مدیریت ریسک و سرمایه گذاری

اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد!
مدیریت سرمایه و ریسک چیست؟
مدیریت سرمایه بدین معنی که بخشی از پسانداز خود را سرمایهگذاری کنید، مفهوم خیلی کلی است. مثلا شاید به فکر خرید سکه، دلار، ماشین یا سهام بیفتید. در شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه کدام سرمایهگذاری سودآور است؟ آیا تمامی سرمایهگذاریها بازده یکسان دارند؟ آیا ریسک سرمایهگذاریها با هم برابر است؟ برای پاسخ دادن به این سوالات بهتر است ابتدا با مفهوم مدیریت سرمایه آشنا شویم.
مدیریت سرمایه به صورت مدیریت حرفهای انواع داراییها به منظور تحقق اهداف سرمایهگذار تعریف میشود، چه داراییهای ملموس مانند مسکن و چه داراییهای ناملموس مثل سرقفلی و ارزش برند.
استراتژی مناسب برای سرمایهگذاریِ هر فرد با دیگری متفاوت است. عواملی مثل میزان تحصیلات و سواد مالی، سن، میزان درآمد، میزان سرمایه اولیه، ریسکپذیری و. باعث پیدایش استراتژیهای متفاوت سرمایهگذاری میشود.
ریسک چیست؟
کلمه ریسک بیشتر افراد را به یاد خطر و ضرر میاندازد. اما ریسک موقعیتی است که از ترکیب خطر و فرصت به دست میآید. وقتی شما ریسک میکنید، خطری را بهجان میخرید، به امید آنکه فرصتی به دست بیاورید. شما با توجه به میزان تواناییهای فردی خود در کنار شناخت کامل از تهدیدهای احتمالی، میتوانید از این فرصتها استفاده کنید تا به اهداف خود برسید.
بیشتر روشهای سرمایهگذاری با درصدی از ریسک همراه هستند. تنها سرمایهگذاری در داراییهایی چون سپردهگذاری در بانک یا مواردی چون سرمایهگذاری در اوراق خزانه است که ریسک بسیار پایینی دارند.
این موارد (که میتوان آنها را سرمایهگذاری بدون ریسک نیز نامید) یک بازدهی مشخص، قطعی ولی محدود دارند. یعنی با سرمایهگذاری روی آنها، امیدی هم به کسب یک بازدهی چشمگیر نباید داشت.
مدیریت سرمایه صحیح
اما آشنایی با مدیریت سرمایه بهصورت صحیح، به شما امکان کسب بازدهی بالاتر خواهد داد. برای مثال خرید مستقیم سهام ریسک بیشتری دارد. اما در کنار ریسک بیشتر، سرمایهگذاران میتوانند به بازدهی بیشتر هم دستپیدا کنند. از این منظر شاید بتوانیم بگوییم که ریسک «بهای بازدهیِ بیشتر» است.
پس دیدیم که احتمالِ کسب سود بیشتر، معادل است با پذیرش ریسک بالاتر. پس چرا افراد تنها به سپردهگذاری در بانک و کسب یک بازده قطعی اکتفا نمیکنند و به سمت نوعی دیگر از سرمایهگذاریها متمایل میشوند؟ آیا این کار درستی است که در بازارهای دیگر، مثل بورس دست به سرمایهگذاری زد؟
یکی از دلایلی که باعث میشود بازار سرمایه محبوبتر از بانکها باشد، این است که شما با سپردهگذاری در بانک حداکثر میزان بازدهی که میتوانید کسب کنید محدود (مثلا بیست درصد به طور سالیانه) است. در حالی که بازاری مانند بورس و اوراق بهادار به شما امکان کسب بازدهیهای بیشتر از 100 درصد را هم میدهد.
مدیریت سرمایه با توجه به نرخ تورم
علاوه بر موضوع ریسک و بازده با توجه به شرایط سیاسی و تحریمهای بیشماری که بر کشور اعمال شده است و با توجه به وضعیت اقتصادی حاکم، شاهد رشد بیاندازه نرخ تورم (41%) در سال اخیر بودهایم.
وقتی نرخ تورم در کشوری افزایش مییابد شاهد کاهش قدرت خرید پول خواهیم بود، که به اصطلاح میگویند پول ارزش خود را از دست داده است. بنابراین سپردهگذاریِ تمامِ پول خود در بانک کار منطقی به نظر نمیرسد، چون نرخ تورم، بیشتر از نرخ بهره سالانهِ بانک است و پول شما نمیتواند متناسب با نرخ تورم رشد کند. یعنی پول شما نمیتواند قدرت خرید خود را حفظ کند. این در حالی است که بازار سرمایه (بورس اوراق بهادار) میتواند متناسب با رشد تورم رشد کند. در این بازار افراد با سرمایهگذاری مناسب و مدیریت سرمایه میتوانند ارزش پول خود را حفظ کنند و حتی به سودهای جذابی دست یابند.
تشکیل سبد سرمایهگذاری
برای پوشش ریسک در سرمایهگذاری، بهترین کار تشکیل سبد سرمایهگذاری است. برای این کار فرد، سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم میکند و هر قسمت از آن را به بازارهای مختلف میبرد. مثلا درصدی از سرمایهاش را به خرید ملک و درصدی دیگر را به خرید طلا اختصاص میدهد و مابقی را صرف خرید سهام و یا کالاهای سرمایهای، مانند ماشینآلات و تجهیزات میکند. برای مطالعه بیشتر در این رابطه روی اینجا کلیک کنید.
هرکدام از بازارهای موجود ریسک متفاوتی دارند و مدتزمان بازدهی و میزان بازدهی مورد انتظار از آنها نیز متفاوت است. هنگام انتخاب یک بازار هدف برای سرمایهگذاری، باید به دو متغیر ریسک و بازده به طور همزمان توجه کرد، در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
در واقع ریسک و بازده بهعنوان دو رکن اصلی در اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری هستند.
