استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
صفر تا صد استراتژی معاملاتی همراه با یک مثال آموزشی
در گذشته در مورد مفهوم استراتژی و ضرورت داشتن استراتژی برای هر معاملهگر توضیحاتی را ارائه کردیم و در ارادامه قصد داریم تا در قالب یک مثال آموزشی به بررسی تمام موارد ارائه شده بپردازیم. هدف ما از ارائه این مثال آموزشی، درک هرچه بهتر نکات گذشته میباشد و همچنین این مژده را به شما میدهیم که با مطالعه این مطلب میتوانید پاسخ بسیاری از سوالات احتمالی خود را دریافت کنید.
یک استراتژی ساده آموزشی ( تعادل میانگینها )
این استراتژی معاملاتی بر پایه اندیکاتورها طراحی شده است و ضمن سادگی، نتایج نسبتا قابل قبولی نیز داشته است. در این استراتژی از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلند مدت به همراه دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده شده است. اما این استراتژی به چه صورت عمل میکند؟
شرط اول این استراتژی ایجاد یک تقاطع بین دو میانگین متحرک ۲۶ روزه و ۱۳ روزه میباشد. زمانی که میانگین متحرک نمایی ۱۳ روزه بالاتر از میانگین متحرک ۲۶ روزه قرار گرفت و همچنین نمودار قیمت نیز بالاتر از هر دوی این خطوط قرار گیرد شرط نخست ما اتفاق افتاده است.
شرط دوم این استراتژی را اندیکاتور مکدی تعیین میکند. زمانی که خط مکدی (MACD Line) و خط سیگنال (Signal Line) در ناحیه زیر صفر به نحوی تقاطع ایجاد کنند که خط مکدی از پایین به بالا خط سیگنال را قطع کند یا به عبارت دیگر اندیکاتور مکدی از ناحیه زیر صفر سیگنال خرید صادر کند در این حالت شرط دوم نیز برقرار شده است.
بعد از بررسی استراتژی نحوه اجرا و پیاده سازی آن بسیار مهم و حیاتی میباشد؛ دقیقا رعایت نکاتی حائز اهمیت که به شما کمک میکنند تا همیشه در بازارهای سرمایهگذاری زنده بمانید و فعالیت مستمر داشته باشید.
ابتدا شرایط زمانی، شرایط روحی و میزان ریسک پذیری خود را در نظر میگیریم و کاملا با خود صادق هستیم و آماده میشویم تا به سوالات مهمی پاسخ دهیم.
یک قلم و یک کاغذ آماده میکنیم و سوالات را با پاسخهای شفاف بر روی آن مینویسیم. توجه داشته باشید که پاسخگویی به سوالات میبایست کاملا شفاف باشد و از ارائه پاسخهای دو پهلو خودداری کنید. همچنین تمام سوالات میبایست پیش از اجرای استراتژی پاسخ داده شوند لذا از موکول کردن و یا به تاخیر انداختن پاسخها به زمان دیگری جدا خوددرای کنید.
۱-چه نوع معاملهگری هستید؟
در مورد انواع سبکهای معاملاتی به تفصیل صحبت کردیم لذا از تکرار مکررات اجتناب میکنیم و صرفا با توجه به شخصیت و روحیات خود و با توجه به جنس بازاری که قصد داریم در آن معامله کنیم سبک معاملاتی Swing Trading یا معاملهگری نوسانی را انتخاب میکنیم.
۲-در چه بازه زمانی معامله کنیم؟
با توجه به انتخاب سبک معاملهگری نوسانی و همچنین بر اساس شناختی که از خود داریم ترجیح میدهیم تا در Time Frame روزانه استراتژی خود را پیادهسازی کنیم و وارد معامله شویم.
۳-آیا این معامله جذابیت لازم را دارد؟
قصد داریم به سوال بسیار مهمی پاسخ دهیم، اهمیت این موضوع به قدری بالا است که کتابهای زیادی در این مورد نوشته شده است.
تصور کنید دو صفحه از یک ترازو داریم که یکی به ریسک شکست شما در معامله و دیگری به منفعت شما از پیروزی اشاره دارد. گزینهای ارزش معامله و سرمایهگذاری را دارد که صفحه دوم آن (Reward) چندین برابر سنگینتر از ریسک شکست شما باشد.
حال در این استراتژی با توجه به کم بودن فاصله سیگنال خروج، جذابیت پیروزی و کسب سود به میزان قابل توجهی از ریسک شکست ما بالاتر است لذا ورود به این معامله بر اساس این استراتژی جذابیت لازم را دارد.
۴-چه مقدار از سرمایه خود را اختصاص دهیم؟
پاسخ به این سوال ارتباط مستقیمی با پاسخ سوال قبل دارد. میزان ریسک در هر معاملهای مجوز تخصیص حجم سرمایه را در هر سرمایهگذاری صادر میکند؛ به عبارت دیگر هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، منطق و عقل سلیم حکم میکند که سرمایه کمتری درگیر آن گزینه سرمایهگذاری گردد.
لذا با توجه به ریسک کم این گزینه سرمایهگذاری تخصیص قسمت قابل توجهی از دارایی میتواند منطقی باشد.
۵-نقاط ورود و خروج مناسب کجاست؟
تعیین نقاط ورود و خروج مناسبت میتواند تاثیر مستقیمی در سود شما داشته باشد. گاهی اوقات تعیین نقاط نامناسب ورود و خروج باعث میشود تا قسمتی از سود سرمایهگذاری از بین رود و یا حتی جذابیت سرمایهگذاری را تا حد زیادی کاهش دهد.
در این استراتژی با توجه به شروطی که ذکر شد، نقطه ورود مناسب شکست قدرتمند میانگین ۱۳ روزه توسط نمودار قیمت میباشد. همچنین بر اساس این استراتژی نقطه خروج زمانی تایید میشود که نمودار قیمت، میانگین ۲۶ روزه را شکسته باشد.
