انواع بازارها

مدیریت مالی وسرمایه گذاری
انواع بازارهای کارا
با استفاده از انواع اطلاعات به عنوان مبنای طبقه بندی، یوجین فاما بازارها را از نظر کارایی به سه درجه ضعیف، نیمه قوی و قوی تقسیم کرده است:
کارایی ضعیف: در این نوع بازار، نمی توان از اطلاعات یا روند گذشته قیمت سهام برای انتخاب سهامی با نرخ بازده بسیار بالا در اینده استفاده کرد. بحث مورد استفاده برای توصیف بازار کارای ضعیف این است که، اگر همه از روند قیمت در گذشته اطلاع داشته باشند قیمت جاری منعکس کننده این اطلاعات خواهد بود، چون اطلاعات مزبور را سرمایه گذاران در وضعیت بهتری قرار گیرد، چون همه اطلاعات مشابهی در اختیار دارند.
کارایی نیمه قوی
در این قبیل بازارها نه تنها اطلاعات مربوط به قیمت های گذشته هیچ برتری در مورد انتخاب سرمایه گذاری ایجاد نمی کند (کارایی ضعیف) بلکه آگاهی از تمامی اطلاعات عمومی نیز برتری و مزیتی در مورد انتخاب سرمایه گذاری به وجود نمی آورد. علت این است که قیمتهای موجود تمامی اطلاعات عمومی را منعکس می کنند. اگر یک شرکت نرخ بازده بالا داشته باشد، خریداران و فروشندگان سهام آن باعث افزایش قمیت سهام خواهد شد.
اگر نرخ بازده شرکت پایین باشد، قیمت سهام آن انواع بازارها به سرعت کاهش خواهد یافت. تنها در صورت ارائه اطلاعات جدید در آینده قیمت آتی سهام تغییر قابل ملاحظه ای خواهد کرد.بر اساس این فرضیه تمام یاطلاعات در دسترس بازار فوراً در قیمت جاری سهام منعکس می شوند.
کارایی قوی: بازار دارای کارایی قوی است، اگر قیمتها منعکس کننده تمامی اطلاعات باشند. در این صورت سرمایه گذار حتی نمی تواند از اطلاعاتی که تنها در اختیار گروه خاصی قرار دارند، ببرد. بر اساس این فرضیه کسانی که دارای اطلاعات خاص هستند، سهام شرکت را خرید و فروش می کنند و این باعث می شود که قیمت با توجه به این اطلاعات خاص تعدیل شود.
اگر بازارها به طور کامل کارایی قوی داشته باشند، عیچ فردی نمی تواند از داشتن اطلاعات خاص یا اطلاعاتی که در دسترس دیگران نیست و تنها گروه خاص آن را در اختیار دارند، سود به دست آورد زیرا قیمت سهام شرکت به طور کامل اطلاعات مزبور را منعکس می سازد.
با وجود شواهد تجربی بسیار در حمایت از نظریه کارایی ضعیف، بسیاری از تحلیلگران مالی معتقدند که با تجزیه و تحلیل قیمتهای گذشته می توان قیمت های آتی سهام را پیش بینی کرد.
اینان استدلال می کنند که تحقیقات تجربی پشتیبان نظریه کارایی ضعیف بر الگوهای ساده قیمتهای گذشته، مانند تغییر در قیمت روز گذشته، متکی بوده اند. به عقیده اینان یک تحلیلگر حرفه ای بررسی الگوهای پیچیده تر قیمت می تواند افزایش یا کاهش قیمت سهام در آینده را پیش بینی کند. تحلیل های فنی مطالعه الگوهای قیمت سهام به منظور افزایش یا کاهش قیمت سهام در آِینده را پیش بینی کند. تحلیل های فنی مطالعه ی الگوهای قیمت سهام به منظور پیش بینی رفتار آتی قیمت است. تحلیلگران مالی معتقدند که بازار در تفسیر اطلاعات مربوط به قیمتهای گذشته درست عمل نمی کنند، یعنی بازار دارای کارایی ضعیف نیست. به عقیده گروهی از اینان سایر اطلاعات موجود مانند آمار درآمد شرکت به وسیله برخی سرمایه گذاران برای ارزیابی قیمت سهام به درستی مورد استفاده قرار می گیرند.
بنیادگران عقیده دارند که عامل مؤثر در پیش بینی رفتار آتی قیمت سهام الگوی قیمتهای گذشته نیست، بلکه مؤثر در پیش بینی رفتار آتی قیمت سهام، الگوی قیمتهای گذشته نیست، بلکه عملکرد شرکت است. اینان معتقدند که بررسی دقیق اطلاعات مالی عمومی یک شرکت تا حدی مشخص می کند که آیا قیمت سهام شرکت افزایش یا کاهش خواهد یافت. اینان معتقدند که بازار دارای کارایی نیمه قوی نیست، یعنی قیمتها منعکس کننده تمامی اطلاعات به قیمتهای گذشته است.