همواره بیشترین بازدهی، با توجه به حداقل مقدار ریسک، معیاری مناسب برای سرمایهگذاری بهحساب میآید. شکل بالا تنها مثالی از چند بازار است که افراد میتوانند در آن با توجه به شرایط خود بازارهای متفاوتی را برای سرمایهگذاری و توزیع ریسک انتخاب کنند. حتی میتوانند بر تعداد بازارهای انتخابی بیفزایند و یا از تعداد آن بکاهند.
مدیریت سرمایه در شرکت ها
مدیریت سرمایه امری بسیار مهم به خصوص در امور شرکتها است. برای مثال اگر یک شرکت به دنبال احداث یک خط تولیدی جدید باشد، برای احداث این خط به مقدار زیادی وجه نقد نیاز دارد. در این مواقع مدیر، سبد سرمایهگذاریِ شرکت را بررسی میکند تا مشخص کند کدام سرمایهگذاریها سریعتر به وجه نقد تبدیل میشوند. اگر درصد عمدهای از سبد شرکت را ملک و ساختمان تشکیل داده باشد مدت زمان زیادی طول میکشد تا این املاک به وجه نقد تبدیل شوند. در حالی که اگر بخش عمدهای از سبد را سهام تشکیل دهد بسیار راحتتر و سریعتر میتواند آن را به وجه نقد تبدیل کند و از پول به دست آمده برای راه اندازی خط تولید جدید استفاده کند.
بنابراین هر فردی چه برای تشکیل سبد شخصی و چه در سمت مدیریت برای تشکیل سبد سرمایه شرکت، میتواند بر اساس اهداف و نیازهای احتمالی خود، یک سبد سرمایهگذاری مطمئن بسازد بهشکلی که در صورت لزوم بتواند از آن استفاده کند.
فرآیند مدیریت سبد سهام
برای اینکه بتوانید یک سبد سهام (پرتفوی) بهینه تشکیل دهید و آن را به طور صحیح مدیریت کنید، در مرحله اول لازم است که با مفاهیم مالی و اصول اساسی آن آشنا شوید. بعد از آشنایی با این موارد میتوان اقدام به ایجاد یک سبد سرمایهگذاری متناسب با ویژگیهای شخصی خود کرد.
هر فرد بعد از یادگیری اصول اساسی مالی میتواند با توجه به میزان ریسکپذیری و بازده مورد انتظار خود اقدام به ایجاد یک پرتفوی بهینه کند و در گذر زمان با توجه به تغییر شرایط، در صورت لزوم پرتفوی خود را اصلاح کند.
یکی از راههای کم کردن ریسک یک پرتفوی تنوعبخشی به آن است. تنوعبخشی با هدف کاهش ریسک پرتفوی تا حداقل مقدارِ ریسک و افزایش بازده پرتفوی تا بالاترین اندازه ممکن انجام میشود.
با تقسیم کردن مبلغ سرمایهگذاری در سهمهای متنوع، میتوان بخشی از ریسک پرتفوی را حذف کرد. برای انجام این کار بهتر است که سهمها، از صنایع و گروههای متفاوت از هم انتخاب شوند تا اگر یک صنعتی دچار مشکل شد تنها بخش کوچکی از سبد سرمایهگذاری شما بهخطر بیفتد.
تنوعبخشی به سبد سرمایهگذاری و سبد سهام
نقل قولی معروف در رابطه با تنوعبخشی وجود دارد که بیان میکند: تمامی تخممرغهای خود را در یک سبد قرار ندهید، تا در صورت افتادن سبد همه تخم مرغهایتان از بین نروند.
نکتهی قابل توجه این است که شما با تنوعبخشی نمیتوانید کل ریسک سبد خود را مدیریت ریسک و سرمایه گذاری از بین ببرید، اما میتوانید آن را کم کنید.
ریسک کل
ریسک کل از دو بخش ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک تشکیل شده است. ریسک غیرسیستماتیک منحصر به یک دارایی نظیر سهم یک شرکت است، که این ریسک با تنوعبخشی قابل کاهش است.
اما بخش دیگری از ریسک کل، ریسک سیستماتیک یا ریسک بازار است، که به آن ریسک حذفنشدنی هم میگویند. این ریسک از طریق تنوعبخشی کاهش پیدا نمیکند.
نمونهای از ایجاد سبد سهام متنوع را در شکل بالا میبینید. میتوان از گروهها و صنعتهای مختلف یک سهم مناسب انتخاب کرد و تشکیل سبد داد. افراد با استراتژیهای متفاوت میتوانند سبدهای متفاوتی ایجاد کنند.
انواع سرمایهگذاری
سرمایهگذاران به دو طریق میتوانند دست به خرید اوراق بهادار بزنند: اولین شیوه آن است که افراد به طور مستقیم اقدام به خریدوفروش سهام کنند که به آن سرمایهگذاری مستقیم میگویند؛ یا اینکه این کار را از طریق واسطههای مالی انجام دهند، که به آن سرمایهگذاری غیرمستقیم میگویند.
انواع سرمایه گذاران بر مبنای میزان تحمل ریسک
نظریه مطلوبیت مورد انتظار، سه نوع گرایش را بر مبنای میزان تحمل ریسک توسط سرمایهگذاران معرفی کرده است. بر طبق این نظریه سرمایه گذاران به سه دسته تقسیم میشوند:
- ریسکگریز
- ریسکپذیر
- ریسک خنثی
سرمایهگذاران ریسک خنثی افرادی هستند که به میزان ریسک سرمایهگذاری توجهی نمیکنند و تنها به دنبال حداکثر کردن بازدهی خود هستند و میزان مطلوبیت آنها توسط بازدهی سرمایهگذاری تعیین میشود.
