سهام است و توصیه می شود که این کتاب را بخوانید.
او در زمان خود یک پیشرو بود و به روند و سیکل بازار اعتقاد داشت. در حقیقت، فهم و درک او از روند و سیکل بازار باعث شد که او در کرش بازار در سال ۱۹۲۹ پول زیادی بدست آورد.
لیورمور پیشروی زمان خود بود و قواعد زیادی را برای ترید ابداع کرد. حتی بعد از ۱۰۰ سال هنوز گفته ها و نوشته های او پایدار و ثابت باقی منده اند.
بر اساس تریدی که بر روی پنبه انجام داد، میتوان دو نکته مهم یاد گرفت: اول اینکه بر اساس نظر دیگران معامله نکنید. و دیگر اینکه حتما ریسک را پخش کنید.
یکی دیگر از درس هایی که می توان از لیور مور یاد گرفت، اهمیت داشتن ژورنال معاملاتی می باشد تا از اشتباهات و موفقیت های گذشته درس بگیریم.
۳-مارتین شوارتز
گاهی اوقات او را با نام مارتی شوارتز صدا می زنند. مارتین شوارتز یکی از ثروتمند ترین دی تریدها می باشد.
او به سرعت ورود و خروج او از موضع ها معروف می باشد که این امر برای بسیاری از مستثمران امروزی به منظور دستیابی به نیازهایشان مهم می باشد.
او بخاطر سبک معاملاتی اش شهرت دارد که ورود به معامله و خروج از آن خیلی سریع بوده و این چیزی است که دی تریدرهای حرفه ای باید بتوانند انجام دهند.
وقتی که شوارتز ترید را شروع کرد، در سال اول کارش حدود ۶۰۰۰۰۰ دلار بدست آورد و در سال دوم کارش این مبلغ را دو برابر کرد و به ۱.۲ میلیون دلار رسید.
او ادعا می کند که هر روز حدودا ۷۰۰۰۰ دلار بدست می آورد و در بعضی از روزها هم چند میلیون دلار بدست آورد.
برای آشنایی با تریدهایی او میتوانید این کتاب را بخوانید: پیت بال: درس هایی از یک دی تریدر قهرمان در وال استریت.
چه درسهایی می توان از مارتین شوارتز یاد گرفت؟
برای بسیاری از مردم، شوارتز یک الگو برای تریدرها می باشد و درسهای زیادی را می توان از او یاد گرفت.
یکی از درس هایی را که می توان از شوارتز یاد گرفت این است که دی تریدرها می توانند آنقدر غرق در معاملات ریز شوند که تصویر کلی بازار را نادیده بگیرند.
او بر این باور است که کار کردن طولانی مدت به معنی این نیست که شما هوشمندانه تر کار می می کنید. بلکه کاملا عکس اینحالت است.
آن هایی که کمتر معامله می کنند، میتوانند دی تریدرهای موفق تری شوند(در مقایسه با کسانی که بیش از حد معامله میکنند).
شوارتز همچنین در این مورد صحبت میکند که تریدرها حتما باید استراحت داشته باشند. و پیروزی های خود را جشن بگیرند و خودشان جایزه بدهند.
از نظر شوارتز، استراحت کردن بسیار مهم است و بر این اعتقاد است که حجم بالای کار میتواند به سلامتی ما صدمه بزند.
پس با استراحت کردن و جشن گرفتن برای موفقیت های خود میتوانید از چیزهایی که بدست آورده اید لذت ببرید. یعنی نباید سریعا تمام سودهای خود را وارد ریسک کنید.
۴- استیون کوهن
استیون کوهن، مدیر صندوق پوشش ریسک می باشد و شهرت بسیاری دارد و ثروتی بالغ بر ۱۲.۸ میلیارد دلار را دارا می باشد.
از استیون کوهن در کتاب مارکت ویزارد نوشته ی جک شواگر سخن به عمل آمده است.
او از طریق بازی پوکر به ترید علاقمند شد. او در دوره ی دبیرستان پوکر را بازی می کرد و از همین طریق او درس های گرانبهایی را در رابطه با ریسک آموخت.
در اواخر دهه ی ۱۹۷۰، او شروع به کار در وال استریت کرد و در همان روز اول ۸۰۰۰ دلار سود کرد.
در اوایل دهه ی ۱۹۹۰، او شرکت خود را با نام SAC و با سرمایه ی ۱۰ میلیون دلار به راه انداخت.