گروه سوم بین این دو گروه قرار دارند. اینان معتقدند که بازارها دارای کارایی ضعیف و نیمه قوی نیستند. به عقیده این گروه از اطلاعات مربوط به قیمتهای گذشته و سایر اطلاعات عمومی نظیر درآمد شرکت، می توان برای انتخاب سهامی که قیمتی کمتر از قیمت واقعی دارد، استفاده کرد.
به هر حال هر سه گروه بر این باورند که بررسی اطلاعات مالی موجود بهتر از انتخاب تصادفی سهام است. تحلیلگران مالی معتقدند که قیمتهای جاری لزوماً منعکس کننده ارزش واقعی تمام سهام نیست. این بدین معنی است که بازارها واقعاً کارا نیستند، یعنی قیمت کلیه اطلاعات مرتبط با سهام و شرکت انتشار دهنده سهام را منعکس نمی کنند.
نقش و اهمیت کارایی بازار
کارایی بازار از نظر سرمایه گذاران و مدیران مالی چه اهمیتی دارد؟ اولین نکته این است که ارائه نادرست اطلاعات حسابداری، یعنی ارائه اطلاعاتی که داراییهای حقیقی و جریان نقدینه شرکت را تحت تأثیر قرار نمی دهند. نمی تواند بازار را گمراه کند.
دوم اینکه سرمایه گذاران و مدیران مالی نباید تصور کنند که از بازار زرنگترند. اگر بازار کارا باشد قیمتهای سهام منعکس کننده اطلاعات موجودند و بنابراین هیچ کس نمی تواند با استفاده از این نرخ اطلاعات را در مقایسه با دیگران سود بیشتری ببرد.
سومین نکته این است که یک شرکت نباید تنها بر اساس اطلاعات موجود به دنبال ادغام با شرکت دیگر باشد، چون بر اساس اطلاعاتی که در دسترس سرمایه گذاران نیز هستد مدیرات شرکت احساس می کنند که مجموعه سهام دو شرکت یک مجموعه سهام مناسب برای سهامداران است.
نکته چهارم این است که اگر بازار در رابطه با نوع خاصی از اطلاعات کارا باشد، قیمتها به طور کامل منعکس کننده این اطلاعات اند در این صورت نمی توانیم از این اطلاعات برای پیش بینی قیمتهای آتی استفاده کنیم.
ونکته پنجم اگر بازار کارا باشد، قیمتهای بازار منعکس کننده بسیاری از اطلاعات مفیدند.
منابع
-مدیریت مالی- دکتر مهدی تقوی، انتشارات پیام نور
2-مجله دنیای اقتصاد
مالی یک رشته جدید است که خاستگاه آن علم اقتصاد است. پايه هاي این رشته از سال 1952 و انتشار مقاله هري ماركويتز استوار گردید. و با مقاله فرانكو موديلياني و مرتون ميلر در سال 1958 توسعه یافت. تاروپود این رشـته در سه حوزه «مالـي شركتها»، «بازارهـا و نهادهاي مالـي» و «مـديريت سـرمايهگذاري» است و رشتة «مهندسي مالي و مديريت ريسك» اين سه حوزه را به يكديگر پيوند ميزند. این وبلاگ نیز با هدف قدم برداشتن در ساحل دریای مواج مالی، سعی دارد مطالب مفیدی را به صورت تخصصی و جامع گردآوری نماید.
سمیرانیازی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی
معلومات اقتصادی на Facebook. Если вам интересны новости معلومات اقتصادی, регистрируйтесь на Facebook сегодня!
معلومات اقتصادی на Facebook. Если вам интересны новости معلومات اقتصادی, регистрируйтесь на Facebook сегодня!
معلومات اقتصادی
1) بازار رقابت کامل
2) بازار انحصار کامل
3) بازار رقابت انحصاري
4) بازار انحصار چند جانبه
5) بازار نهاده هاي متغير
تعاريف بازار:
1) بازار رقابت کامل:اين بازار کاملاً غيرشخصي مي باشد و رقابت بين عرضه کنندگان در بازار وجود ندارد. خريداران رقابت متقابلي بين خود احساس نمي کنند.به عنوان يک مفهوم نظري در اقتصاد اين درست عکس مفهومي است که در واقعيت وجود دارد.