برخی از سرمایهگذاریها و داراییها نوسانات بیشتری نسبت به سایر داراییها دارند. در نتیجه سرمایهگذاری در آنها ریسک بیشتری دارد.
گروهی از سرمایهگذاران نسبت به سایرین ریسکپذیرتر هستند؛ در نتیجه میتوانند نسبت به دیگران بهتر با این نوسانات کنار بیایند و آن را تحمل کنند. این افراد زمانی که با دو پروژه با بازدهی یکسان روبهرو میشوند، پروژهای که ریسک بیشتری دارد را برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، زیرا مطلوبیت ناشی از موفق شدن در پروژه پرریسک بیشتر از عدم مطلوبیت ناشی از زیان آنها است.
این افراد تمایل بیشتری به فعالیت در بورس دارند و تمایل کمی به سپردهگذاری در بانک دارند.
سرمایهگذاران ریسکگریز
آخرین دسته، سرمایهگذاران ریسکگریز هستند. این افراد بیشتر به سرمایهگذاری در مواردی که بازدهی مطمئن داشته باشند علاقهمند هستند و از سرمایهگذاری در پروژههای پرریسک دوری میکنند. بیشتر این افراد به سپردهگذاری در بانک روی میآورند و معتقدند که سپردهگذاری در بانک نوعی سرمایهگذاری ایمن است.
این سه طبقه، خود میتوانند هرکدام به سه طبقه متفاوت نیز تقسیم شوند. برای مثال افرادی که در بورس سرمایهگذاری میکنند، همه حاضر به پذیرش سطح یکسانی از ریسک نیستند. مثلا برخی از آنها در سهمهایی که ریسک بسیار زیادی دارند (مثل سهمهایی با وضعیت بنیادی نه چندان خوب که در وضعیت تکنیکالی مناسبی قرار دارند و انتظار رشد سریعی از آنها در آیندهای نزدیک میرود) سرمایهگذاری میکنند. در حالی که برخی دیگر تنها در سهام شرکتهایی بزرگ که وضعیت بنیادی قوی و سود تقسیمی بالا دارند سرمایهگذاری میکنند، در حالی که ممکن است این سهمها رشد آهستهای داشته باشند.
نظریه مطلوبیت مورد انتظار با انتقادهایی نیز مواجه شده که در مقالات بعدی راجعبه آن توضیح داده خواهد شد.
ریسک داراییهای مالی از منظر مدت زمان نگهداری
میتوان ریسک داراییهای مالی را از نظر دوره نگهداری آنها نیز طبقهبندی کرد. به بیانی دیگر ریسک یک سرمایهگذاری زمانی که به دید کوتاهمدت خریداری میشود با ریسک آن وقتی که با دید بلندمدت خریداری میشود، متفاوت است.
با افزایش مدتزمان نگهداری یک دارایی، نوسانات آن کاهش مییابد و ریسک آن تا حدی قابل کنترل خواهد بود.
نکات طلایی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
در دنیای مالی مدیریت ریسک و سرمایه گذاری فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است. به طور کلی ، مدیریت ریسک زمانی اتفاق می افتد که یک سرمایه گذار یا صاحب صندوق سرمایه گذاری ، علت ضرر را با تجزیه و تحلیل پیدا کرده و سپس با توجه به اهداف سرمایه گذاری و تحمل ریسک ، اقدام مناسب را انجام دهد .
ریسک کردن همیشه در بازار های مالی وجود دارد. در هر نوعی از سرمایه گذاری خطراتی وجود دارد که در مورد اوراق بهادار آمریکا نزدیک به صفر در نظر گرفته می شود یا برای مواردی مانند ارزش سهام در بازار های نوظهور یا املاک و مستغلات در بازار های با تورم بالا بسیار زیاد مدیریت ریسک و سرمایه گذاری است. ریسک هم از نظر مطلق و هم از نظر نسبی قابل اندازه گیری است. درک جامع ریسک در اشکال مختلف آن می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا فرصت ها ، معاملات و هزینه ها را با رویکرد های مختلف سرمایه گذاری تحلیل کنند .
در ادامه این مقاله به تعریف مفهوم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری می پردازیم و آن را در بحث روانشناسی بازار بررسی می کنیم. با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری چیست؟
درک مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در تمام حوزه های مالی رخ می دهد. این اتفاق زمانی می افتد که یک سرمایه گذار اوراق قرضه خزانه داری یک کشور را از طریق اوراق قرضه شرکتی خریداری کند ، یا هنگامی که مدیر صندوق سرمایه گذاری ارز های خود را با مشتقات ارزی هج کردن (hedging) می کند. کارگزاران سهام از ابزار های مالی مانند قرارداد اختیار معامله (Option) و قرارداد های آتی (futures) استفاده می کنند و مدیران مالی نیز از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام ، تخصیص دارایی و اندازه گیری پوزیشن برای کاهش یا مدیریت ریسک استفاده می کنند.
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب بدی را برای شرکت ها ، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال ، سقوط وام مسکن در سال ۲۰۰۷ که منجر به رکود بزرگی شد ، ناشی از تصمیمات نادرست مدیریت ریسک بود. تصمیمات غلطی مثل وام دهندگانی که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف اعطا می کردند؛ یا شرکت های سرمایه گذاری که این وام ها را خریداری می کردند و مجدداً می فروختند.
همه ما در انتخاب هدف هیچ مشکلی نداریم، اما انتخاب هدف تنها آغاز راه است و مسیر برای رسیدن به هدف بسیار دشوار در این ویدیو با حضور جناب آقای مهندس صبوری در برنامه لایو استریم به موضوع بسیار مهم مدیریت و هدف گذاری پرداخته ایم تا بتوانیم مسیر را بهتر مدیریت کنیم و از رسیدن به هدف لذت دوچندان ببریم. با ما همراه باشید.