۶-حد سود و حد ضرر این معامله کجاست؟
معاملهای که حد سود و حد ضرر نداشته باشد مانند خانهای هست که ستون ندارد؛ در واقع یکی از مهمترین و اساسیترین اجزای یک استراتژی حد سود و حد ضرر میباشد. تعیین حد سود و حد ضرر میتواند به صورت نقطهای و شناور تعیین شود.
حد سود و حد ضرر نقطهای: در این روش یک ناحیه قیمتی در قالب یک ناحیه فیبوناچی (PRZ) و یا یک سطح معتبر تاریخی به عنواند حد سود یا حد ضرر تعیین میگردد.
حد سود و حد ضرر شناور: در این روش مادامی که سناریوی استراتژی پا برجا هستحد سود و حد ضرر نیز جابهجا خواهند شد.
بر اساس استراتژی فوق حد ضرر زمانی فعال میشود که قیمت پس از شکست میانگین ۱۳ روزه توانایی صعود را نداشته باشد و میانگین ۲۶ روزه را بشکند. با توجه به فاصله کم نقطه ورود و حد ضرر، از میزان جذابیت ریسک به پیروزی نیز کاسته نخواهد شد.
همچنین با توجه به استفاده از حد سود شناور، زمانی که سناریوی خروج از سهم در اهداف قیمتی بالاتر تایید گردد، همان نقطه به عنوان حد سود تعیین میگردد.
۷-تمام موارد فوق را یادداشت میکنیم.
تمام جوانب یک معامله را پیشبینی کردیم و حال وقت آن رسیده است که در یک برگه کوچک آن را جوری شرح دهیم که هیچ ابهامی در آن وجود نداشته باشد. دقت کنید که نوشتن اصل موضوع اهمیت دارد و پرداختن به توضیحات اضافه صرفا مدیریت استراتژی دشوار میسازد.
یک مثال کامل از پیاده سازی یک استراتژی معاملاتی در بورس ایران را جزء به جزء بررسی کردیم و برنامه خود را برای ورود و خروج از این معامله شرح دادیم. شما نیز قادر خواهید با پیاده سازی موارد فوق، استراتژی خود را طراحی و برنامه ریزی دقیقی برای آن انجام دهید. اطمینان داشته باشید که کیفیت معاملات شما با پایبندی به استراتژی مناسب و استاندارد میتواند تا حد زیادی افزایش یابد.
سرمایه گذاری
صندوق شاخصی کریپتو چیست؟ معرفی Crypto Index Fund و روش ساخت آن
ساخت سبد یا پورتفولیوی رمزارز و به صورت کلی، سرمایهگذاری در بستر ارزهای دیجیتال نیازمند دانش و شناخت کاملی از داراییهای درون این فضا است. در این مقاله به بررسی و پاسخدهی به سوال صندوق شاخصی کریپتو چیست میپردازیم. این…
برای سرمایه گذاری در یک پروژه NFT چه نکاتی را در نظر بگیریم؟
بدون شک یکی از موضوعات جذاب دنیای کریپتو، توکنهای غیرمثلی هستند. با راه افتادن هر جریانی در حوزه مالی، شاید سوال مشترکی که برای بسیاری از افراد بهوجود بیاید این است که چگونه میتوان به این حوزه وارد شد و…
حساب پس انداز ارز دیجیتال چطور کار میکند؟
آیا تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که برای ارزهای دیجیتال خود نیز حساب پس انداز داشته باشید؟ آیا به کسب سود از این طریق نیز اندیشیدهاید؟ برای آشنایی بیشتر با مفهوم حساب پس انداز ارز دیجیتال و…
سرمایهگذاران سازمانی چه رمزارزهایی در سبد سرمایهگذاری خود دارند؟
در دنیای رمز ارزها، سرمایه گذاران سازمانی نقش مهمی در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال دارند؛ زیرا معمولا سرمایه زیادی در پروژهها سرازیر میکنند. بنابراین تحقیقات زیادی بر روی کریپتوی مورد نظر انجام میدهند و تا حد امکان، جلوی ضرر و…
۱۰ شرکت شناختهشده با بزرگترین پورتفولیوهای بیت کوین کدامند؟
این روزها خرید بیت کوین توسط سرمایهگذاران سازمانی در حال افزایش است. اما چه اتفاقی افتاد تا این مسیر که در ابتدا مشتاقان زیادی نداشت ناگهان تغییر کرد؟ کدام شرکتها پا در این مسیر گذاشتند و سهم آنها از بازار…
چطور سبد سرمایهگذاری رمزارز بسازیم؟ + نکاتی برای ساخت پورتفولیوی سودآور!
متنوع سازی سبد ارز دیجیتال با متنوع سازی پورتفولیوی داراییهای سنتی تفاوت چندانی ندارد. با توجه به سبد دارایی و استراتژی سرمایهگذاری خود میتوانید به راحتی ریسک کلی خود را کاهش دهید. اما چگونه یک سبد ارز دیجیتال سودآور و…
سرمایه گذاری خطرپذیر چیست؟ آشنایی کامل با Venture Capital
سرمایه گذاری خطرپذیر یا Venture Capital نوعی از سرمایهگذاری است که افراد یا شرکتها برای بهدست آوردن سودهای بیشتر و کلانتر، در پروژههای تازه تاسیس یا نوپا اقدام به سرمایهگذاری میکنند. از آنجایی که در ادبیات سرمایهگذاری، سود بالا همواره…
در ریزش بازار، ارز دیجیتال خود را هودل کنیم یا بفروشیم؟ کدام انتخاب بهتری است؟
در هر چرخهای از بازار رمزارزها، برخی پرحرارت حامی هودل کردناند و اعتقاد دارند قیمت از این هم بالاتر خواهد رفت و ارزش واقعی کوین/توکن مورد بحث بیشتر از این حرفهاست و برخی دیگر هم معتقدند باید از بازار در…
چگونه در IDO شرکت کنیم؟ آموزش سرمایهگذاری در توکنهای دیفای
در دنیای رمز ارزها، جذب سرمایه پروژهها از طریق پیشفروش ارزهای دیجیتال، در ابتدا در قالب عرضه اولیه کوین (ICO) و سپس عرضه اولیه صرافی (IEO) ارائه میشدند؛ اما اکنون با پیشرفت حوزه امور مالی غیرمتمرکز یا Defi، عرضه اولیه…
کدام بازار ساز خودکار (AMM) برای سرمایهگذاری مناسب است؟
امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) به افراد اجازه میدهد تا با بدست آوردن کارمزدهای خدمات مالی، درآمد کسب کنند؛ دقیقا به همان روشی که بانکداران کسب درآمد میکنند. در بیشتر موارد، افراد این کار را با تأمین نقدینگی انجام میدهند. این…
بهترین سرمایه گذاری در زمان تورم
تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در اقتصاد پرتلاطم امروز، یکی از سختترین کارها است. انتخاب بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم، تفاوت زیادی با سرمایهگذاری در زمان رکود دارد. نوسانات اقتصادی، تحریمها، نرخ دلار و ارز پارامترهایی است که سرمایهگذاری در زمان تورم را دستخوش تغییر میکند. نظریههای مختلفی برای سرمایهگذاری در زمان تورم وجود دارد. باهم در این مقاله، بهترین روش سرمایهگذاری در زمان تورم را بررسی میکنیم.