2) بازار انحصار کامل:انحصار کامل وقتي وجود دارد که فقط يک توليد کننده در بازر باشد. رقباي مستقيم رقبايي به مفهوم مشهور يا به مفهوم تکنيکي وجود ندارد با اين همه سياستهاي انحصارگر ممکن است بوسيله ي رقابت غيرمستقيم تمامي کالاها براي پول مصرف کننده و کالاهايي که جانشين هاي نسبتاً خوبي هستند و نيز از راه تهديد رقابت بالقوه (اگر امکان ورود به بازار داشته باشد) محدود شود. براي تحقق انحصار کامل فروش بايد دو شرط زير برقرار باشد:
الف – عرضه کننده در بازار تنها باشد. ب – جانشين نزديکي براي کالاي عرضه شده وجود نداشته باشد.
منابع انحصار عبارتند از:
• کنترل بر عرضه مواد اوليه و نهاده
• انحصار از طريق ثبت اختراع
• در هزينه تأسيس يک کارخانه کارآمد
• حق مخصوص (فرنشيز)
3) بازار رقابت انحصاري: به خاطر اختلاف در محصول توليدي فروشنده مقداري کنترل روي قيمت کالاي مورد نظر داشته و از اين جهت مواجه با تقاضايي با شيب منفي مي باشد. در هر حال وجود تعداد زيادي جانشين نزديک به هم به طور جدي قدرت انحصاري وي را محدود کرده و موجب مي شود تقاضايش داراي کشش بالاتري باشد. اگر بنگاهها به صورت فردي در بازار رقابت انحصاري قيمت خود را پايين آورند به سمت پايين منحني تقاضا، با کشش بالاتر خود حرکت انواع بازارها مي کنند و فروش خود را به طور عمده افزايش مي دهند، در حالي که تمامي بنگاههاي موجود در صنعت به طور همزمان قيمتهاي خود را پايين آورند فروش هر بنگاه به ميزان کمتري افزايش مي يابد.
4) بازار انحصار چندجانبه:بازاري است که در آن چندين بنگاه کالايي همگن، يا غيرهمگن به فروش برساند. اگر کالاهايي که بنگاهها به فروش مي رسانند همگن باشد، بازار خالص است و اگر غيرهمگن باشند بازار ناخالص است در اين بازار توليدکنندگان نه بسيار زيادند که نقشي در بازار نداشته باشند و نه بسيار کم که يک توليد کننده انحصارگر کامل باشند، آن چيزي که مهم است وابستگي متقابل بين بنگاههاست. وابستگي متقابل رفتار اقتصادي بنگاههاي توليدي به يکديگر مرکز ثقل بحث هاي انحصار چندجانبه است. در بازار رقابت انحصاري تکيه ي بحث بر روي تمايز و تنوع توليدات و يا سادگي يا سختي ورود به بازار مي باشد، درحالي که درانحصار چندجانبه محوربحث عکس العمل هاي استراتژيک بنگاههاي توليدي مي باشد و در بازار انحصار چندجانبه رقابت هاي غيرقيمتي مانند رقابت هاي تبليغاتي، رقابت براي متنوع کردن کالاها به صورت شديدي جاري است. در بازارهاي قبلي سود بنگاه به توليد ساير بنگاهها نيز بستگي دارد، بنابراين در بازار انحصار چندجانبه رقابت شخصي وجود دارد، رقابت شخصي وقتي به وجود مي آيد که بنگاهها از هم تأثير بپذيرند.
5) بازار نهاده هاي متغير: به طور کلي بازار نهاده تفاوتي با ساير بازارها ندارد، قيمتها و مقادير فروخته شده از مبلغ تقاضا و عرضه تعيين مي شود. اما تفاوتهاي مهمي نيز وجود دارد، اول آنکه در جانب تقاضاي بازار به مصرف کنندگانف بنگاههايي هستند که عوامل توليد را مي خرند و مقدار نهاده ي بکار رفته بستگي به مقدار محصول فروخته شده توسط بنگاهها دارد،از سوي ديگر فروش بستگي به اندازه ي بازار و اينکه آيا توليدکنندگان رقابتي کامل هستند يا قدرت انحصاري دارند، تقاضاي نهاده مشتق از شرايط بازار براي کالا و متأثر از آن است. دوم آنکه حداقل خدمات عرضه نيروي کار ناشي از افرادي است که فقط فروشنده ي زمان براي کار نيستند بلکه مصرف کننده نيز مي باشند، از اينها گذشته در بسياري از بازارهاي نهاده قيمت بکارگيري منبع توليدي و نه قيمت خريد منبع توليدي براي دوره ي مشخصي از زمان تعيين مي شود
انواع بازارها در بورس اوراق بهادار تهران
در مقالات قبلی مطالبی در مورد آشنایی در بورس و نحوه انجام معاملات خدمتتان ارائه کردم. در این مقاله قصد دارم تا شما را با انواع بازارهای موجود در بورس اوراق بهادار تهران آشنا کنم.