نحوه مدیریت ریسک
معمولا مردم با شنیدن کلمه “ریسک” یاد اصطلاحات منفی می افتند. با این حال ، در دنیای سرمایه گذاری ، ریسک یک عامل ضروری برای یک انتخاب درست به حساب می آید .
تعریف رایج از ریسک در سرمایه گذاری ، عدم حصول نتیجه ی مورد انتظار است . ما می توانیم این عدم حصول را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری ، مثل یک معیار بازار بیان کنیم .
ممکن است این عدم حصول مثبت یا منفی باشد ، اما تحلیلگران و سرمایه گذاران معمولاً این عقیده را دارند که چنین انحرافی تا حدی به معنی نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری هاست. پس برای مدیریت ریسک و سرمایه گذاری اینکه بازدهی بیشتری در معاملات داشته باشیم باید ریسک بیشتری را بپذیریم. یک تئوری دیگر هم هست که می گوید افزایش ریسک به صورت افزایش نوسانات ظاهر می شود. در حالی که معامله گران حرفه ای دائماً راه حل هایی برای کاهش این نوسانات پیدا می کنند.
اینکه یک سرمایه گذار چقدر باید نوسانات را قبول کند ، کاملاً به تحمل فرد در برابر ریسک بستگی دارد یا در مورد یک متخصص سرمایه گذاری بستگی به این موضوع دارد که سرمایه گذاری تا چه حد به اهداف خود رسیده است. یکی از معیار های ریسک مطلق که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد انحراف معیار است. معیار آماری پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است. به این صورت که شما به میانگین بازدهی سرمایه مدیریت ریسک و سرمایه گذاری گذاری نگاه کرده و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. توزیع های عادی (منحنی زنگوله ای شکل شناخته شده) حکم می کند که بازده مورد انتظار سرمایه گذاری یک انحراف معیار از میانگین ۶۷٪ از زمان و دو انحراف استاندارد از انحراف میانگین ۹۵٪ از زمان باشد. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها بدانند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند ، پس سرمایه گذاری می کنند.
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری در روانشناسی بازار
بازار های مالی رفتاری با نشان دادن عدم تقارن بین دیدگاه افراد نسبت به سود و زیان ، یک عنصر مهم را در معادله ریسک کشف کرده مدیریت ریسک و سرمایه گذاری است. گفته می شود که معمولا سرمایه گذاران تقریباً دو برابر بیشتر از احساس خوب سود کردن ، متحمل فشار روانی و استرس می شوند.
معمولا هر آنچه سرمایه گذاران واقعاً می خواهند بدانند این نیست که فقط یک دارایی از نتیجه مورد انتظار خود منحرف می شود ، بلکه این است که چگونه عوامل منفی در پایین سمت چپ منحنی توزیع به وجود می آیند. ریسک (VAR) تلاش می کند پاسخی برای این سوال ارائه دهد. ایده پشت VAR این است که با یک سطح اطمینان مشخص در یک دوره مشخص ، میزان ضرر سرمایه گذاری را به صورت کمّی تعیین کند. به عنوان مثال ، عبارت زیر مثالی از VAR خواهد بود: “با داشتن ۹۵٪ سطح اطمینان ، بیشترین هزینه برای از دست دادن یک سرمایه گذاری ۱۰۰۰ دلاری در یک بازه زمانی دو ساله ۲۰۰ دلار است.” سطح اطمینان یک عبارت احتمالی است که بر اساس مشخصات آماری سرمایه گذاری و شکل منحنی توزیع آن ارئه شده است.
مدیریت ریسک بتا و غیرفعال
معیار دیگر مدیریت ریسک که به گرایش های رفتاری مرتبط است ، کاهش است که به هر دوره ای گفته می شود که بازده یک دارایی نسبت به قیمت بالای قبلی منفی باشد. در اندازه گیری میزان افت سرمایه ، سه مورد را باید بررسی کرد:
- بزرگی هر دوره منفی (چقدر بد)
- مدت زمان هر یک (چه مدت)
- فرکانس (هر چند وقت یکبار)
به عنوان مثال ، علاوه بر اینکه می خواهیم بدانیم آیا صندوق سرمایه گذاری مشترک شاخص S&P 500 را شکست داده است ، همچنین می خواهیم بدانیم که این ریسک نسبتاً چقدر خطرناک است. یک معیار برای این بتا است که آن را به عنوان “ریسک بازار” می شناسند. بتا بر اساس ویژگی آماری کوواریانس است . بتا بیشتر از ۱ نشانگر ریسک بیشتری نسبت به بازار است و بالعکس.
بتا به ما کمک می کند تا مفاهیم ریسک منفعل و فعال را درک کنیم . نمودار زیر یک سری زمانی بازدهی (هر نقطه داده با برچسب “+” مشخص شده) را برای یک سبد سهام R (p) در مقابل بازدهی بازار R(m) نشان می دهد. بازدهی ها به صورت نقدی تنظیم می شوند ، بنابراین نقطه ای که محور های x و y با هم تلاقی می کنند بازده معادل وجه نقد است. ترسیم یک خط برای بهترین تطبیق از طریق نقاط داده به ما امکان می دهد تا ریسک انفعال (بتا) و ریسک فعال (آلفا) را به صورت کمّی مشخص کنیم.
شیب خط، بتای آن است. به عنوان مثال ، یک گرادیان ۱.۰ نشان می دهد که به ازای هر واحد افزایش بازدهی بازار ، بازدهی سبد سهام هم یک واحد افزایش پیدا می کند. یک مدیر مالی با استفاده از یک استراتژی مدیریت منفعل می تواند تلاش کند تا با پذیرفتن ریسک بیشتر در بازار (به عنوان مثال ، بتا بزرگتر از ۱) بازدهی سبد سهام را افزایش دهد یا با کاهش بتای سبد سهام به زیر یک ، ریسک سبد سهام و بازدهی را کاهش دهد.