کوهن همچنین به فعالیتهای بشر دوستانه اش نیز معروف و مشهور می باشد.
چه درسهایی می توانیم از استیون کوهن یاد بگیریم؟
کوهن بر این باور است که سهام، ۴۰ درصد بر اساس بازار افت میکند، ۳۰ درصد بر اساس دسته ای که در آن قرار دارد افت میکند و ۳۰ درصد هم بر اساس سهم افت میکند.
این سه امر مهم هستند چرا که حتی اگر سهام خوبی داشته باشید، اما بخش مربوط به آن سهام و بازار بد باشد، آنگاه نتیجه خوبی نخواهید گرفت.
پس هنگام معامله، اول بازار و بعد دسته مربوط به سهام مورد نظر و بعد خود سهام را بررسی کنید.
بهترین معاملات او ۶۳%موفقیت داشته اند. بر اساس گفته های او اکثرتریدرها ۵۰-۵۵ درصد از مواقع سود میکنند.
این درصد از موفقیت قابل قبول می باشد چرا که معاملات شما همیشه سودآور نخواهد بود.
برای اینکه در کل سودآور باشید، باید ضررها تا حد ممکن کوچک باشند و سودها تا حد ممکن بزرگ باشند.
در هر حال شما نمیتوانید بازار را کنترل کنید، اما میتوانید واکنش خود را کنترل کنید.
منظور از این گفته های کوهن این است که شما باید بتوانید خود را با تمام شرایط وفق دهید. یعنی سبک معاملاتی شما باید در جهت بازار باید و نه در جهت مخالف آن.
۵-مارک داگلاس
مارک داگلاس با کتاب معامله در منطقه به شهرت رسید.
این کتاب بسیار تاثیر گذار است و یکی از مهمترین کتابها در زمینه تریدینگ میباشد که نظیری برای خود ندارد. بسیاری آن را کتاب مقدس معامله گری می نامند و معتقدند که خواندن این کتاب برای تمامی دی تریدرها ضروری می باشد.
او در زمینه تدریس روانشناسی بازار نقش بسیار مهمی ایفا کرد. در حالی که به ندرت در این زمینه صحبت میشود.
قبل از اینکه در مورد روانشناسی بازار صحبتی شود، خوب یا بد بودن معاملات فقط بر اساس تحلیل بازار بررسی میشد.
اما داگلاس مردم را به این عقیده رساند که اگر فرد ذهنیت مناسبی نداشته باشد، آنگاه معاملات بدی خواهد داشت.
ممکن است ورود و خروج در یک معامله، در زمان بدی صورت گیرد و از این رو احساس شکست کنید و نتوانید با آن کنار بیایید.
داگلاس در طی زندگی خود با صندوق های پوشش ریسک، مدیران مالی و برخی از بزرگترین تریدرها همکاری داشته است.
داگلاس در سال ۱۹۸۲ شروع به تدریس کرد و تجربیات ارزشمندی در مورد چگونگی پرورش یک ذهنیت مناسب را در اختیار آنان قرار داد.
چه درس هایی می توانیم از داگلاس یاد بگیریم؟
می توانیم یاد بگیریم که تریدرها قبل از تریدر، باید شناخت خوبی از خود داشته باشند و این امری بسیار دشوار می باشد.
از آنجایی که یادگیری تحلیل تکنیکال بسیار دشوار می باشد، اما شدنی است. تغییر در تحلیل تکنیکال به ندرت صورت میگیرد، پس اگر آن را یادبگیرید مزیت بزرگی خواهید داشت.
از طرف دیگر، روانشناسی امری بسیار پیچیده می باشد و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
چرا که روانشناسی مستقیما بر استراتژی و اهداف شما تاثیر می گذارد.
تمام این مشکلات ناشی از کودکی ما می باشند و تغییر دادن آن ها امری بسیار دشوار و سخت می باشد.
هدف کتاب معامله در منطقه این است که به مردم کمک کند تا معاملات خود را بدون توجه به مشکلات و محدودیت های روانی انجام دهند. یعنی به تریدرها یاد میدهد که ضرر محتمل است و باید آن را بعنوان نتیجه احتمالی یک معامله در نظر بگیریم و نه بعنوان شکست.
در این کتاب اشاره شده است که اگر شما سود کنید، خوشحال میشوید و اگر ضرر کنید، ناراحت میشوید. اینحالت بر روی استراتژی و اهداف شما تاثیر میگذارد. در صورتی که نباید به اینصورت باشد.