دوستان عزیز با توجه به اینکه مطالب بسیاری زیادی در فضای مجازی در مورد معرفی این بازارها وجود دارد و همچنین ما به دانستن برخی از آنها نیاز نداریم بنده از توضیحت اضافی به جهت گمراه شدن از مسیر اصلی خودداری می کنم . لذا سعی دارم تا هریک از این موضوعات را در صورت لزومدر مقالات تخصصی و مربوط به خود بازگو کنم. تا شما همراهان گرامی نیز در صورت علاقه مندی به هریک از این موضوعات در صورت تمایل بتوانید به صورت جداگانه مطالب را مطالعه فرمایید.
در ایران انواع بورس به 4 دسته تقسیم میشود که در هر کدام از آنها شامل شرکتهایی هستند. این 4 دسته عبارتند از:
البته در جهان بورس ارز هم یکی از انواع بورس است که در آن ارزهای خارجی خرید و فروش میشوند. اما در ایران، بورس ارز برای معامله و تبادل ارزهای خارجی وجود ندارد و خرید و فروش ارز به صورت دستی و در صرافیها یا بازار آزاد انجام میشود.
در مورد بازار مبادلات ارزهای خارجی یا فارکس نیز در مقالات آتی مطالبی را خدمت دوستان ارائه خواهم کرد.
بازار بورس: بازار بورس اوراق بهادار تهران خود به دو بازار اول و دوم تقسیم میشود، تفاوت این دو بازار در قوانین آنها است. بطوریکه یک شرکت برای ثبت در تابلوی بازار اول باید قوانین سختگیرانهتری را نسبت به بازار دوم پشت سر بگذارد.
بازار فرابورس: این بازار در آبان سال ۱۳۸۷ فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار آغاز کرد که این بازار دارای ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس است، اما شرایط پذیرش در آن سادهتر است تا اهرمی کمککننده به تامین مالی اقتصاد کشور باشد.
فرابورس دارای پنج بازار (بازار اول، بازار دوم، بازار سوم «عرضه»، بازار ابزارهای نوین مالی و بازار پایه) است. پذیرش شرکتهای سهامی عام در بازار اول و بازار دوم و پذیرش سایر اوراق بهادار صرفاً در بازار ابزارهای نوین مالی صورت میپذیرد. بازار سوم جهت عرضه یكجا و پذیرهنویسی اوراق بهادار و بازار پایه جهت درج و نقل و انتقال سهام شرکتهایی است كه بر اساس الزام بند ب ماده 99 قانون برنامه پنجم توسعه، مشمول ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار بوده و امكان پذیرش دریکی از بازارهای بورس یا فرابورس را ندارند.
بورس کالا: این بازار مربوط به معاملات حقیقی کالای شرکت هایی است که سهام آنها در بورس یا فرابورس قرار دارد. شرکت ها با ارائه محصولات خود به صورت عمده در این بازار به تنظیم بازار خرد نیز کمک می کنند. برای خرید در این بازار باید کد معاملاتی بورس کالا داشت که با کد بورسی متفاوت است.
بورس انرژی: این بازار در ایران در حال حاضر مربوط به معاملات کالاهای انرژی مانند بنزین، نفت گاز و سلف استاندارد برق می باشد. به گونه ای که نیروگاه ها برای کشف قیمت تعادلی برق با یکدیگر به رقابت می پردازند.
در مورد انواع بازارها مطالب کلی را دانستیم در ادامه به مواردی می پردازم که شما عزیزان برای معامله در بورس به آن احتیاج دارید.
ابتدا باید بدانیم که هدف از خرید و فروش یک معامله گر در بازار بورس خرید و فورش سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس و فرابورس هستند که به طور کلی به آنها شرکت های بورسی می گوییم. شما به عنوان یک شخص حقیقی تنها میتوانید سهام این شرکت ها را خرید و فروش کنید. نکته مهم آن است که بدانیم چه زمان سهام شرکت های بورسی یا فرابورسی بخریم؟
در مورد فرایند خرید و فروش سهام این شرکت باید بگویم هیچ تفاوتی در ساختار خرید و فروش با هم ندارند. و از نظر کارمزد معاملاتی کاملا یکسان هستند اما نکاتی را باید در خرید و فروش این سهم ها در نظر بگیریم که در مقاله بعدی این نکات را به تفصیل بیان خواهم کرد.
بخش بندی بازار چیست و انواع بخش بندی بازار
از جمله فعالیت هایی که در آغاز هر کسب و کاری باید انجام شود، و هر کسب و کاری باید نسبت به آن آگاهی داشته باشد، بخش بندی بازار یا Market Segmentation است. تقسیم بندی بازار سبب می شود استراتژی بازاریابی کسب و کارتان را آگاهانه و با توجه به خصوصیت مشتریان تان انتخاب کنید.