مدیریت ریسک آلفا و فعال
اگر سطح ریسک بازار یا سیستماتیک تنها عامل تأثیرگذار باشد ، بازدهی سبد سهام همیشه برابر با بازدهی بازار تنظیم شده بتا است. اگر چنین رخ ندهد، بازدهی به دلیل تعدادی از عوامل غیرمرتبط با ریسک بازار متفاوت است. مدیران سرمایه گذاری که از یک استراتژی فعال پیروی می کنند ، برای رسیدن به بازدهی بیش از عملکرد بازار ، ریسک های دیگری را به عهده می گیرند. استراتژی های فعال شامل تاکتیک هایی هستند که از سهام ، انتخاب بخش یا کشور ، تجزیه و تحلیل بنیادی ، اندازه گیری موقعیت و تحلیل تکنیکال استفاده می کنند. مقاله تحلیل تکنیکال چیست و بررسی تفاوت آن با تحلیل بنیادی، برای اشنایی بیشتر با این تاکتیک ها را مطالعه کنید.
مدیران فعال در جستجوی آلفا ، به دنبال بازدهی بیش از حد هستند. در مثال نمودار ما در بالا ، آلفا مقدار بازدهی سبد سهام است که با بتا توضیح داده نشده است و به عنوان فاصله بین تقاطع محور های x و y و تقاطع محور y نشان داده می شود که می تواند مثبت یا منفی باشد. در تلاش برای بازدهی بیش از حد ، مدیران فعال، سرمایه گذاران را در معرض ریسک آلفا قرار می دهند تا نتیجه شرط بندی های آن ها منفی باشد تا مثبت. به عنوان مثال ، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است فکر کند که بخش انرژی از شاخص S&P 500 بهتر عمل می کند و وزن سبد سهام را در این بخش افزایش می دهد. اگر تحولات اقتصادی غیرمنتظره باعث کاهش شدید ذخایر انرژی شود ، مدیر احتمالاً عملکرد کمتری خواهد داشت.
هزینه های ریسک
در کل هرچه یک صندوق سرمایه گذاری فعال باشد و مدیران آن بیشتر نشان دهند که قادر به تولید آلفا هستند ، کارمزد بالاتری برای جلب سرمایه گذاران به دلیل قرار گرفتن در معرض استراتژی های آلفای بالاتر ، بیشتر خواهد بود. برای یک وسیله نقلیه کاملاً منفعل مانند صندوق شاخص یا صندوق قابل معامله در بورس (ETF) ، احتمالاً ۱ تا ۱۰ امتیاز پایه (bps) بابت هزینه های مدیریت سالانه پرداخت خواهید کرد ، در حالی که برای صندوق پوشش ریسک با اکتان بالا با استفاده از استراتژی های پیچیده معاملاتی با تعهدات سرمایه ای بالا و هزینه های معامله ، یک سرمایه گذار باید ۲۰۰ امتیاز پایه در هزینه های سالانه بپردازد ، به علاوه ۲۰٪ سود را به مدیر بازگرداند.
تفاوت قیمت گذاری بین استراتژی های غیرفعال و فعال (یا به ترتیب ریسک بتا و ریسک آلفا) بسیاری از سرمایه گذاران را ترغیب می کند تا این ریسک ها را از هم جدا کنند (مثلا برای پرداخت هزینه های کمتر برای ریسک بتای فرض شده و پرداخت هزینه های بیشتر در برابر آلفای مشخص شده) . این ایده به عنوان آلفای پرتابل یا انتقالی (Portable Alpha)، شناخته می شود که مولفه آلفای بازدهی کل است و از مولفه بتا جدا عمل می کند.
به عنوان مثال، یک مدیر صندوق سرمایه گذاری ممکن است ادعا کند که یک استراتژی چرخش بخش فعال (active sector rotation strategy) برای شکست دادن شاخص S&P 500 دارد و به عنوان شواهد ، رکورد شکست شاخص با ۱.۵٪ به طور میانگین سالانه را نشان می دهد. از نظر سرمایه گذار ، ۱.۵٪ از سود اضافی ارزش مدیر ، آلفا است و سرمایه گذار حاضر است هزینه های بیشتری را برای بدست آوردن آن پرداخت کند. بقیه بازدهی کل ، یعنی آنچه S&P 500 بدست آورده است ، مسلماً هیچ ارتباطی با توانایی منحصر به فرد مدیر ندارد.
چکیده نکات مهم مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
- مدیریت ریسک فرآیند شناسایی ، تجزیه و تحلیل و پذیرش یا کاهش عدم اطمینان در تصمیمات سرمایه گذاری است.
- در دنیای سرمایه گذاری، ریسک از بازدهی جدایی ناپذیر است.
- روش های مختلفی برای تشخیص ریسک وجود دارد. یکی از رایج ترین موارد انحراف معیار است و یک معیار آمار پراکندگی حول یک گرایش مرکزی است.
- بتا ، همچنین به عنوان ریسک بازار شناخته می شود ، معیاری برای نوسانات یا ریسک سیستماتیک یک سهام منفرد در مقایسه با کل بازار است.
- آلفا معیاری برای بازدهی اضافی است. مدیران مالی که از استراتژی های فعال برای غلبه بر بازار استفاده می کنند ، در معرض ریسک آلفا قرار دارند.