تورم چیست:
تورم یا Inflation به افزایش قیمتها در بازه زمانی مشخص و معین گفته میشود. همین افزایش بیرویه قیمتهاست که باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود. وقتی افزایش قیمتها بدون پشتوانه و برنامهریزی صورت میگیرد، تعادل میانه تقاضای محصولات با نقدینگی موجود در بازار برهم ریخته و باعث کاهش قدرت خرید مردم میشود. علاوه بر آن تورم باعث کاهش ارزش پول ملی شده و قدرت خرید خانوادهها را نیز نسبت به قبل کم و کمتر میکند.
3 استراتژی مهم برای سرمایهگذاری:
قبل از آنکه برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرید باید بدانید دیدگاه شما نسبت به سرمایهگذاری چیست؟ از کدام استراتژی و برنامه استفاده میکنید؟ متغیرهای بسیاری در سطح کشور و جهان وجود دارند که بر میزان بازدهی سرمایه تأثیر مستقیم دارند.
- استراتژی شما سرمایهگذاری درازمدت است یا کوتاهمدت!
- میزان نقدینگی و حجم سرمایه شما تا چه سقفی است؟
- نکته مهم دیگر در مورد سرمایهگذاری، زمان مناسب است.
پسانداز یا سرمایهگذاری! مسئله این است:
تورم چنان بر زندگی ما سایه انداخته که همیشه باید نگران فردا باشیم و اضطراب افزایش هزینهها در سال آینده را داشته باشیم. برای تأمین هزینهها نیازمند این هستیم که برای آینده برنامهریزی کنیم پسانداز کردن پول
کار بهتری است یا سرمایه گداری.
بهترین سرمایهگذاری در دوران رکود:
در دوران رکود به خاطر آنکه هزینهها کاهش پیدا میکند، قدرت پسانداز افراد بیشتر میشود، بنابراین بهترین زمان برای سرمایهگذاری دوران رکود است. هر چند در این دوران میتوانید کالاهای مصرفی و ضروری خود را نیز خریداری کنید، چون قیمت کالاها در دوران تورم بالاتر میرود.
در دوران رکود، سرمایهگذاری در اوراق قرضه بیشتر توصیه میشود.
پسانداز یا سرمایهگذاری
بهترین سرمایهگذاری در استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ زمان تورم:
برای حفظ ارزش پول و دارایی در برابر تورم، بهترین کار سرمایهگذاری است؛ اما سؤال اینجا است که بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم چیست؟
گزینههای مختلفی برای سرمایهگذاری در زمان تورم وجود دارد.
- سرمایهگذاری در بازار مسکن
- سرمایهگذاری در بانک
- سرمایهگذاری بر روی ارز و دلار
- سرمایهگذاری سکه و طلا
- سرمایهگذاری در بازار سهام و سرمایه
- سرمایهگذاری و خرید خودرو
- سرمایهگذاری در اوراق قرضه
هرکدام از موارد بالا دارای مزایا و معایبی است که با تفصیل با هرکدام آشنا میشویم.
چگونگی سرمایهگذاری در بازار مسکن:
از گذشتههای دور پدربزرگهای ما بر این عقیده بودند که زمین و مسکن باعث حرکت انسان میشود. از سوی دیگر زمین یا خانه مسکونی جزو نیازهای اساسی و حیاتی هر انسان است. به اعتقاد بسیاری از اقتصادان ها بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم، بازار مسکن است. چون مسکن کالایی مصرفی بوده و قیمت آن در طول زمان افزایش پیدا میکند. اما سرمایهگذاری در بازار مسکن نیز مزایا و معایبی دارد.
مزایای سرمایهگذاری در بازار مسکن
- ریسک پایینی برای حفظ سرمایه دارد.
- مسکن درآمدزا بوده و مالک با اجاره دادن میتواند از آن کسب درآمد کند.
- قیمت آن به مرور رشد میکند.
معایب سرمایهگذاری در بازار مسکن
- سرمایهگذاری در بازار مسکن نوعی سرمایهگذاری بلندمدت است که استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ در کوتاهمدت به ثمر نمیرسد.
- اگر مسکن خالی باشد مشمول مالیات میشود.
- نقد شوندگی پایینی دارد.
- برای ورود به بازار مسکن نیازمند سرمایه کلانی هستید.
چگونگی سرمایهگذاری در بانک:
سرمایهگذاری در بانک امنترین و کمخطرترین نوع سرمایهگذاری است. بسیاری از ایرانیان بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم را سرمایهگذاری در بانک میدانند. چون با سپردهگذاری در بانک میتوانند به صورت ماهانه سود دریافت کنند. سرمایهگذاری در بانک ریسک پایینی دارد ضمن آنکه سرمایه اولیه نیز برای شما حفظ میشود. این روش برای افرادی که ریسکپذیری پایینی دارند بسیار مناسب است.