بخش بندی بازار به چه معناست؟
بخش بندی بازار (Market Segmentation) فرایند تقسیم یک بازار بزرگ به بخش های کوچک گوناگون، که دارای ویژگی های مشابه یا مرتبطی هستند، است.
بخش بندی بازار
- بخش بندی بازار یک مفهوم بازاریابی است که کل بازار را به زیرمجموعه های کوچکتر متشکل از مصرف کنندگانی با سلایق، تقاضا، و ترجیحات مشابه، تقسیم می کند.
- یک بخش بازار یک واحد کوچک درون بازار بزرگی است که متشکل از افراد مشابه می باشد.
- یک بخش بازار کاملا از بخش های دیگر بازار متفاوت است.
- یک بخش بازار شامل افرادی می شود که مانند یکدیگر فکر می کنند و دارای علایق مشترک می باشند.
- افرادی که در بخشی مشترک از بازار هستند به شیوه ای مشابه به نوسانات بازار پاسخ می دهند.
انواع بخش بندی بازار
معیارهای گوناگونی برای بخش بندی بازار وجود دارند که از آن میان می توان به معیارهای سنتی مثل بخش بندی بر اساس ویژگی های دموگرافیک و جغرافیایی مخاطبان و یا عوامل مدرن مثل معیارهای رفتاری و روانشناختی افراد اشاره کرد.
البته باید توجه داشت که می توان از متغیرهای فراوان دیگری نیز در بخش بندی بازار استفاده کرد که در ادامه به آنها نیز اشاره خواهیم کرد :
بخش بندی براساس ویژگی های دموگرافیک (Demographic Segmentation)
متغیرهای دموگرافیک مثل سن، شغل، سطح تحصیلات، جنسیت و میزان درآمد از متغیرهای پرکاربرد در تقسیم بندی بازار هستند.
اساس بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های دموگرافیک
جنسیت
بازاریابان بازار را براساس جنسیت مخاطبان به بخش های کوچکتر تقسیم می کنند. مردان و زنان علایق و ترجیحات متفاوتی دارند و در نتیجه نیاز به بخش بندی بازار بر اساس جنسیت در برخی از بازارها وجود دارد.
خانم ها محصولی که مخصوص آقایان طراحی شده، خریداری نمی کنند و همینطور برعکس.
بخش بندی بازار بر اساس جنسیت در بسیاری از صنایع مانند لوازم آرایشی، کفش، صنایع جواهرات و پوشاک مهم می باشد.
گروه سنی
تقسیم مخاطبان هدف براساس گروه سنی یکی دیگر از راه های بخش بندی بازار می باشد. مسلما محصولات و استراتژی های بازاریابی برای نوجوانان متفاوت از کودکان می باشد.
اگر بخواهیم نمونه ای از نیازهای عمده در گروه های سنی مختلف را مرور کنیم :
گروه سنی زیر 10 سال : اسباب بازی، پوشک، غذای کودک،کالسکه بچه
گروه سنی 10 تا 20 سال : اسباب بازی، پوشاک، کتاب، کیف مدرسه
گروه سنی 20 سال و بالاتر : لوازم آرایشی و بهداشتی، محصولات ضدپیری، مجلات، پوشاک و غیره
درآمد
بازاریابان مصرف کنندگان را براساس میزان درآمدشان به بخش های کوچک تقسیم می کنند. افراد باتوجه به درآمد ماهیانه شان در بخش های مختلفی دسته بندی می شوند.
نمونه ای از دسته بندی بر اساس درآمد عبارت است از :
- گروه با درآمد بالا
- گروه با درآمد متوسط
- گروه با درآمد پایین
فروشگاه هایی که به گروه های با درآمد بالاتر می پردازند، طیف وسیعی از محصولات و استراتژی ها را در مقایسه با فروشگاه هایی که گروه های کم درآمد را هدف قرار می دهند، دارا هستند.
وضعیت تاهل
تقسیم بندی بازار می تواند بر اساس وضعیت تاهل افراد نیز باشد. به عنوان مثال آژانس های مسافرتی پکیج های تعطیلات و تورهای مسافرتی متفاوتی را برای افراد مجرد و زوج های متاهل در نظر می گیرند.
البته شکل دقیق تر این معیار وضعیت فرد در خانواده (Family Life-cycle) است که وضعیت دقیق تری از افراد را شرح می دهد به عنوان مثال : جوان مجرد، جوان متاهل بدون فرزند، جوان متاهل که کوچکترین فرزندش زیر 6 سال دارد، جوان متاهل که کوچکترین فرزندش بیش از 6 سال دارد، فرد مسن متاهل با فرزند، فرد مسن متاهل که هیچ یک از فرزندانش زیر 18 سال نیست، فرد مسن مجرد و …
شغل
درمقایسه با دانش آموزان مدارس و یا دانشجویان، کارکنان اداری نیازهای متفاوت تری دارند. برخی از مواقع حتی نوع شغل افراد در علایق، نیازها و انتخاب های آنان موثر است. سبک زندگی و در نتیجه انواع بازارها رفتار خرید یک فرهنگی با یک تاجر می تواند کاملا متفاوت باشد.