سخن نهایی
تحقیقات نشان داده که سرمایه گذاری در دراز مدت ریسک را کاهش می دهد زیرا ، حتی اگر قیمت یک دارایی معین در مدت زمان کوتاه افزایش و کاهش یابد ، به طور کلی در بلندمدت هرگونه ضرر و زیان را جبران می کند. سرمایه گذاری یک استراتژی طولانی برای اهداف بلند مدت است (به طور معمول ۵ ، ۱۰ ، ۲۰ سال یا بیشتر)
یک سرمایه گذار هر استراتژی را انتخاب کند ، مدیریت ریسک برای به حداقل رساندن ضرر و زیان یک مسئله بسیار ضروری است.
به یاد داشته باشید: هرچه ضرر و زیان بیشتر می شود ، مبلغی که برای بازدهی کلی و جبران آن ضرر باید به دست آورید نیز بیشتر می شود. برای بهبود ۱۰٪ ضرر، ۱۱٪ سود کافی است. اما برای از بین بردن ضرر ۵۰٪ ،سود صد در صدی لازم است.
مدیریت ریسک و سرمایه در بازار فارکس
در این مقاله شما را با چگونگی و نحوه مدیریت سرمایه و ریسک در فارکس آشنا خواهیم کرد. همه ما کم وبیش با مفهوم مدیریت ریسک در زندگی آشنایی داریم. اما این اصطلاح ریسک در کنار واژه بازده معنا و مفهوم پیدا خواهد کرد و معامله گری که در بازارهای سرمایه به معامله میپردازد با هر دوی این عوامل سر و کار خواهد داشت. بسیاری افراد بهمحض شنیدن کلمه ریسک به یاد خطر می افتند و آن را بهنوعی معادل با خطر کردن میپندارند. آنها دوست دارند تا جایی که امکان دارد از ریسک کردن پرهیز کنند.
ریسک در معامله به چه معناست؟
به بیشترین مبلغی که یک معامله گر و یا یک سرمایه گذار در طول معامله ضرر می کند، در واقع ریسک گفته میشود. پس توصیه می شود اگر قصد سرمایه گذاری را داشتید، بیشتر از ۳ درصد آن را در معامله ریسک نکنید. به گونه ای باشد که اگر قرار است در معامله دچار ضرر و زیان بشوید، زیر ۳ درصد باشد و پیش از آن که به موضوع میزان پولی که در طول معامله و در بازار خرید و فروش فارکس کسب میکنید، فکر کنید.
بهتر است نسبت به ریسک های فارکس آگاهی کافی داشته باشید و دیگر آن که به چه میزان میتوان در مدیریت آن موفق عمل کرد. به همین منظور با مدیریت خود و سرمایه ای که دارید میتوانید با کمترین استرس معامله خود را آغاز کرده و آگاهانه عمل خواهید کرد. به همین دلیل است که مدیریت و محاسبه ریسک نه تنها در بازار فارکس، بلکه در هر تجارت و کسب و کاری از اهمیت بسیاری برخوردار است.
مدیریت ریسک در فارکس به چه صورت است؟
مدیریت ریسک در واقع به این معناست که حداکثر ریسکی که شما در هر معامله ای بر عهده گرفته و در بر می گیرید. ریسک در واقع نشان دهنده تفاوت بین انتظارات واقعی فرد و بازده واقعی می باشد و به صورت ریسک احتمالی و شانسی است. به عبارتی سرمایه گذار اگر بخواهد در بازارهای مالی بازده بیشتری را هدف گذاری کند، بالطبع باید ریسک بیشتری را هم متحمل شود.
مدیریت ریسک در فارکس
قوانینی برای مدیریت ریسک
برای آنکه یک معامله گر بتواند به جای اجتناب از ریسک آن را بپذیرد، باید قوانینی را برای خود وضع نماید. مدیریت ریسک و کنترل آن مسأله پیچیده ای نیست و با انجام کارهایی ساده میتوان بهخوبی بر آن تسلط یافت. تا جایی که با انجام ریسک های منطقی موفقیت در زندگی و سودآوری در معامله گری نصیبمان خواهد شد.
آموزش مدیریت ریسک در فارکس
سعی کنید در هر معامله ای که انجام می دهید از تعیین حد ضرر و زیان استفاده کنید. خوب است بدانید که معامله و تجارت همانند یک ماراتون است. تاجرانی در آن موفق خواهند بود که در مدیریت ریسک تجاری خود به خوبی عمل کرده. آموزش مدیریت ریسک در فارکس را به خوبی آموخته باشد و در رابطه با بازار آگاهی کافی داشته باشند. این را هم بدانید در صورتی که ریسک زیادی نداشته باشید سود زیادی را هم به دست نخواهید آورد.
در صورتی که در طول معامله آرامش نداشته و دچار شک و تردید شدید بهتر است از ادامه معامله صرف نظر کرده تا دچار ضرر و زیان نشوید، داشتن آرامش و سلامت عقل در بازار تبادلات ارزها از اهمیت بسیاری برخوردار است پس در صورتی که نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید بهتر است مدتی از معامله دور بمانید، انجام هر معامله ای همچون بازار فارکس با فراز و نشیب های بسیاری همراه است و ممکن است طبق خواسته شما پیش نرود پس بهتر است ریسک ها ممکن را محاسبه کنید تا دچار ضررهای احتمالی نشوید.
اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
سرمایهگذاری یکی از مهمترین وجه زندگی هر شخصی است و انتخاب مسیر درست سرمایهگذاری، نقش تعیینکنندهای در موفقیت آن خواهد داشت. اهمیت مدیریت ریسک در سرمایه گذاری را افرادی بیشتر درک میکنند که با عدم کنترل هیجانات و مولفههایی مثل ریسک و بازده، سود قابلتوجهی را از دست دادهاند و یا بدتر از آن، با ضرر از سهم یا دارایی خود خداحافظی کردهاند.
به همین دلیل، یادگیری شیوههای صحیح سرمایهگذاری و اصول موفقیت در این حوزه، بسیار ضروری است. پیش از شروع هر نوع سرمایهگذاری، لازم است دربارهی ویژگیها، مزایا و معایب آن ابزار تحقیق کنید. یکی از مهمترین مفاهیم سرمایهگذاری، مبحث شناخت و مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و نحوه کنترل آن است.