مزایای سرمایهگذاری در بانک:
- سرمایهگذاری با ریسک بسیار پایینی است.
- ضمن حفظ سرمایه امکان دریافت سود ماهانه دارد.
- سودآوری تضمینی و قطعی دارد.
- ازنظر زمانی قابل تنظیم در دورههای کوتاهمدت و بلندمدت است.
معایب سرمایهگذاری در بانک:
- با سرمایهگذاری در یک بانک دیگر امکان انتقال آن را به بانک دیگری ندارید.
- سپردههای کوتاهمدت شامل سود کمتری میشود و جزو منابع ارزانقیمت است.
- در سپردههای بلندمدت تا پایان زمان مقرر اجازه انتقال و برداشت سرمایه را ندارید.
- میزان سود پرداختی توسط بانکها با توجه به شرایط تورم بسیار پایین است.
نکته مهم: با توجه به نرخ تورم ۳۰ درصدی بهره که از سوی بانکها به سپردهگذاران داده میشود نمیتواند ارزش پول آنان در برابر تورم حفظ کرده و آنها را دچار ضرر و زیان میکند.
چگونگی سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار:
در ایران سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار طرفداران خاصی دارد و سرمایهگذاران ایرانی از گذشته به این حوزه از سرمایهگذاری علاقهمند بودهاند. سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار نیز مزایا و معایب خاصی دارد.
معایب سرمایهگذاری در بازار ارز و دلار
- ریسک بسیار بالایی دارد.
- شفافیت معاملات بسیار پایین است.
- فعالیت در بازار ارز و دلار نوعی فعالیت در بازار سیاه محسوب میشود.
- سرمایهگذاری پایدار نیست که بتوان روی آن حساب باز کرد.
- اتفاقات و حوادث دنیا داخل کشور تأثیر زیادی بر روی نوسانات آن دارد.
- قابل پیشبینی نیست.
چگونگی سرمایهگذاری در صندوقها:
صندوقهای سرمایهگذاری به چند دسته تقسیم میشوند:
- صندوق سرمایهگذاری سهامی
- صندوق با درآمد ثابت
- صندوق سرمایهگذاری مختلط
هر کدام از این صندوقها و شرایط ریسک و بازدهی متفاوتی دارند.
صندوق سرمایهگذاری با درآمد ثابت از اوراق قرضه و سپردههای بانکی به وجود آمده است. سرمایهگذاری در این نوع صندوق برای کسانی که به دنبال سود متوسط هستند، گزینه مناسبی است. سرمایهگذاری در صندوق سهامی را کسانی انتخاب میکنند که ریسکپذیری بالایی دارند و علاقهمند به سرمایهگذاری درست و اصولی در بازار سهام هستند.
صندوقهای سهامی از افراد متخصصی تشکیلشده است که سرمایه و دارایی افراد را مدیریت میکنند و بهترین بازار بورس را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند. سرمایهگذاری در صندوق مختلط نیز برای افرادی که خواهان ریسک متوسط با بازدهی بیشتر هستند مناسب است. چون این صندوق سپردههای افراد را بهصورت مختلط سرمایهگذاری کرده که خطر کمتر و بازدهی بیشتری دارد.
سرمایهگذاری در صندوقها
سرمایهگذاری و خرید خودرو:
در کشورهای توسعهیافته دنیا خود را نیز کالای سرمایه به شمار میآورند. با یک حساب سرانگشتی و محاسبه قیمت خودرو در چند سال قبل میتوانید متوجه افزایش سرمایهگذاری در این بخش شوید.
معایب سرمایهگذاری در بازار خودرو:
- محدودیت در خرید
- قیمت بالا
- شرایط خرید خودرو از کارخانه
- هزینه نگهداری
- تعمیرات
- بیمه
- ریسک پیشرفت تکنولوژی
- وضعیت واردات خودرو نیز ابن بازار را دستخوش تغییرات زیادی میکند.
- ضمن آنکه خودرو نقد شوندگی کمتری نسبت به طلا و سکه دارد.
سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه:
سکه و طلا زیورآلات موردعلاقه خانمها است که هنوز هم ازنظر بسیاری از مردم بهترین سرمایهگذاری در زمان تورم محسوب میشود. بسیاری از مردم بر این عقیده هستند که طلا همیشه ارزشمند بوده و هیچگاه ارزش خود را از دست نمیدهد.
مزایای سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه:
- طلا سوددهی خوبی دارد.
- نقد شوندگی بالایی دارد.
- هنگام خریدوفروش هزینه جابجایی با آگاهی و کارگزاری ندارد.
- محدودیت زمانی ندارد.
- هر زمانی میتوانید آن را خریدوفروش کنید.
معایب سرمایهگذاری در بازار طلا و سکه:
- وابستگی زیادی به نرخ دلار دارد.
- با توجه به نوسانات قیمت طلا در جهان دچار نوسان میشود.
- امکان تقلب و ریسک در عیار و وزن آن وجود دارد.
سرمایهگذاری در بازار سرمایه:
منظور از بازار سرمایه، همان سهام و بورس است که از جمله بهترین سرمایهگذاری در دوران تورم به شمار میرود. در چند سال اخیر به دلایل زیر سرمایهگذاری در این بازار با سوددهی بالایی همراه بود.
- افزایش نرخ ارز
- حمایتهای دولت
- ارائه عرضه اولیه
- واگذاری و فروش سهامهای دولتی به بازار
بازار بورس ایران در سال 1398 و ابتدای سال 99 دارای رکودی بینظیر و بازدهی فوقالعادهای بود که رشد بسیار چشمگیری داشت. افزایش نرخ ارز نیز در جذب نقدینگیهای مردم در بازار سهام تأثیر زیادی داشت. در اواخر سال 1399 و 1400 این جریان ادامه خوبی نداشت و به سمت سراشیبی و رکود تغییر مسیر داد. به دنبال این رکود بسیاری از سرمایهگذاران پولهای خود را از این بازار خارج کردند.