اندازه سازمان
بخش بندی بازار در بازارهای B2B (منظور کسب وکارهایی است که مشتری آنها یک کسب وکار دیگر است) بر اساس عوامل دیگری مثل اندازه سازمان صورت می گیرد. به عنوان مثال یک شرکت که در حوزه طراحی و پیاده سازی سیستم های سازمانی فعالیت می کند می تواند به سازمان های بزرگ، کوچک یا بسیار کوچک خدمات ارائه کند و باید توجه داشته باشد که نیازها یا رفتارهای هر یک از این سازمان ها می تواند کاملا متفاوت باشد.
نوع تجارت
تقسیم بندی بازار بر پایه نوع تجارت یعنی بخش بندی بر اساس اینکه مشتری شما یک عمده فروش، یک خرده فروش یا یک صادرکننده است. این نوع از سگمنتیشن نیز در کسب وکارهای B2B بسیار پرکاربرد است.
نوع خدمات
تقسیم بندی مشتریان سازمانی بر اساس نوع خدمتی که ارائه می دهند، امکان پذیر خواهد بود. به عنوان مثال می توان به تقسیم خدمات به تخصصی و غیرتخصصی اشاره کرد.
بخش بندی براساس ویژگی های روانشناختی(Psychographic Segmentation)
اساس تقسیم بندی بازار در این روش سبک زندگی افراد می باشد. نگرش، علایق، و ارزش مورد نظر افراد به بازاریابان کمک می کند تا آنها را به گروه های کوچکتری تقسیم کنند. Rogers بر مبنای اینکه مصرف کنندگان چگونه محصولات جدید را قبول می کنند، بازار را به پنج گروه تقسیم می کند که با نام چرخه عمر پذیرش فناوری نیز شناخته می شود.
اساس بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های روانشناختی
این دسته از مصرف کنندگان مشتاق امتحان ایده های جدید هستند. نوآوران جسارت بالایی دارند و تجربه گاها بد محصولات جدید را تقبل می کنند.
پذیرندگان آغازین افراد تاثیرگذاری هستند که عموما چیزهای جدید را امتحان می کنند.
این گروه از افراد قبل از امتحان محصولات جدید همه جوانب را می سنجند. هرچند که اعضای این بخش از بازار در پذیرفته شدن یک نوآوری در بازار نقش مهمی دارند، ولی به ندرت به عنوان رهبران بازار شناخته می شوند.
این بخش از مشتریان افراد محتاطی هستند که ایده های جدید را بعد از آنکه در میان عموم مردم مقبولیت پیدا کردند، استفاده می کنند.
دیرپذیرندگان به گذشته تمایل دارند. این دسته از افراد عموما نسبت به تغییر بدبین هستند و معمولا زمانی که یک محصول جدید را می پذیرند، آن محصول با یک محصول جدید جایگزین شده است.
در بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های روانشناختی باید به این موضوع توجه داشت که رفتار خرید و شخصیت مصرف کننده بیش از اندازه ساده سازی شده است. عوامل بسیاری بر رفتار مصرف کننده تاثیر می گذارد و به عنوان مثال ممکن است یک شخص در مورد یک محصول جزو پذیرندگان آغازین و در مورد یک محصول دیگر، در گروه دیرپذیرندگان قرار بگیرد.
بخش بندی براساس ویژگی های رفتاری (Behavioristic Segmentation)
در این روش بخش بندی مشتریان، افراد بر اساس دانش، نگرش و چگونگی استفاده از محصول و یا ویژگی های مختلف آن تقسیم بندی می شوند. هر یک از متغیرهایی که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد، در این شیوه قابل استفاده هستند .
اساس بخش بندی بازار بر اساس ویژگی های رفتاری
رفتار خریداران با توجه به اینکه چه زمانی از یک محصول یا خدمت استفاده می کنند می تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال کسانی که با هواپیما مسافرت می کنند ممکن است برای سفر کاری و یا تعطیلات از این خدمات استفاده کنند، در هر یک از این دو حالت رفتار، تجربه و سطح انتظارات مشتریان کاملا با یکدیگر متفاوت است.
اینکه افراد در استفاده از یک محصول یا خدمت، در جستجوی چه مزایایی هستند، می تواند به عنوان مبنایی برای بخش بندی مشتریان مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال کیفیت بالا، قیمت پایین، مزه خوب، سرعت و جذابیت ظاهری نمونه هایی از مزایای مطلوب مورد توجه مشتریان هستند.