چطور انتظاراتمان از سرمایهگذاری را مدیریت کنیم؟
- در اولین قدم و شاید مهمترین آن، واقعنگری در سرمایهگذاری است. رویا و خیالپردازی هیچ کمکی به شما نمیکند و به طور کلی از یک شبه پولدار شدن، هراس داشته باشید. انتظارات واقعی مانع سرخوردگی و ناامیدی شما میشود.
- با مفاهیم سرمایهگذاری آشنا شوید. قطعا داشتن اطلاعات کافی جلوی انتظارات و توقعات نابجا را میگیرد.
- ابزارهای متنوعی در بازار وجود دارد که هر کدام ریسک و مزایای متفاوتی دارند. ابزارهای مختلف سرمایهگذاری را بررسی و مناسبترین آن را انتخاب کنید. چه بسا با یک انتخاب اشتباه، کل مسیر سرمایهگذاری شما، تحت الشعاع قرار گیرد.
- فراموش نکنید میزان سرمایه اولیه شما نیز در تعیین میزان سود موثر است. البته میزان سرمایه اولیه تا حد زیادی به نوع سرمایهگذاری شما نیز بستگی دارد. حداقل مبلغ برای سرمایهگذاری در ابزارها، متفاوت است.
تعریف ریسک
به طور خلاصه، ریسک را میتوان احتمال عدم موفقیت یک تصمیمگیری دانست. در سرمایهگذاری معمولا به احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از سرمایه گفته میشود که در ریاضیات نیز به صورت انحراف بازده واقعی از بازده پیشبینیشده، اطلاق میشود.
برخی ریسک را به دو گروه واقعی و پویا تقسیمبندی میکنند که در بازار سرمایه این طبقهبندی ریسک بیشتر به صورت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک بیان شده است. برای آشنایی با انواع ریسکهای مالی به مقاله مربوط مراجعه کنید.
ریسکهای واقعی مانند سیل، زلزله و حوادث طبیعی که کنترل آن دست شما نیست
مواجهه افراد با ریسک
رویکرد افراد در مواجهه با مسئلهی ریسک متفاوت است. برخی افراد از هر گونه ریسک دوری میکنند و به اصطلاح ریسکگریز هستند. طبیعی است که این افراد باید به دنبال روشهای سرمایهگذاری با ریسک بسیار کم باشند.
دسته دوم افرادی هستند که تحمل ریسک بیشتری دارند و ماجراجویی، جسارت و بیپروایی از ویژگیهای این افراد است که اصطلاحا به آنها ریسکپذیر گفته میشود.
دستهی سوم نیز افرادی هستند که بین این دو گروه قرار میگیرند؛ به عبارت دیگر، نه کاملا ریسکپذیر و نه کاملا از ریسک گریزان هستند.
نکتهای که نباید فراموش شود این است که هیچ کدام از این گروهها به دیگری برتری ندارد، و هر کسی با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خود، به یک دسته بیشتر تمایل پیدا میکند.
خودشناسی در مدیریت ریسک
بهتر است همه افراد درجه ریسکپذیری خود را بشناسند و بر مبنای آن، ابزارهای سرمایهگذاری را انتخاب کنند. این شناخت باعث میشود علاوه بر دریافت سود و بازدهی مورد انتظار، استرس و تنش کمتری را نیز تجربه کنید. در صورتی که ریسکگریز هستید و در بازار ارزهای دیجیتال که ریسک بسیار بالایی دارد، سرمایهگذاری کنید احتمالا با روبرو شدن با اولین ضررها یا راهی بیمارستان میشوید یا دچار مشکلات خانوادگی میشوید.
البته همواره باید این نکته را به خاطر داشت که برخی از ریسکها اجتنابناپذیر و از کنترل شما خارج هستند. شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصاد کلان، فاکتورهایی هستند که به شدت روی سرمایهگذاری شما موثر هستند، ولی تقریبا کنترل آن دست شما نیست.
استراتژیهای مدیریت ریسک
پس از آنکه ریسکهای بازار را شناختید، به مرحله انتخاب استراتژی معاملاتی مناسب میرسید. در این مرحله، استفاده از نظرات متخصصان این حوزه بسیار مفید خواهد بود. یکی از استراتژیهای بسیار کاربردی که مناسب افراد ریسکگریز نیز محسوب میشود، استراتژی لشکر است.
اگر بخواهیم درجهبندی از ریسک ابزارها داشته باشیم، سپردههای بانکی و اوراق بهادار با درآمد ثابت، کمترین ریسک و سهام و ارزهای دیجیتال بیشترین ریسک در سرمایهگذاری دارند.
سخن پایانی
سامانه مدیریت ثروت مانو، شرایطی را فراهم کرده است که همه افراد با هر سطح از دانش تخصصی و شرایط مالی، بدون صرف زمان بابت رصد اخبار و تحلیل آنها، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، همواره مناسبترین گزینهها را برای سرمایهگذاری انتخاب کنند.
مدیریت ریسک سرمایه گذاری
در بازار سهام، رابطه قوی بین ریسک و بازده وجود دارد. در واقع هرچه ریسک بیشتر باشد، بازده نیز بیشتر خواهد بود. اما چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه می توان این ریسک را مدیریت کرد. در اصطلاحات مالی، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک و سپس تدوین استراتژی هایی برای مدیریت و به حداقل رساندن آن، در حالی که بازده را به حداکثر می رساند، می باشد.