مزایای سرمایهگذاری در بازار بورس:
- برای سرمایهگذاری در بازار بورس نیاز به سرمایه زیاد و سنگینی ندارید.
- امکان نقدینگی بالایی دارد.
- شفافیت سرمایهگذاری بالاست
- از سرمایه میتوان در برابر نوسانات محافظت کرد.
- در صوت افزایش قیمتها به راحتی قابل خرید و فروش است.
- امکان پرداخت سود نقدی به سهامداران پس از برگزاری مجمع وجود دارد.
- سود سهام معاف از مالیات است.
معایب سرمایهگذاری در بازار سرمایه:
- ریسک بسیار بالایی دارد.
- نیازمند به اطلاعات، علم و دانش کافی از بازار بورس و جریانهای فعال داخلی است.
سرمایهگذاری در اوراق قرضه:
اسناد خزانه و اوراق مشارکت دولت و اوراق قرضه، سهام دولتی هستند که سرمایهگذاری کمتری در آنها صورت میگیرد و ریسک بسیار پایینتری دارند.
مزایای سرمایهگذاری در اوراق قرضه:
- سود تضمینشده دارد.
- سود اوراق قرضه از سپردههای بانکی بیشتر است.
سرمایهگذاری در صندوق طلا:
کسانی که میخواهند طلا داشته باشند اما پول کافی برای خرید سکه یا قطعات طلا را ندارند و یا کسانی که توان خرید طلا را دارند اما نگران نگهداری آن هستند میتوانند در صندوق سرمایهگذاری طلا برنامهریزی کنند این صندوق بهترین گزینه برای افرادی است که میخواهند برای طلا طرح گذاری کنم صندوق بافتنی برای اوراق مشتقه طلاست و افراد با هر مبلغی میتوانند چند گرم استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ طلا خریده و در این صندوق سرمایهگذاری نمایند.
بهترین سرمایهگذاری در سال 1400:
در سال ۱۴۰۰ نیز استراتژی سرمایهگذاری تفاوت چندانی با سالهای گذشته ندارد، اما نکتهای که لازم است بدانید این است که در سال ۱۴۰۰ دیگر روشهای سنتی سرمایهگذاری، چندان پاسخگوی تورم نیست و باید به دنبال روشهای دیگر سرمایهگذاری باشید.
هنوز برخی سرمایهگذاری در زمینهٔ سکه و طلا را ترجیح میدهند که به خاطر در معرض خطر سرقت بودن چندان روش مناسبی نیست.
سرمایهگذاری در بازار سهام نیز به دلیل عدم دانش ممکن است با شکست مواجه شود.
برخی نیز به سرمایهگذاری در بانک و سپردههای بلندمدت و کوتاهمدت علاقهمند هستند که حسابهای بانکی نیز به خاطر سود حداقلهای پاسخگویی تورم نیست.
بهترین روش سرمایهگذاری در سال ۱۴۰۰ صندوقهای سرمایهگذاری هستند. سرمایهگذاری در این صندوقها چون نوعی سرمایهگذاری غیرمستقیم است باعث حفظ ارزش پول درگذر زمان و در برابر تورم میشود
ضمن آنکه در بازه زمانی ۳ تا ۵ سال بهترین بازدهی را در میان سایر گزینهها دارد.
تحریم و اثرات آن بر سرمایهگذاری:
تحریم به معنای محروم کردن کشور از تبادل کالا، خدمات و غیره با کشورهای دیگر است. تحریم اقتصادی مخربترین نوع تحریم است که مبادلات اقتصادی کشور با جهانبین الملل را تحت تأثیر قرار میدهد.
کشورهایی که در تحریم اقتصادی هستند مشکلات تبادل مشکلات زیادی درزمینه اقتصادی دارند از جمله تبادل داده و انرژی کمکهای انسانی و غیره که آثار مستقیم و غیرمستقیم زیادی به بدنه اقتصاد کشور وارد میکند.
بهترین سرمایهگذاری در زمان تحریم:
کسانی که به دنبال سرمایهگذاری متناسب با نوسانات اقتصادی و شرایط تحریم هستند باید به دنبال فرصتی باشند که این شرایط را داشته باشد:
فرصتهای سرمایهگذاری با ریسک و آسیب کمتر را دنبال کنند.
درزمینهٔای سرمایهگذاری کنند که ضمن حفظ قدرت خریدبازدهی مناسبی داشته باشد.
موسسه مشاوران شما را به خواندن مقاله پیگیری و استعلام کد اقتصادی دعوت می نماید.
تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟
اصطلاح «سرمایه گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوتهای کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده میشوند. هدف از سرمایه گذاری، جمع کردن سود در میان مدت و بلند است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه گذاری و تریدینگ و همچنین اصلیترین شباهتها و تفاوتهای این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن داراییها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب میشود. ممکن است یک سرمایهگذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایهگذاری افزایش قیمت داراییها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برلی سرمایهگذار به ارمغان میآورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری میکند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز میکند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش پرداخت خانه پسانداز میکند، ممکن است افق زمانی ۵ سالهای داشته باشد.
در سرمایه گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که میگوید:
«هرچه بازده احتمالی یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».
این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته میشود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایهگذار از «بازدهی پیشبینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایهگذار، فرصتهای بیشتری برای سرمایهگذاریهای بهتر با ریسک بیشتر ارائه میدهد. دلیل آن هم این است که آنها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.
اگر یک سرمایهگذار افق زمانی کوتاهتری دارد، باید در انتخابهای خود محتاط باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازارهای مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش مییابد، توسط اکثر سرمایهگذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آنها مکررا زمانهای عملکرد ضعیف را پشت سر میگذارند به این امید که ارزش داراییها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاهمدت جبران شود.