مشتریان بالقوه را می توان به کاربرانی که به شکل منظم از محصول یا خدمت استفاده می کنند (که با نام مشتریان وفادار نیز شناخته می شوند)، کاربرانی که به شکل گاه به گاه از محصول یا خدمت استفاده می کنند و کاربرانی که از محصول یا خدمت استفاده نمی کنند، تقسیم کرد. به عنوان مثال بازاریابان می توانند محصولات جدید یا روش استفاده جدید از محصول قدیمی را به یکی از این گروه ها ارائه دهند.
بخش بندی براساس ویژگی های جغرافیایی (Geographic Segmentation)
بخش بندی جغرافیایی به طبقه بندی بازار به مناطق مختلف جغرافیایی اشاره دارد. یک بازاریاب نمی تواند استراتژی های مشابهی را برای افراد ساکن در مناطق مختلف جغرافیایی در نظر بگیرد. مکان جغرافیایی یکی از ساده ترین روش های بخش بندی بازار است. به عنوان مثال خدمات بانکی مورد نیاز افراد ساکن روستا با ساکنین شهرها به ویژه شهرهای بزرگ متفاوت است. حتی در یک شهر بزرگ مثل تهران شعب بانکی که در مناطق شمالی شهر قرار دارند، مشتریان بیشتری را نسبت به سایر شعب جذب می کنند. می توانید مقاله اتوماسیون بازاریابی را مطالعه کنید.
اهمیت بخش بندی بازار – چرا به بخش بندی بازار نیاز داریم؟
وضعی که در آن دو یا چند طرف ( که خریدار و فروشنده نامیده می شوند) در مبادله کالا یا خدمات به ازای دریافت پول، شرکت دارند، بازار نامیده می شود. در بازار، فروشندگان کالاهای خود را به ازای دریافت پول از مصرف کنندگان (خریداران) به فروش می رسانند.
یک بازار نمی تواند استراتژی های مشابهی را برای همه مصرف کنندگان به کار گیرد. به شکل گیری بخش های کوچک که شامل افراد هم فکر در یک بازار وسیع است، بخش بندی بازار گفته می شود.
همه افراد نیازهای مشابهی ندارند. یک مرد و یک زن علایق و تمایلات متنوعی نسبت به محصولات مختلف دارند. یک کودک نیاز یا علاقه ای به آنچه که یک بزرگسال نیازمند آنست، ندارد.
یک محصل احتیاجات متفاوتی نسبت به یک کارمند اداری، دارد. بخش بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا افراد با انتخاب ها و علایق مشابه را در یک سطح (پلتفرم) مشترک گردآوری کنند.
- بخش بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا استراتژی های بازاریابی مناسب و طرح های تبلیغاتی مطابق با سلایق بخش مشخصی از بازار را به کار بگیرند. به عنوان مثال یک مدل مرد در تبلیغ محصولات زنانه جایگاهی نخواهد داشت. بازاریابان باید قادر باشند تا محصولات خود را با بخش های هدف بازار مرتبط سازند.
- بخش بندی بازار به بازاریابان کمک می کند تا نیاز های مخاطبان هدف را درک و براساس آن برنامه های بازاریابی مشخصی را اتخاذ کنند. سازمان ها نیز می توانند رویکرد متمرکزتری در نتیجه تقسیم بندی بازار اتخاذ کنند.
- بخش بندی بازار دیدی واضح از آنچه که خریداری می شود و آنچه که خریداری نمی شود، به مشتریان ارائه می دهد. به عبارت ساده تر فرآیند بخش بندی یک مسیر طولانی را در تاثیرگذاری بر تصمیم خرید مصرف کنندگان، سپری می کند.
- بخش بندی بازار به سازمان ها کمک می کند تا محصول مناسب را برای مشتریان مناسب در زمان مناسب ارائه دهند. بخش بندی جغرافیایی نیز مصرف کنندگان را براساس مکان هایشان طبقه بندی می کند.
- بخش بندی به سازمانها کمک می کند تا مشتریان خود را بهتر بشناسند و آنها را درک کنند. اکنون سازمانها می توانند به مخاطبان گسترده خود دسترسی پیدا کنند و محصولاتشان را به طور موثرتری ترویج دهند؛ این امر به سازمانها کمک می کند تا فعالیت های بازاریابی خود را بر مخاطبان هدف متمرکز کنند و نتایج قابل قبول تری به دست آورند.
به یاد داشته باشید که بخش بندی بازار به عنوان ضرورتی شناخته می شود که در بلند انواع بازارها انواع بازارها مدت به ارتقا کسب و کار و برند شما کمک خواهد کرد و بی توجهی به آن ممکن است منجر به هدر رفتن بودجه بازاریابی شما شود و رعایت اصول بازاریابی بسیار ضرورت دارد، چرا که ممکن است برنامه های بازاریابی برند با نیاز مخاطبان همخوانی نداشته باشد، و حتی بدتر از آن ممکن است برند بودجه و تلاش خود را برای گروهی که به طور بالقوه مشتری محصول نیستند، صرف کند.