سرمایه گذاری در هر بازار مالی از جمله بورس، مقداری از ریسک را می طلبد و برای اینکه یک سرمایه گذار این ریسک را بپذیرد، باید به طور مناسبی ریسک قابل جبران باشد. این غرامت به صورت چیزی به نام حق بیمه ریسک می باشد. بنابراین ریسک برای سرمایه گذاری در بورس مهم است، زیرا بدون ریسک هیچ گونه سودی حاصل نمی شود. سرمایه گذاران موفق از استراتژی های مدیریت ریسک بازار سهام برای به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود استفاده می کنند.
در بازارهای مالی از جمله بورس ایران، به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد:
ریسک بازار از احتمال افزایش یا کاهش قیمت ها در بازارهای مالی حاصل می شود. ریسک دیگر یعنی تورم، در واقع کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است.
ریسک تورم در سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد توجه قرار می گیرد؛ زیرا در کوتاه مدت ریسک بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین این ریسک بازار است که می تواند تا حدی کنترل شود، اما ریسک تورم قابل کنترل نیست.
استراتژی های خاصی وجود دارد که می توانند برای کاهش و مدیریت ریسک در بازار سهام استفاده شوند که در ادامه به معرفی تعدادی از آنها می پردازیم.
استراتژی های مدیریت ریسک
روند بازار را دنبال کنید.
این یکی از روشهای اثبات شده برای به حداقل رساندن خطرات در بازار سهام است. مسئله این است که، تشخیص روند در بازار دشوار است و روندها ممکن است خیلی سریع تغییر کنند. روند بازار ممکن است یک ماه یا یک سال یا بیشتر ادامه داشته باشد. همچنین روندهای کوتاه مدت نیز در دل روندهای بلند مدت وجود دارند.
متنوع سازی پرتفوی
یکی دیگر از استراتژی های مفید مدیریت ریسک در بازار سهام، متنوع سازی ریسک خود با سرمایه گذاری در یک پرتفوی یا سبد مناسب است. در پرتفوی، سرمایه گذاری خود را به چندین شرکت، بخش و کلاس دارایی متنوع می کنید. این احتمال وجود دارد که در حالی که ارزش یک سرمایه گذاری خاص کاهش می یابد، ممکن است ارزش سرمایه گذاری دیگر افزایش یابد. صندوق های سرمایه گذاری یک روش دیگر برای متنوع سازی تأثیرات است. این جمله در سراسر جهان بین سرمایه گذاران استفاده می شود:
همه ی تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهید!
حد ضرر
حد ضرر وسیله دیگری است که با رعایت آن، در صورت سقوط قیمت سهام، بیشتر ضرر نمی کنید. در این استراتژی، سرمایه گذار این گزینه را دارد که در صورت سقوط فیمت سهام به زیر یک حد معین، سهام خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر بفروشد.
وارن بافت در توصیه ای جالب به تمام سرمایه گذاران می گوید: "ضرر نکنید!" اما بازار سهام با ریسک ضرر آمیخته شده است ولی خوشبختانه استراتژی های کافی برای یک سرمایه گذار عاقل برای محافظت از پول خود و اطمینان از سود وجود دارد. استفاده دقیق و به موقع از این گزینه ها به شما کمک می کند تا مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
مدیریت ریسک در همه ی حوزه های مالی وجود دارد. کارگزاران سهام از ابزارهای مالی و معاملات آتی استفاده می کنند و مدیران مالی از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام، تخصیص دارایی و اندازه گیری موقعیت، برای کاهش یا مدیریت موثر ریسک استفاده می کنند. به هر حال روش هایی که در این قسمت گفته شد، همگی با مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.
عواقب عدم مدیریت ریسک
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب شدیدی را برای شرکت ها، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، حباب مسکن در سال 2007 در ایالات متحده که به ایجاد رکودی بزرگ انجامید، ناشی از تصمیمات و مدیریت نادرست بود. در آن دوره وام دهندگانی بودند که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف ارائه می دادند که این موضوع باعث ریسک های جبران ناپذیری شد و در نهایت رکود اقتصادی نتیجه ی این مدیریت بد شد!
نحوه مدیریت ریسک
ما تمایل داریم به "ریسک" با دید عمدتا منفی نگاه کنیم. با این حال، در دنیای سرمایه گذاری، ریسک ضروری است و از عملکرد مطلوب جدا نیست.
تعریف رایج از ریسک سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد انتظار است. ما می توانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری، مانند یک معیار بازار بیان کنیم.
گرچه ممکن است این انحراف مثبت یا منفی باشد، اما متخصصان سرمایه گذاری معمولاً این ایده را قبول می کنند که چنین انحرافی، مقداری از نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری های شما را نشان می دهد. بنابراین برای دستیابی به بازده بالاتر انتظار می رود که خطر بیشتری را بپذیریم.
همچنین یک ریسک دیگر نیز وجود دارد که باعث افزایش نوسانات می شود و متخصصان سرمایه گذاری به طور مداوم به دنبال راه مدیریت ریسک و سرمایه گذاری هایی برای کاهش چنین بی ثباتی هستند و در مورد چگونگی انجام این کار توافق روشنی بین آنها وجود ندارد.
اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد!
در مورد یک متخصص سرمایه گذاری، باید بدانیم تحمل آنها برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاریشان چقدر است. یکی از معیارهای مخاطره پذیری متداول، که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری آماری و استفاده از انحراف معیار است. شما به متوسط بازده سرمایه گذاری نگاه می کنید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آنها معتقد باشند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل کنند، اقدام به سرمایه گذاری می کنند.
نتیجه گیری
برای این که بهترین سرمایه گذاری را در بورس و سایر بازارهای مالی داشته باشید و به نتیجه مطلوب خود برسید، کافی ست ریسک های خود را به بهترین نحو مدیریت کنید. اگر اطلاعات یا دانش کافی در این زمینه ندارید، می توانید از مشاوران بورسی درخواست کمک کنید.