آشنایی با شیوههای سرمایه گذاری
بهطور کلی،دو شیوه کلی برای انجام سرمایه گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:
سرمایهگذاری فعال
سرمایهگذاران از استراتژی سرمایه گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال داراییهای موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده میکنند. به عنوان مثال، یک سرمایهگذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام بهخصوص را خریداری میکند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ – شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است- افزایش یابد.
سرمایهگذاری غیرفعال
هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایهگذاران در این استراتژی داراییهای خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمیکنند؛ در عوض، آنها پول خود را در صندوقهای مشخصی مانند صندوقهای قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه گذاری شاخصی که سعی میکنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار میدهند.
تریدینگ چیست؟
تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدرها معمولا داراییهای خود را درمدت زمان کوتاهی نگه میدارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب میکنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش داراییها سود میبرند در حالی که سرمایهگذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود میبرند. از سوی دیگر معاملهگران بهجای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایهگذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار میرود قیمت دارایی پیش برود تمرکز میکنند و سعی میکنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.
سرمایهگذاران معمولا منتظر میمانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدرها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیانآور استفاده میکنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایهگذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه خود را حفظ کند.
شیوههای تریدینگ
تریدرهای از سبکهای معاملاتی مختلفی استفاده میکنند، برخی از این سبکها در ادامه آورده شده است:
اسکالپینگ
اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته میشود که تریدر برای کسب سودهای متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده میکند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.
معاملات روزانه
معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیتهای معاملاتی را در یک روز باز و بسته میکنید. بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش میدهد.
معامات پوزیشن
هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند میگویند.
معاملات سوئینگ
به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیتها ممکن است برای روزها تا هفتهها با این روش حفظ شوند.
سوشیال تریدینگ چیست؟
سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی از ترید کردن است که به کاربران امکان میدهد از تاکتیکهای معاملاتی تریدرهای باتجربهتر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرمها از این ویژگی پشتیبانی میکنند. در این پلتفرمها تریدرهای مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط میگیرند و در مورد تحلیلها بحث میکنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدرها یکی از برجستهترین ویژگیهای سوشیال تریدینگ است.
مزایای سوشیال تریدینگ
- به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک میکند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آنها میتوانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آنها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
- کار با یکدیگر و به اشتراکگذاری ایدهها به تریدرها اجازه میدهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
- در زمان بسیاری از تریدهای دیگر صرفهجویی میشودف چرا که آنها همه چیز را به اشتراک میگذارند.
- میتوان از آن در طیف گستردهای از کلاسهای دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارزها، کالاها و ارزهای دیجیتال استفاده کرد.
تفاوتهای تریدینگ و سرمایه گذاری
جدا از تفاوتهایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:
بازارهای مالی
بازار سهام (Stock) محبوبترین نوع دارایی در بین سرمایهگذاران است. این نوع بازارها نشان دهنده سرمایهگذاری یک شخص در یک شرکت است. این نوع بازارها معمولا گزینهی مناسبی برای سرمایهگذاری بلند مدت است. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایهگذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایهگذاریها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان میدهد.
سرمایهگذاران میتوانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایهگذاری در بازار سهام استفاده میکنند. سرمایهگذاران سایر داراییها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه میکنند. برای مثال، یک سرمایهگذار میتواند علاوه صندوقها مالک کالاهایی مانند طلا نقره و حتی ارزهای دیجیتال باشد. اما تریدها نسبت به سرمایهگذاران در زمینههای بیشتری فعالیت میکنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارزها، کالاها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجای کار تریدرها با نوسانات است، معمولا از بازارهای بیثباتتر استفاده میکنند.
تریدرهای برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده میکنند، اما سرمایهگذاران معمولاً داراییها را به طور کامل خریداری میکنند. CFDها ابزارهای مالی هستند که به تریدها اجازه میدهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدرها میتوانند با استفاده از CFD و اهرم مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما میتوانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش کنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.
تحقیق و تحلیل
یکی دیگر از تفاوتهای بین تریدر و سرمایهگذار، نحوه تحقیق و تحلیلهای آنها از بازار است. سرمایهگذاران معمولا بر روی تحلیلهای بنیادی تمرکز میکنند. در این نوع، یک سرمایهگذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار میدهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایهگذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی میکند.
در صورتی که تریدرها بیشتر به تحلیلهای تکنیکال میپردازند. در این نوع تحلیل تریدرها به مشاهده نمودارهای قیمت و تجزیه و تحلیل روندها، الگوها و نشانهها میپردازند تا پیشبینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت میکند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیشبینی تغییرات قیمت در آینده استفاده میشود.
سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:
معاملات روند
این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معاملهگر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکانپذیر باشد.
خط مقاومت و حمایت
در این استراتژی تریدرها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود میکنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته میشود. سطح مقاومت نقطهای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش مییابد. پس از یافتن این مکانها، معاملهگران میتوانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.
معاملات شکست مقاومت
تریدر با این استراتژی میتواند با پیدا کردن داراییهایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کردهاند سود کسب کند. شکستها ممکن است سیگنالهای قدرتمندی باشند، بهویژه زمانی که توسط سایر شاخصهای تحلیل تکنیکال تأیید شوند.
ریسک و مدیریت آن
هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این رو، هم سرمایهگذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایهگذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته میشود.
- ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.
هر سرمایهگذار میتواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایهگذاریها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از داراییها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدرها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:
- ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
- ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته میشود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین میتواند منجر به ضرر و زیان شما شود.