بنابراین توصیه می کنیم که با اتجام بخش بندی بازار فعالیت های بازاریابی خود را هدفمندتر از گذشته، انجام دهید.
انواع بازارها (Market Types)
بازار میتواند انواع بازارها رونددار Trend یا نوسانی Range باشد. بازار ترند یا رونددار، بازاری است که جهت مشخصی را -رو به بالا یا رو به پایین- دنبال نماید. برایند نوسانات در یک بازار رونددار نهایتا رو به بالا یا رو به پایین است. اما بازار رنج یا نوسانی به بازار راکدی میگوییم که هیچ نیروی خالص صعودی یا نزولی به بازار وارد نمیشود و قیمت صرفا حول یک محور تقریبا افقی، نوسانات کوچک و جزیی انجام میدهد.
بازار ابتدا با یک حرکت رونددار صعودی یا نزولی آغاز میکند سپس وقتی به تارگت موردنظر میرسد، موقتا متوقف گشته و فاز استراحت و تثبیت قیمت آغاز خواهد شد که میتواند از چند کندل تا حتی مدت زمان بسیار طولانی به درازا بکشد. آمار نشان میدهد بازار بیش از دو سوم از عمر خود را در شرایط رنج و تثبیت قیمت سپری میکند و صرفا یک سوم از عمر بازار در شرایط ترند و جهتدار میگذرد. اکثر تازهواردان در بازارهای ترند به سادگی سود میکنند اما هنگامیکه بازار به حالت رنج و نوسانی فرو میرود، آماتورها تمام سرمایه خود را به همراه سودهای قبلی، از دست میدهند! دلیل این امر، تفاوت روش معاملهگری در بازارهای رنج و ترند است. روش معاملهگری در بازارهای رنج به مراتب دشوارتر از بازارهای ترند است. بنابراین تا زمانی که به تسلط و تجربه کافی نرسیدهاید توصیه میکنیم از معاملهگری در بازارهای رنج اجتناب نمایید.
در یک بازار رونددارِ صعودی، عموم معاملهگران نسبت به وضعیت آینده بازار کاملا خوشبین هستند و معتقدند قیمتها در بلندمدت رو به افزایش خواهند بود. پیشبینی اهالی بازار این است که سطح قیمتها در آینده به مراتب بیشتر از امروز خواهد بود و بنابراین قیمتهای فعلی را جذاب و مناسب برای خرید میدانند و هر نزول قیمت از نگاه خریداران صرفا یک فرصت خرید است که باید مغتنم شمرده شود. نزولها تبدیل به حرکات اصلاحی و زودگذر میشوند. خریداران از ترس اینکه مبادا از بازار جا بمانند، سعی میکنند هربار خرید خود را اندکی زودتر و گرانتر از دفعه قبل انجام بدهند و این رفتار جمعی موجب میشود کف بازار مرتبا بالاتر بیاید و هر دره یک پله بالاتر از دره قبلی تشکیل بشود.
در یک بازار رونددارِ صعودی، عباراتی همچون موارد زیر را از زبان اهالی بازار به کرات میشنوید:
قیمتهای فعلی، در آینده تبدیل به حسرت و رویا خواهند شد!
اگر امروز نخری، فردا پشیمان میشوی!
بازار بزودی فروشندهها را جا میگذارد!
کسی از نفروختن داراییاش پشیمان نمیشود!
کسی که نگاه بلندمدت داشته باشد هرگز ضرر نخواهد کرد!
قیمتهای امروز را در گوشهای از دفتر خاطراتتان بنویسید!
جملات فوق مثالهای رایجی هستند که غلیان هیجان و احساسات مثبت را در بین اهالی بازار نشان میدهند. امیدواری نسبت به آینده و خوشبینی مفرط موجب هدایت جریان نقدینگی بسمت بازار بورس میشود. این نقدینگی به درون بادکنک بورس دمیده میشود و موجب انبساط این بادکنک و بالاتر رفتن مداوم سطح قیمتها میگردد. مادامی که تزریق نقدینگی به درون بورس ادامه داشته باشد، قیمتها نیز به روند مثبت و رو به رشد خود ادامه خواهند داد، تا جاییکه وارد وضعیتی میشویم که آنرا اصطلاحا حباب مثبت مینامند! هیچ روند صعودی، دایمی و همیشگی نیست. و هر حباب مثبت بالاخره یک روز خواهد ترکید. و عموم سهامداران و بویژه کسانی را که در انتهای داستان وارد بازار شده باشند دچار ضرر و زیان سنگین خواهند شد.