معامله گران میتوانند از استراتژیهای مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:
- انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
- تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
- اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج
تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟
هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان دادهاند که استراتژیهای مؤثری برای بهرهمندی از بازارهای مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد. برخی از این اهداف عبارتند از:
استراتژی معاملاتی چیست؟
آیا Trading Strategy تضمینی بر موفقیت یا عدم موفقیت در بازار بورس است؟ اینجا بخوانید
استراتژی معاملاتی روشی نظاممند برای خریدوفروش سهام، اوراق بهادار و هر کالای سرمایهای دیگر است. به بیان سادهتر، استراتژی معاملاتی برنامهای است که معاملهگر از قبل تدوین میکند و طبق این برنامه، میداند که در موقعیتهای مختلف چه تصمیمی باید بگیرد. یعنی اینکه معاملهگر قواعد و قوانینی را پیش از اجرای سرمایهگذاری در نظر میگیرد و در جریان معامله، بر اساس این قواعد و قوانین عمل میکند.
استراتژی معاملاتی را میشود به نقشه جنگ تشبیه کرد؛ همانطور که برای موفقیت در نبردهای بزرگ باید طرح و نقشه دقیق داشته باشیم و برای لحظات مختلف نبرد از قبل آماده باشیم، برای موفقیت در بازار سرمایه هم به طرح و برنامه مناسب نیاز داریم. این طرح و برنامه همان «استراتژی معاملاتی» است.
استراتژی معاملاتی میتواند ساده یا پیچیده باشد و برای طراحی آن، مسائلی از قبیل سبک سرمایهگذاری (سرمایهگذاری رشدی یا ارزشی)، ارزش بازار، تحلیل تکنیکال، شاخصهای بنیادی، صنایع خاص، تنوع سبد سرمایهگذاری، مدتزمان سرمایهگذاری، ریسکپذیری، اهرم مالی و غیره در نظر گرفته شود.
نکته: استراتژی معاملاتی باید بر مبنای دادههای عینی و تجزیهوتحلیل بیطرفانه تنظیم شود و معاملهگر کاملا به آن پایبند باشد. در عین حال، این استراتژی باید انعطافپذیری لازم را داشته باشد و بتوان در شرایط مختلف، آن را بازبینی کرد و در صورت لزوم، بخشهایی از آن را تغییر داد.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی انواع مختلفی دارند، اما اکثرشان بر مبنای تحلیل تکنیکال یا بنیادی طراحی میشوند. چیزی که بین استراتژیهای معاملاتی مشترک است این است که همه آنها به اطلاعات و دادههای قابلسنجش تکیه دارند و امکان ارزیابی دقیق آنها بر مبنای اطلاعات تاریخی وجود دارد. به زبان خودمانی، استراتژی معاملاتی نباید به چیزهایی مثل احساسات شخصی، توصیه دیگران، سیگنال خرید یا فروش تحلیلگران معروف، رمل و اسطرلاب و چیزهایی از این قبیل وابسته باشد و بنیان آن باید مفاهیمی باشد که بشود با عدد و رقم آنها را سنجید و مقایسه کرد.
استراتژیهای مبتنی بر تحلیل تکنیکال
آن دسته از استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند از تعدادی از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال برای تصمیمگیری درمورد خریدوفروش بهره میگیرند. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که همه اطلاعات و دادههای مربوط به سهام و اوراق بهادار دیگر در قیمت خلاصه میشود و قیمت همیشه روند مشخصی دارد.
نمونهای از یک استراتژی معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال میتواند خریدوفروش بر اساس «میانگینهای متحرک» باشد. این استراتژی میتواند از دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت کمک بگیرد و هر جا که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت عبور کند، نشانه خرید (یا فروش) باشد.
استراتژی معاملاتی بر مبنای تحلیل بنیادی
همانطور که میشود حدس زد، بنیان استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل بنیادی شاخصهای بنیادی است. تحلیلگران بنیادی همواره فهرستی از شاخصهای بنیادی دارند و سهمهای مختلف را بر اساس این فهرست میسنجند تا فرصتهای مناسب برای سرمایهگذاری را پیدا کنند. چنین فهرستی میتواند شامل شاخصهایی از قبیل نسبت «P/E» (پیبهای یا قیمت به سود)، رشد درآمد، رشد سودآوری، نسبت بدهی و غیره باشد.
برای نمونه، تحلیلگر بنیادی ممکن است طبق استراتژی معاملاتی خودش، سهامی را که نسبت «P/E» آنها کمتر از ۷ باشد برای بررسی بیشتر مناسب تشخیص بدهد. در مراحل بعدی، این سهمها باید فیلترهای دیگر، مانند ارزش بازار، رشد فروش و غیره، را پشت سر بگذارند و در نهایت سهمهایی که از همه این فیلترها عبور کرده باشند، برای سرمایهگذاری انتخاب میشوند.
استراتژیهای معاملاتی دیگر (تابلوخوانی و…)
یکی دیگر از انواع استراتژیهای معاملاتی، بهویژه در بازار ایران، بر مبنای «تابلوخوانی» طراحی میشود. همانطور که میدانید، تابلو هر سهمی اطلاعات بسیار زیادی از قبیل حجم معاملات، قیمتهای پیشنهادی خریداران و فروشندگان، حجم معاملات حقیقی و حقوقی، تعداد خریداران حقیقی و حقوقی و بسیاری موارد دیگر را در اختیار معاملهگران میگذارند. بعضی از معاملهگران طبق تجربهای که در طول سالهای معاملهگری به دست آوردهاند، بر مبنای فاکتورهای تابلو استراتژیهای معاملاتی طراحی میکنند که بهویژه برای معاملات کوتاهمدت کاربرد دارد.
نمونهای از این نوع استراتژیهای معاملاتی میتواند این باشد که افزایش ناگهانی حجم خرید یا فروش را شرط اصلی برای خرید یا فروش در نظر بگیرد. در مراحل بعدی این استراتژی، ممکن است به نکتههایی از قبیل ارزش بازار و سرانه خرید حقیقی دقت شود و در نهایت سهم مناسب برای خرید انتخاب شود.
بهترین استراتژی معاملاتی برای معامله در بورس ایران
مطمئن باشید که چنین چیزی وجود ندارد! اگر هم وجود داشته باشد، برای همیشه مناسب نخواهد بود. بهترین استراتژی معاملاتی همانی است که معاملهگر بر مبنای عادات و علایق شخصی و متناسب با درجه ریسکپذیری خودش طراحی میکند و با جزئیات آن بهقدری آشناست که میتواند در شرایط مختلف و در صورت لزوم، گوشهوکنار آن را کمی تغییر بدهد تا استراتژیاش همیشه منطبق با شرایط روز باشد.
اما میشود کلیات یک استراتژی معاملاتی منطقی را در ۳ مرحله زیر خلاصه کرد؛
مراحل طراحی استراتژی معاملاتی در بازار سرمایهگذاری
- قبل از هر چیز باید یک «واچلیست» یا «فهرست سهمهای زیر نظر» تهیه کنیم که معمولا شامل پنجاه الی صد نماد برجسته بازار استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ است. باید دقت کنیم که ارزش بازار نمادهای این فهرست در محدودهای باشد که خودمان مشخص میکنیم. مثلا نماد شرکتهایی را در این فهرست قرار میدهیم که ارزش بازار آنها بالای ۱۰ هزار میلیارد تومان باشد.
نکته: سودآوری مهمترین شاخصی است که میتواند سرمایهگذار را در برابر تلاطمهای بازار سرمایه بیمه کند. شرکتی که سود بسازد و این سود را یا بین سرمایهگذاران تقسیم کند و یا با این سود طرحهای توسعهای خود را پیش ببرد، همواره میتواند گزینه مناسبی برای این فهرست اولیه باشد. اما شرکتی که زیان انباشته بالایی داشته باشد و در آینده نزدیک چشماندازی برای رفع مشکلات اساسی آن وجود نداشته باشد (که متأسفانه نمونههای آن در بورس ایران زیاد است) نباید وارد این فهرست شود. - سپس باید نمادهای این فهرست را از نظر بنیادی بررسی کنیم و ببینیم کدام نمادها شرایط مناسبی برای سرمایهگذاری دارند. این بررسی میتواند شامل مقایسه «P/E»، ارزیابی مقدار فروش ماهانه و سالانه، سنجش رشد مقدار فروش، مقایسه حاشیه سود و شاخصهایی از این قبیل باشد.
- گام نهایی خرید سهام منتخب در قیمت مناسب است. بعد از اینکه سهام مورد نظرمان را انتخاب کردیم، باید تلاش کنیم که این سهمها را در قیمتهای مناسب شکار کنیم. البته استراتژی معاملاتی ما باید امکان خرید پلهای را بدهد؛ به این معنا که باید اصول مدیریت سرمایه را هم در استراتژیمان در نظر داشته باشیم و تمام پولمان را در یک معامله خرج نکنیم و همیشه احتمال بدهیم که قیمت سهام مورد نظرمان ممکن است روزهای بعد پایینتر هم بیاید و فرصت مناسبتری برای خرید در اختیارمان بگذارد.
مزایای داشتن استراتژی برای معاملهگر
هدف اصلی استراتژیهای معاملاتی این است که از سوگیریهای رفتاری در تصمیمگیریهای مالی جلوگیری و سودآوری مناسب و پایدار تضمین شود. به بیان سادهتر، وقتی استراتژی معاملاتی مشخصی داشته باشیم و در تمام شرایط به این استراتژی پایبند بمانیم، خطر تصمیمگیریهای هیجانی تهدیدمان نخواهد کرد.
پس میشود مهمترین مزیتهای پایبندی به استراتژی معاملاتی را اینگونه خلاصه کرد:
- جلوگیری از سوگیری رفتاری در سرمایهگذاری
- خریدوفروش سهام بر مبنایی مشخص
- دوری از خریدوفروش هیجانی
- بازدهی مناسب و پایدار در بلندمدت
معایب نداشتن استراتژی معاملاتی
اگر برای خریدوفروش سهام قاعده مشخصی نداشته باشیم، ممکن است بهراحتی دچار ترس یا طمع شویم و نتوانیم سهمی را بهموقع بخریم و بهموقع بفروشیم. مثلا ممکن است سهمی را در نقطه نامناسبی بخریم و بعد از ۱۵درصد افت، آن را بفروشیم و رشد سهم درست بعد از فروش ما آغاز شود. برعکس، ممکن است سهمی را بخریم و بعد از ۱۰درصد زیان، به امید آغاز روند صعودی، آن را نگه داریم و بهمرور بیشتر و بیشتر در ضرر فرو برویم.
همچنین ممکن است بعد از رسیدن به هدف قیمتی مورد نظر، طمع کنیم و به امید سود بیشتر، سهم را بیش از حد نگه داریم. در این صورت ممکن است بهراحتی تمام سودمان را از دست بدهیم. معایب نداشتن استراتژی را میتوانیم به این صورت خلاصه کنیم:
- تصمیمگیریهای هیجانی استراتژی سرمایهگذاری کدام است؟ و دور از منطق سرمایهگذاری
- عدم شناسایی سود در زمان مناسب و از دست دادن سود
- پایبندنبودن به حد ضرر و افزایش زیان
- بازدهی نامناسب و همراه با نوسان
- و در نهایت، از دست دادن آرامش در زندگی شخصی
جمعبندی
در این مطلب با فلسفه استراتژی معاملاتی آشنا شدیم و دیدیم که میشود استراتژیهای مختلفی برای حضور در بازار سرمایه طراحی کرد. با کلیات یک استراتژی معاملاتی مناسب آشنا شدیم و دیدیم که نداشتن چنین طرحی میتواند به از دست دادن سود، ضرر کردن و حتی از دست دادن آرامش ذهنی منجر شود. بیراه نیست اگر بگوییم درک اهمیت استراتژی معاملاتی از داشتن استراتژی مهمتر است، چون اگر چنین نیازی را درست درک کنیم، حتما به دنبال طراحی استراتژی مناسب خواهیم رفت و همواره استراتژیمان را ارزیابی خواهیم کرد تا بتوانیم آن را با شرایط روز متناسب کنیم.